appreciation
appreciation - قدردانی
noun - اسم
UK :
US :
قابل تقدیر
قدردان
به طور قابل ملاحظه ای
با قدردانی
وقتی متوجه می شوید کاری خوب، مفید یا خوب انجام شده است، احساس لذت می کنید
احساس قدردانی برای کاری که کسی انجام داده است
درک اهمیت یا معنای چیزی
افزایش ارزش، به ویژه زمین یا دارایی
افزایش ارزش چیزی
افزایش ارزش یک ارز در مقایسه با سایر ارزها
عمل تشخیص یا درک اینکه چیزی با ارزش، مهم یا آنطور که توصیف شده است
افزایش قیمت، ارزش و غیره
the act of recognizing someone's worth as a person or showing that you are grateful for something that person has done
عمل تشخیص ارزش شخصی به عنوان یک شخص یا نشان دادن سپاسگزار کاری که آن شخص انجام داده است.
افزایش ارزش
ارزش ملک 50 درصد افزایش داشته است.
آغاز درک اعداد مختلط با کار جرولامو کاردانو به وجود آمد.
مورفی کلاس های قدردانی از هنر را به کودکان خردسال آموزش می دهد.
حذف این فصل ها از درک عمومی شما از هومیوپاتی کم نمی کند.
با بزرگتر شدن لین، قدردانی او از زادگاهش بیشتر شد.
برای نشان دادن قدردانی خود از مهربانی او چند گل برای او فرستاد.
به نشانه قدردانی روی پای او لخت کرد.
به پاس قدردانی از سال ها خدمت آقای Mainwaring، این شرکت یک ساعت طلایی به او هدیه داد.
قدردانی ام را از کاری که برای من انجام می دهید نشان دهید؟
مایلیم شما این هدیه را به عنوان یک نشانه کوچک از قدردانی ما بپذیرید.
اولین مورد، بله، نشان دادن قدردانی و احترام است - که افراد مختلف به درجات مختلف به آن نیاز دارند.
The first is, yes to show appreciation and respect - which various people require in varying degrees.
از ترکیبی از پیشنهاد، قدردانی از مشکلات آنها، تمجید از تلاش های او و لذت بردن از موفقیت آنها استفاده کنید.
Use a combination of suggestion appreciation of their difficulties, praise for his efforts and pleasure at their success.
وقتی دلار افزایش مییابد، سرمایهگذاران مبتنی بر ین هم از افزایش ارزش سرمایهگذاری و هم از ارزش پول سود میبرند.
When the dollar rises, yen-based investors benefit from both the appreciation of their investment and the currency.
او قدردانی کمی از موسیقی خوب نشان می دهد.
جمعیت به نشانه قدردانی زمزمه کردند.
من هیچ قدردانی از مشکلات آنها نداشتم.
من می خواهم از همه شما تشکر و قدردانی کنم.
لطفاً به پاس قدردانی از تمام کارهایی که برای ما انجام داده اید، این هدیه را بپذیرید.
او هرگز از تلاش های ما قدردانی نمی کند.
این ساعت توسط همکارانش به عنوان قدردانی از کار و دوستی اسنل به او اهدا شد.
قدردانی در ارزش خانه
capital appreciation
افزایش سرمایه
از آنها خواسته شد که از شعری به انتخاب خود تقدیر بنویسند.
او در قدردانی من از اپرا شریک نیست.
من اکنون قدردانی از شعر دارم.
او با قدردانی به صحنه خیره شد.
آنها قدردانی تازه ای از موسیقی ژاپنی داشتند.
آنها قدردانی کمی از هنر دارند.
مقاله به من قدردانی جدیدی از کاری که وارد آلبوم شد داد.
این دوره به من کمک کرد تا درک عمیق تری از آنچه تحقیقات علمی شامل می شود به دست بیاورم.
درک فزاینده ای از نیاز به تغییر وجود دارد.
قدردانی مجدد از سنت هایی که زمانی به عنوان ابتدایی شناخته می شدند
نامزدها باید درک گسترده ای از مسائل معاصر داشته باشند.
هدف ما افزایش قدردانی و لذت مردم از تاریخ است.
من برای قدردانی از کمک آنها برای آنها کمک مالی خواهم فرستاد.
نویسندگان صمیمانه از همه کسانی که در ساخت این کتاب مشارکت داشته اند قدردانی می کنند.
جمعیت به نشانه قدردانی تشویق کردند.
مکس هیچ قدردانی از چیزهای خوب در زندگی ندارد.
کودکان به ندرت نسبت به کاری که والدینشان برای آنها انجام می دهند قدردانی می کنند.
این گلها نشانه قدردانی من از همه کمک های شما هستند.
اخیراً ارزش ملک مورد توجه قرار نگرفته است.
او هق هق گریه کرد: من فقط کمی قدردانی می خواهم.
وجوه جدید با قدردانی از دارایی های ما ایجاد می شود.
با 17.55 درصد، افزایش قیمت مسکن در ایالت تقریباً سه برابر نرخ ملی بود.
gratitude
حق شناسی
با تشکر
appreciativeness
قدردانی
gratefulness
سپاسگزاری
thankfulness
بدهکاری
indebtedness
تصدیق ایالات متحده
acknowledgmentUS
قدردانی انگلستان
acknowledgementUK
به رسمیت شناختن
تعهد
اعتبار
شکرگزاری
thanksgiving
مرسی
gramercy
احترام
tribute
رحمت
grace
احساس تعهد
نوک کلاه
قصاص
requital
بدهی
یادداشت تشکر
پاسخگویی
responsiveness
ستایش
commendation
ingratitude
ناسپاسی
ungratefulness
عدم قدردانی
thanklessness
بی ادبی
unappreciation
بی حوصلگی
rudeness
بی توجهی
boorishness
بی فکری
inconsiderateness
عدم شناسایی
thoughtlessness
عدم سپاسگزاری
unmannerliness
عدم شناخت
disregard
انتقاد
unappreciativeness
بی مهری
unthankfulness
non-recognition
ungraciousness