audit
audit - حسابرسی
noun - اسم
UK :
US :
بررسی رسمی سوابق مالی یک شرکت به منظور بررسی صحت آنها
بررسی دقیق چیزی به منظور بررسی اینکه آیا به اندازه کافی خوب است یا خیر
برای شرکت در یک دوره در دانشگاه بدون اینکه قصد امتحان در آن را داشته باشید یا برای آن اعتبار کسب کنید
to attend a course at university without intending to take examinations in it or get a credit for it
بررسی رسمی حساب های یک شخص یا سازمان توسط یک متخصص، برای بررسی صحت و صداقت آنها
an official examination of a person’s or organization’s accounts by an expert to check that they are true and honest
بررسی فعالیت ها یا عملکرد یک سازمان
an examination of an organization’s activities or performance
به طور رسمی بررسی کنید که حساب های یک فرد یا سازمان درست و صادقانه باشد
برای بررسی بخش خاصی از فعالیت ها یا عملکرد یک سازمان
to check a particular part of an organization’s activities or performance
برای بررسی رسمی حساب های یک تجارت و تهیه گزارش
رفتن به کلاس یا دوره آموزشی برای لذت یا علاقه، بدون اینکه در پایان امتحان یا نمره ای دریافت کنید
to go to a class or educational course for pleasure or interest without being tested or receiving a grade at the end
بررسی رسمی حساب های یک کسب و کار
بررسی رسمی سوابق
an official examination of records
به طور منظم به کلاس بروید بدون اینکه به طور رسمی در آن شرکت داشته باشید
بررسی حسابهای یک کسبوکار، معمولاً توسط کارشناسان خارج از کسبوکار
بررسی رسمی کیفیت یا وضعیت چیزی
ممیزی اداری شامل سرآشپزها، آشپزها، نانواها و سایر پرسنل آشپزخانه می شود.
علاوه بر الزامات قانونی، شکل و محتوای گزارش حسابرسی توسط الزامات مندرج در استانداردهای حسابرسی تنظیم می شود.
ممیزی بارداریهای برنامهریزی نشده که در یک عمل مشاهده شد نیز بر نیاز به دقت زیاد در مشاوره با افرادی که از این قرص استفاده میکنند تاکید کرد.
این تعداد شرکت ها و موسسات حسابرسی را به ترتیب به 2076 و 164 کاهش می دهد.
In addition to the statutory requirements, the form and content of an audit report is governed by requirements laid down in auditing standards.
ما به طور فزاینده ای تحت ممیزی پزشکی قرار می گیریم.
An audit of unplanned pregnancies seen in one practice also emphasised the need for great care in counselling people using the pill.
این بدان معنا نیست که ممیزی سه E هرگز در صنایع ملی انجام نمی شود.
اما نرخ حسابرسی برای مالیات دهندگان فقیر با درآمد کمتر از 25000 دلار در سال 1995 به 1.04 درصد افزایش یافت.
Increasingly we are subject to medical audit.
مدیران غیر موظف مستقل ما به ویژه در رابطه با امور حسابرسی و پاداش، نقش ارزشمندی دارند.
Our independent non-executive directors have a particularly valuable role especially in relation to audit and remuneration matters.
an annual audit
حسابرسی سالانه
حسابرسی مالیاتی
تهیه حسابها برای حسابرسی
an environmental audit
ممیزی زیست محیطی
او به عنوان یک شهروند سالمند مجاز به ممیزی کلاس های دانشگاه است.
شرکت در پایان هر سال مالی حسابرسی دارد.
آژانس تحت ممیزی های مالی منظم قرار دارد.
من برخی از سمینارهای او را ممیزی کردم.
حسابرسی کامل هر سال توسط حسابرس منطقه انجام می شود.
ما حسابرسی از حساب های سال 2009/10 انجام دادیم.
شرکت ها باید گزارش حسابرسی قانونی را صادر کنند.
اعضای کمیته حسابرسی باید مستقل باشند.
ما یک ممیزی سالانه انجام می دهیم تا اطمینان حاصل کنیم که با استانداردها مطابقت داریم.
ادارات باید ممیزی کیفیت داخلی را انجام دهند.
مدیران باید حسابرسی عملکرد کارکنان را انجام دهند.
an independent audit of needs and facilities
ممیزی مستقل از نیازها و امکانات
کل فرآیند منوط به ممیزی و بازرسی است.
The accounts are audited annually.
حساب ها سالانه حسابرسی می شوند.
آنها کتابها را توسط یک حسابدار واجد شرایط حسابرسی کردند.
عملیات ما به طور مرتب ممیزی می شود.
سیستم کیفیت ما به طور مستقل توسط یک نهاد گواهی تایید شده ممیزی می شود.
معاینه
inspection
بازرسی
مرور
scrutiny
بررسی موشکافانه
نظر سنجی
بررسی
تحلیل و بررسی
تحقیق و بررسی
مطالعه
scan
اسکن کنید
checkup
چکاپ
probe
پویشگر
ارزیابی
چشم انداز
جستجو کردن
appraisal
تشریح
perusal
چک کردن
نظارت
dissection
سرپرستی
vetting
فهرست
checking
گزارش
surveillance
متعادل کردن
supervision
تایید
superintendence
انبارداری
inventory
رفتن
نگاه کن ببین
balancing
verification
stocktaking
going-over
look-see
چشم پوشی
neglect
بی توجهی
disregard
فراموش کردن
نادیده گرفتن
تخفیف
discount
دور انداختن
discard
مسواک زدن
شانه بالا انداختن
عبور کردن
به دور نگاه کن
جست و خیز کردن
میان بر
skip
ترک کردن
bypass
کافر شدن
تمسخر
disbelieve
اندک
scorn
خدمت
پاسخ
دنبال کردن
طرح
مطالعه
سوء تفاهم
sketch
نگاه
نگاه مختصر انداختن
misunderstand
بدبینی
بی خیال
بی توجه
misheed
کاغذ روی
unmind
unheed