sample
sample - نمونه
noun - اسم
UK :
US :
قسمت یا مقدار کوچکی از چیزی که برای یافتن چیزی در مورد کل مورد بررسی قرار می گیرد
مقدار کمی از یک محصول که مردم می توانند آن را امتحان کنند تا بفهمند چگونه است
a small group of people who have been chosen from a larger group to give information or answers to questions
گروه کوچکی از افراد که از یک گروه بزرگتر برای دادن اطلاعات یا پاسخ به سوالات انتخاب شده اند
بخش کوچکی از یک آهنگ از یک CD یا ضبط که در یک آهنگ جدید استفاده می شود
طعم غذا یا نوشیدنی را بچشید تا ببینید چگونه است
to choose some people from a larger group in order to ask them questions or get information from them
چند نفر را از یک گروه بزرگتر انتخاب کنید تا از آنها سؤال بپرسید یا از آنها اطلاعات کسب کنید
برای امتحان کردن یک فعالیت، به یک مکان و غیره بروید تا ببینید چگونه است
برای استفاده از قسمت کوچکی از یک آهنگ از یک CD یا ضبط در یک آهنگ جدید
a number of people or things chosen from a large group to take part in studies that provide information about the whole group
تعدادی از افراد یا چیزهایی که از یک گروه بزرگ برای شرکت در مطالعاتی که اطلاعاتی در مورد کل گروه ارائه می دهد انتخاب می شوند
مقدار کمی از یک محصول که مردم می توانند از آن استفاده کنند یا به آن نگاه کنند تا بفهمند چگونه است
بخش یا مقدار کوچکی از چیزی که برای یافتن چیزی در مورد کل مورد آزمایش قرار می گیرد
to ask a group of people chosen from a larger group questions, in order to get information or opinions from them so as to better understand the larger group
از گروهی از افراد انتخاب شده از یک گروه بزرگتر سؤال بپرسید تا از آنها اطلاعات یا نظراتی دریافت کنید تا گروه بزرگتر را بهتر درک کنید.
مقدار کمی از یک محصول را امتحان کنید تا بفهمید چگونه است
مقدار کمی از چیزی که به شما نشان می دهد بقیه چگونه هستند یا باید باشند
مقدار کمی از ماده ای که پزشک یا دانشمند برای بررسی آن جمع آوری می کند
a group of people or things that is chosen out of a larger number and is asked questions or tested in order to get information about the larger group
گروهی از افراد یا چیزهایی که از بین تعداد بیشتری انتخاب شده و برای به دست آوردن اطلاعات در مورد گروه بزرگتر از آنها سؤال می شود یا آزمایش می شود.
بخش کوچکی از یک آهنگ که ضبط شده و برای ساخت یک قطعه موسیقی جدید استفاده شده است
مقدار کمی غذا یا نوشیدنی را بچشید تا تصمیم بگیرید که آیا آن را دوست دارید یا خیر
برای تجربه یک مکان یا یک فعالیت، اغلب برای اولین بار
برای ضبط بخشی از یک آهنگ و استفاده از ضبط برای ساخت یک قطعه موسیقی جدید
مقدار کمی از چیزی که نشان می دهد بقیه چگونه هستند یا باید باشند
نمونه ای از افراد گروه کوچکی هستند که برای به دست آوردن اطلاعات در مورد گروه بزرگتر مورد آزمایش قرار می گیرند
گرفتن یا امتحان کردن مقدار کمی از چیزی
مقدار کمی از یک ماده، محصول و غیره که نشان میدهد شخصی در فکر خرید آن است
a group of people chosen from a larger group who give their opinions, answer questions, etc. in order to provide information about the whole group
گروهی از افراد انتخاب شده از یک گروه بزرگتر، که نظرات خود را ارائه می دهند، به سوالات پاسخ می دهند و غیره به منظور ارائه اطلاعات در مورد کل گروه
a small amount of a substance or product that is tested to find out whether it is good whether it contains a particular substance etc.
