enhance
enhance - افزایش دهد
verb - فعل
UK :
US :
افزایش یافته است
برای بهبود چیزی
بهبود کیفیت یا ارزش چیزی
بهبود کیفیت، مقدار یا قدرت چیزی
برای بهبود کیفیت، مقدار یا ارزش چیزی
سپس می توان این تصویر را بهبود بخشید و به صورت الکترونیکی آنالیز کرد.
تا حدودی ممکن است والدین جنبه های خاصی از هوش نوزاد را تقویت کنند.
But medical advance not only enhances clinical capability it carries with it profound ethical, legal social and economic implications.
اما پیشرفت پزشکی نه تنها توانایی بالینی را افزایش می دهد، بلکه پیامدهای اخلاقی، قانونی، اجتماعی و اقتصادی عمیقی را به همراه دارد.
We're using technology to enhance our levels of service.
ما از فناوری برای افزایش سطح خدمات خود استفاده می کنیم.
But what specific actions can we take to enhance our satisfaction while at the same time reassuring our new acquaintances?
اما چه اقدامات خاصی می توانیم انجام دهیم تا رضایت خود را افزایش دهیم و در عین حال به آشنایان جدید خود اطمینان دهیم؟
نور کم و موسیقی ملایم فضای اتاق را بهبود می بخشد.
با استفاده دقیق از گیاهان می توانید طعم بیشتر غذاها را افزایش دهید.
همه آنها با فداکاری و پشتکار خود به ارتقای نقش نوازنده کلیسا ادامه می دهند.
He has some electronic equipment originally intended for the language laboratory which enhances the sound quality.
او تعدادی تجهیزات الکترونیکی دارد که در اصل برای آزمایشگاه زبان در نظر گرفته شده بود که کیفیت صدا را افزایش می دهد.
When water is running it enhances the village aspect and in spring flotillas of ducklings can be seen on it.
هنگامی که آب جاری است جلوه روستا را بیشتر می کند و در بهار شناورهای جوجه اردک روی آن دیده می شود.
هارمالین فقط برای تقویت این رفتار عمل می کند {28}.
This is an opportunity to enhance the reputation of the company.
این فرصتی است برای افزایش اعتبار شرکت.
چیزهایی که می توانند کیفیت زندگی شما را به طور قابل توجهی افزایش دهند
این دونده می گوید که هرگز از استروئیدها برای افزایش عملکرد خود استفاده نکرده است.
ابتکار جدید توانایی ما را برای پاسخ به تهدیدات خارج از کشور افزایش می دهد.
این پروژه برای افزایش تجربه بازدیدکنندگان موزه طراحی شده است.
استفاده ماهرانه از لوازم آرایش برای افزایش بهترین ویژگی های شما
چاپ به این روش باعث صرفه جویی در زمان و افزایش بهره وری می شود.
این آخرین اکتشافات درک ما را از منشاء جهان بیشتر افزایش داده است.
جذابیت کتاب با طراحی های مارک استیونز بسیار افزایش یافته است.
تصاویر به صورت دیجیتالی بهبود یافته اند.
reforms designed to enhance market efficiency
اصلاحات طراحی شده برای افزایش کارایی بازار
بیشتر مردم به هر طریقی که می توانند به دنبال ارتقای جایگاه خود در محل کار هستند.
تصاویر را می توان با استفاده از فناوری دیجیتال افزایش داد.
این رسوایی ها باعث افزایش اعتبار سازمان نمی شود.
ماریناد طعم ماهی را افزایش می دهد.
استان اقداماتی را برای ارتقای کیفیت آب انجام داد.
سیستم جدید یک پیشرفت بزرگ در امنیت است.
Enhancement of local transportation is a priority.
ارتقای حمل و نقل محلی در اولویت است.
The convention is an opportunity to enhance your business knowledge and polish your networking skills.
این کنوانسیون فرصتی برای ارتقاء دانش کسب و کار و تقویت مهارت های شبکه ای شماست.
او معتقد است که اثربخشی سازمانی با مدیریت منصفانه و اخلاقی افزایش می یابد.
بهره وری بالا هزینه ها را کاهش می دهد و ارزش را افزایش می دهد.
افزایش دادن
اضافه کردن به
intensify
تشدید شود
magnify
بزرگ کردن
amplify
تقویت
inflate
باد کردن
ساختن
تقویت کردن
augment
ارتقا دهید
boost
بالا بردن
upgrade
بلند کردن
تعالی بخشید
متورم شدن
escalate
غنی سازی
elevate
عمیق تر کردن
exalt
فشار
swell
زیر خط بکش
aggrandize
ترکیب
enrich
تحکیم
heighten
تاکید بر انگلستان
deepen
تاکید ایالات متحده
بسط دادن
به علاوه
underline
compound
consolidate
emphasiseUK
emphasizeUS
further
diminish
کاهش
پایین تر
نزول کردن
lessen
کاهش دادن
برش
depreciate
مستهلک شود
minimiseUK
MinimiseUK
minimizeUS
به حداقل رساندن ایالات متحده
كاهش دادن
abate
خلع درجه
downgrade
تضعیف کردن
attenuate
قرارداد
محدود کردن
curtail
کاهش دهید
قطع کردن
تحقیر کردن
debase
کاهش می یابد
تنش زدایی
de-escalate
باد کردن
deflate
بی ارزش کردن
devaluate
کوچک کردن
devalue
زه کشی
downsize
در حد متوسط
drain
پاره کردن
mitigate
فرو ریختن
کوچک شدن
pare
بریده بریده
quell
کوتاه کردن
shrink
slash
truncate