pollution
pollution - آلودگی
noun - اسم
UK :
US :
the process of making air water soil etc dangerously dirty and not suitable for people to use or the state of being dangerously dirty
فرآیند کثیف شدن هوا، آب، خاک و غیره به طور خطرناکی و برای استفاده افراد مناسب نیست، یا حالت خطرناک کثیف شدن
موادی که هوا، آب، خاک و غیره را به طور خطرناکی کثیف می کنند
هنگامی که مواد هوا، آب، خاک و غیره را به طور خطرناکی کثیف می کنند یا خود این مواد
آسیب ناشی از مواد مضر یا زباله به آب، هوا و غیره
عمل آلوده کننده یا موادی که آلوده می کنند
مواد مضری که باعث آسیب به آب، هوا و غیره می شود.
آلودگی و صید بی رویه باعث کاهش جمعیت ماهیان ساحلی شده است.
آلودگی خودروها عامل اصلی گرم شدن کره زمین است.
سطح آلودگی اغلب در شهرهای بزرگ به طور خطرناکی بالاست.
به محض شروع به کار کارخانه، سطح آلودگی در این منطقه افزایش یافت.
یک قانون فدرال مجازات هایی را برای از دست دادن مهلت کاهش آلودگی هوا تعیین می کند.
او می گوید که حمل و نقل کالا از طریق راه آهن به جای جاده، آلودگی هوا را به شدت کاهش می دهد.
این شهر به دنبال راه هایی برای کاهش آلودگی هوا است.
اما اختراع دوران بی خطر و مقرون به صرفه و بدون آلودگی است.
The convention signed by the six states bordering the Black Sea aims to reduce current pollution levels.
این کنوانسیون که توسط شش کشور حاشیه دریای سیاه امضا شده است، هدف آن کاهش سطح آلودگی فعلی است.
بارزترین نمونه هزینه های سرریز شامل آلودگی محیط زیست است.
استفاده از خودروهای برقی می تواند یک عامل کلیدی در مبارزه با آلودگی باشد.
این گزارش تعدادی گام را برای محدود کردن آلودگی توصیه میکند.
آنها نه تنها منابع طبیعی بیشتری مصرف می کنند، بلکه آلودگی بیشتری نیز تولید می کنند.
The law speaks of causing or knowingly permitting pollution and the concept of cause has been strictly construed.
قانون از ایجاد یا اجازه آگاهانه آلودگی صحبت می کند و مفهوم علت به شدت تفسیر شده است.
هزاران ماهی در اثر آلودگی رودخانه جان خود را از دست دادند.
و در آنجا نیز مردان را از آلودگی هایشان پاک خواهم کرد.
مقامات ایالتی چه اقداماتی را برای کنترل آلودگی اعمال خواهند کرد؟
air/water pollution
آلودگی هوا/آب
برای کاهش سطح آلودگی
فن آوری های جدید کنترل آلودگی
سواحل پوشیده از آلودگی
اتوبوس های جدید بیشتر از یک خودروی معمولی آلایندگی تولید نمی کنند.
ترافیک سنگین منبع اصلی آلودگی صوتی در مناطق شهری است.
The government has announced plans to tackle light pollution.
دولت برنامه هایی را برای مقابله با آلودگی نوری اعلام کرده است.
کارشناسان محیط زیست می گویند که خطر آلودگی از محل دفن زباله زیاد است.
بسیاری از ورزشکاران در حین ورزش در فضای باز اثرات آلودگی هوا را احساس می کنند.
مدل کامپیوتری تاثیر احتمالی منابع آلودگی جدید را ارزیابی می کند.
این نشست با تعهد مشترک برای محدود کردن آلودگی به پایان رسید.
a convention on combating atmospheric pollution
کنوانسیون مبارزه با آلودگی جوی
بازاری جدید در اعتبارات آلودگی
تشدید استانداردهای آلودگی آب
این مانیفست شامل اقدامات سختگیرانه برای مقابله با تراکم جاده ها و آلودگی محیط زیست است.
آلودگی هوا
آلودگی ناشی از کارخانه می تواند چاه های مجاور را آلوده کند.
این بزرگترین حادثه آلودگی زیست محیطی در تاریخ کشور است.
تحقیقات جدید نشان میدهد که آلودگی صنعتی در اتمسفر زیاد میشود و به دوردستها سفر میکند.
contamination
آلودگی
sullying
آزار دهنده
corruption
فساد
defilement
اختلال
impairment
عفونت
تقلب
adulteration
آلوده کردن
tainting
کثیف کردن
dirtying
تجزیه
decomposition
نقض
بی حرمتی
profanation
لکه دار شدن
vitiation
زوال
deterioration
هتک حرمت
desecration
خاک کردن
soiling
تحریف کردن
befouling
بلایت
besmirching
رسوب کردن
blight
آلوده کننده
fouling
فاسد کننده
adulterating
تباهی
contaminating
مسمومیت
corrupting
لکه دار کردن
depravation
سم
poisoning
سو استفاده کردن
taint
depravity
infecting
poison
besmearing
purity
خلوص
cleanliness
پاکیزگی
cleanup
پاک کردن
conservation
حفاظت
decontamination
ضد آلودگی
purification
تطهیر
remediation
اصلاح
sterility
عقیمی
redress
جبران خسارت
restitution
استرداد
reimbursement
بازپرداخت
amends
اصلاح می کند
indemnification
غرامت
remuneration
پاداش
remedy
درمان
damages
خسارت
compensation
اخلاق
pureness
بی لک بودن
morality
اموال
spotlessness
دارایی های
possessions
assets