مقدار کمی از یک ماده یا محصول که برای بررسی خوب بودن آن، وجود یک ماده خاص و غیره آزمایش می شود.
to try a small amount of a product or try a service for a short time in order to see whether you want to buy it
مقدار کمی از یک محصول را امتحان کنید یا یک سرویس را برای مدت کوتاهی امتحان کنید تا ببینید آیا می خواهید آن را بخرید یا خیر
to ask for the opinions of a number of people chosen from a group in order to get information about the whole group
نظر تعدادی از افراد انتخاب شده از یک گروه را بپرسید تا در مورد کل گروه اطلاعات کسب کنید
to test a small amount of a substance or product to find out whether it is good whether it contains a particular substance etc.
مقدار کمی از یک ماده یا محصول را آزمایش کنید تا متوجه شوید که آیا خوب است، آیا حاوی یک ماده خاص است یا خیر.
هنگامی که اکسیژن از یک نمونه به بافر منتشر می شود، در کاتد کاهش می یابد.
Bill visits public libraries on weekends, converts an underutilized closet into a dark-room, borrows refrigerator space to hold samples.
بیل آخر هفته ها از کتابخانه های عمومی بازدید می کند، یک کمد کم استفاده را به اتاقی تاریک تبدیل می کند، فضای یخچال را برای نگهداری نمونه ها قرض می گیرد.
مصاحبه ها با نمونه ای تصادفی از دانش آموزان انجام شد.
این نظرسنجی نمونه ای معرف از مدارس را پوشش می دهد.
یک نظرسنجی نمونه
مطالعه حاضر حجم نمونه بزرگتری نسبت به مطالعات قبلی دارد.
We studied a large population sample.
ما یک نمونه جمعیت بزرگ را مطالعه کردیم.
نمونه خون/ادرار/بافت/DNA
نمونه های آب حاوی آفت کش بود.
یک نمونه کوچک از خون باید توسط پزشک آزمایش شود.
برای جمع آوری / به دست آوردن / نمونه برداری
ما نمونههایی را از بیش از دوازده گونه درخت رایج آنالیز کردیم.
نمونه او حاوی آثاری از استروئید ممنوعه بود.
مدیر گفت: من می خواهم نمونه ای از کار شما را ببینم.
نمونه رایگان شامپو
آیا می خواهید نمونه ای از پارچه را به خانه ببرید؟
برای انتخاب پارچه به نمونه کتاب ها نگاه کردیم.
«آب نبات» شامل یک نمونه چرخشی از آهنگ برادران واکر است.
نمونه ما شامل 250 کارگر پذیرایی بود.
این تحقیق بر اساس نمونه هایی از 29 جمعیت انجام شد.
یک نمونه تصادفی از مردان 35 تا 40 ساله گرفته شده است
نتایج بر اساس یک نمونه 100 نفری از مناطق و طبقات اجتماعی مختلف است.
همه ورزشکاران باید نمونه ادرار تهیه می کردند.
نمونه های بافت
نمونه هایی از مواد فرش/پرده
لطفا چند نمونه کار خود را در مصاحبه بیاورید.
نمونه خون/ادرار
نمونه تصادفی از رای دهندگان
a nationally representative sample of 200 schools
نمونه ملی از 200 مدرسه
از آنجایی که غذا خیلی خوب به نظر می رسید، تصمیم گرفت از هر غذا کمی نمونه بگیرد.
پس میخواهید از لذتها/لذتهای رستوران جدید نمونه بگیرید؟
این آهنگ به شدت سمپل شده است.
یک نمونه رایگان
specimen
نمونه
بیت
fragment
قطعه
بخش
انتخاب
snippet
عنصر
نمونه، مثال
تکه تکه کردن
واحد
آنالیت
swatch
لقمه
واحد آزمایشی
scantling
قطعه نماینده
مثال
analyte
مورد
morsel
نماینده
سطح مقطع
تشکیل دهنده
وقوع
تصویر
constituent
occurrence
illustration
