estate
estate - املاک
noun - اسم
UK :
US :
تمام دارایی و پول یک نفر، به ویژه هر چیزی که پس از مرگ او باقی می ماند
مساحت وسیعی از زمین در کشور، معمولاً با یک خانه بزرگ و یک مالک
منطقه ای که در آن خانه ها یا ساختمان هایی از نوع مشابه همه با هم به روشی برنامه ریزی شده ساخته شده اند
یک قطعه زمین بزرگ در کشور، معمولاً با یک خانه بزرگ و یک مالک
زمینی که برای کشت یک محصول خاص، به ویژه چای، قهوه یا لاستیک استفاده می شود
یک مساحت زمین با کارخانه و دفاتر
وقتی کسی مالک تمام یا قسمتی از یک قطعه زمین و هر ساختمان روی آن است یا حق استفاده از آن را دارد.
تمام پول و دارایی یک نفر، به ویژه هر چیزی که پس از مرگ او باقی می ماند
a large area of land in the country that is owned by a family or an organization and is often used for growing crops or raising animals
مساحت وسیعی از زمین در کشور که متعلق به یک خانواده یا سازمان است و اغلب برای کشت محصولات زراعی یا پرورش حیوانات استفاده می شود.
همه چیزهایی که یک شخص در هنگام مرگ دارد
گروهی از خانه ها یا کارخانه ها که به روشی برنامه ریزی شده ساخته شده اند
a car with a lot of space behind the back seat and an extra door at the back for putting in large objects
خودرویی با فضای زیاد پشت صندلی عقب و درب اضافی در عقب برای قرار دادن اجسام بزرگ
حالتی از وجود
یک زمین بزرگ و دارای مالکیت خصوصی در کشور، اغلب با یک خانه بزرگ
قانون دارایی یک شخص هر چیزی است که شخص در هنگام مرگ دارد.
Br An estate مجموعه ای از خانه ها یا کارخانه ها است که به روشی برنامه ریزی شده ساخته شده اند.
گروهی از مشاغل کوچک مانند میخانه ها یا مغازه ها که تحت مالکیت و کنترل یک شرکت هستند
آنها در یک بلوک آپارتمانی در یک منطقه تاریک شورای شهر زندگی میکنند.
a large area of land in the country which is owned by a family or an organization and is often used for growing crops or raising animals
خانم گراهام تمام دارایی خود را به سه فرزندش واگذار کرد.
پس از خدمت در ارتش در طول جنگ های ناپلئون، Széchenyi به مدیریت املاک خود روی آورد.
او بین کاج ها و کاکتوس راه می رفت، انگار که بعد از شام برای قدم زدن در اطراف ملکش بیرون آمده بود.
After serving in the army during the Napoleonic wars, Széchenyi turned to the management of his estates.
جین خانه خود را در یک مجتمع مسکونی مرتب در جنوب شرقی دارد.
He walked between the pines and the cactus as if he were out for a stroll round his estate after dinner.
و آنها برخی از استراتژی های جدید بیمه، املاک و مستغلات، به حداقل رساندن مالیات و بانکداری را قبول نمی کنند.
در دعوی ادعا شده است که شهرت حرفه ای او به عنوان یک کارشناس محترم املاک نیز خدشه دار شده است.
And they are not embracing some of the new strategy of insurance real estate tax minimization, and banking.
سرمایه گذاری های دیگر شکست خورده اند، اما اکنون او می خواهد املاک و مستغلات را بفروشد.
His professional reputation as a respected real estate expert also has been tarnished, the suit alleges.
امروز هیچ گوسفندی در ملک نیست.
او در یک برج در ملکی در لندن زندگی می کند.
یک ملک 3000 هکتاری
دوران کودکی شاعر در یک ملک روستایی سپری شد.
او از تمام افرادی که کلبه هایشان در زمین املاک است اجاره می گیرد.
اموال او به دخترش واگذار شد.
او ملکی را به ارزش یک میلیون دلار ترک کرد.
گیلبرت وارث یک ملک زمینی وسیع بود.
او صاحب یک ملک در کالیفرنیا بود.
ملکه ویکتوریا این ملک را در سال 1848 خرید.
این خانواده دارای یک ملک بزرگ در شمال کشور هستند.
املاک خانوادگی در کوستروما
عمارت خانوادگی و املاک روستایی وسیع
او دارای املاک شخصی به ارزش 30 میلیون دلار است.
هفت سال طول کشید تا این ملک تسویه شود.
بخش اعظم دارایی او به پسرش یعقوب وصیت شد.
دارایی از دارایی مشمول مالیات شما
برای انتقال مالیات بر املاک به نسل بعدی
It's a typical country estate with a large house for the owner farm buildings, and estate workers' houses.
این یک املاک روستایی معمولی با یک خانه بزرگ برای مالک، ساختمان های مزرعه، و خانه های کارگران املاک است.
او تمام دارایی خود را به خواهرزاده اش واگذار کرد.
یک شهرک مسکونی
an industrial estate (= a group of factories)
شهرک صنعتی (= مجموعه ای از کارخانه ها)
ملک مقدس ازدواج
He rents a unit on an industrial estate.
او یک واحد در یک شهرک صنعتی اجاره می کند.
این شرکت که دارای 650 میخانه است، یکی از اولین شرکت هایی بود که سایت های عاری از سیگار را افتتاح کرد.
It's a typical country estate with a large house for the owner farm buildings and estate workers' houses.
این یک املاک روستایی معمولی با یک خانه بزرگ برای مالک، ساختمان های مزرعه و خانه های کارگران املاک است.
manor
عمارت
mansion
خانه
manse
هاسیندا
hacienda
ویلا
villa
سالن
محل سکونت
homestead
demesne
قلعه
residence
قصر
demesne
سلطه
castle
خانه ارباب یا صاحب تیول
palace
دارایی کشور؛ نهاد کشور؛ املاک و زمین های کشور
château
وطن، میهن، مملکت، سکونت اصلی
dominion
مکان کشور
manor house
در مرتع پرورش احشام
خانه با شکوه
سکونت
پالازو
chateau
کلبه
ranch
schloss
stately home
گرنج
dwelling
گسترش
palazzo
خانه روستایی
lodge
صندلی کشور
schloss
خانه بزرگ
grange
زمین