card
card - کارت
noun - اسم
UK :
US :
a small piece of plastic or paper containing information about a person or showing, for example that they belong to a particular organization club etc
یک تکه پلاستیک یا کاغذ کوچک حاوی اطلاعاتی در مورد یک شخص یا نشان می دهد که برای مثال به یک سازمان خاص، باشگاه و غیره تعلق دارد.
a small piece of plastic especially one that you get from a bank or shop which you use to pay for goods or to get money
یک تکه پلاستیک کوچک، مخصوصاً پلاستیکی که از بانک یا مغازه می گیرید و از آن برای پرداخت هزینه کالا یا دریافت پول استفاده می کنید.
a piece of folded thick stiff paper with a picture on the front that you send to people on special occasions
یک تکه کاغذ ضخیم تا شده با یک تصویر در جلو، که در مناسبت های خاص برای مردم ارسال می کنید.
کارتی با یک عکس یا تصویر در یک طرف، که هنگام تعطیلات برای شخصی ارسال می کنید
کاغذ سفت ضخیم
یک تکه کوچک کاغذ سفت ضخیم که اطلاعات را می توان روی آن نوشت یا چاپ کرد
a small piece of thick stiff paper with numbers and signs or pictures on one side. There are 52 cards in a set.
یک تکه کاغذ ضخیم سفت با اعداد و علائم یا تصاویر در یک طرف. 52 کارت در یک مجموعه وجود دارد.
بازی ای که در آن از این کارت ها استفاده می شود
یک تکه کاغذ سفت ضخیم با اعداد یا تصاویر روی آنها که برای انجام یک بازی خاص استفاده می شود
یک تکه کاغذ ضخیم و سفت که نام، شغل و شرکتی را که در آن کار می کنید نشان می دهد
a piece of equipment inside a computer that the chips are attached to that allows the computer to do specific things
قطعه ای از تجهیزات داخل یک کامپیوتر که تراشه ها به آن متصل هستند و به کامپیوتر اجازه می دهد کارهای خاصی را انجام دهد
یک فرد سرگرم کننده یا غیر معمول
a small piece of stiff red or yellow paper shown to a player who has done something wrong in a game such as football
یک تکه کاغذ سفت قرمز یا زرد که به بازیکنی نشان داده می شود که در یک بازی مانند فوتبال اشتباهی انجام داده است.
لیستی از مسابقات یا مسابقات در یک رویداد ورزشی، به ویژه یک مسابقه اسب دوانی
a small piece of thick stiff paper with a special picture on one side that is put down in a pattern in order to tell someone what will happen in their future
یک تکه کاغذ ضخیم ضخیم با یک تصویر خاص در یک طرف، که در یک الگو قرار داده شده است تا به کسی بگوید در آینده او چه اتفاقی خواهد افتاد.
a tool that is similar to a comb and is used for combing, cleaning, and preparing wool or cotton for spinning (spin)
ابزاری که شبیه شانه است و برای شانه کردن، تمیز کردن و آماده کردن پشم یا پنبه برای ریسندگی استفاده می شود.
to ask someone to show a card proving that they are old enough to do something especially to buy alcohol
از کسی بخواهید که کارتی نشان دهد که نشان می دهد برای انجام کاری، به ویژه برای خرید الکل، به اندازه کافی بزرگ است
to show a red or yellow card to someone playing a sport such as football to show that they have done something wrong
نشان دادن کارت قرمز یا زرد به فردی که در یک ورزش مانند فوتبال فعالیت می کند، تا نشان دهد که کار اشتباهی انجام داده است
شانه کردن، تمیز کردن و آماده کردن پشم یا پنبه، قبل از ساختن پارچه
یک تکه پلاستیک یا کاغذ کوچک که نشان می دهد شخصی متعلق به یک سازمان، باشگاه و غیره است
یک تکه کوچک کاغذ یا پلاستیک سفت که اطلاعات شخصی یا چیزی را ذخیره می کند
یک تکه پلاستیک کوچک که برای پرداخت هزینه کالا یا دریافت پول از دستگاهی در بانک استفاده می کنید
بخشی در داخل کامپیوتر که تراشهها روی آن ثابت شدهاند و به کامپیوتر اجازه میدهد کارهای خاصی را انجام دهد
a small rectangular piece of card or plastic often with your signature, photograph or other information proving who you are, that allows you to do something such as make a payment get money from a bank or enter a particular place
یک تکه کارت یا پلاستیک کوچک و مستطیلی، که اغلب با امضا، عکس یا اطلاعات دیگری که نشان می دهد شما کیستید، به شما امکان می دهد کاری انجام دهید، مانند پرداخت، دریافت پول از بانک، یا ورود به مکان خاصی
one of a set of 52 small rectangular pieces of stiff paper each with a number and one of four signs printed on it used in games
یکی از مجموعه ای از 52 تکه کوچک مستطیل شکل کاغذ سفت که هر کدام یک عدد و یکی از چهار علامت چاپ شده روی آن، مورد استفاده در بازی ها
هر یک از طیف وسیعی از بازی هایی که با کارت انجام می شود، مانند پوکر، ویست و بریج
a rectangular piece of stiff paper folded in half with a picture on the front and often a message printed inside sent on a special occasion
یک تکه کاغذ سفت مستطیل شکل، از وسط تا شده، با یک تصویر در جلو و اغلب یک پیام چاپ شده در داخل، ارسال شده در یک مناسبت خاص
a postcard
آ کارت پستال
a small rectangular piece of stiff paper with information printed on it especially a person's job title business address and phone number
یک تکه کاغذ سفت کوچک و مستطیل شکل با اطلاعات چاپ شده روی آن، به ویژه عنوان شغل، آدرس کسب و کار، و شماره تلفن شخص
a small rectangular piece of stiff paper with a picture of someone or something especially a sports player and information about them for people to collect and exchange with other people
یک تکه کاغذ سفت کوچک و مستطیلی با تصویر کسی یا چیزی، به ویژه یک بازیکن ورزشی، و اطلاعاتی در مورد آنها، برای جمع آوری و تبادل با افراد دیگر.
(یک تکه) کاغذ سفت ضخیم
یک تکه کارت
ماکت ساختمان کارتی بود.
هر یک از افراد سؤال خود را روی یک کارت نوشتند.
کارت تولد/خوشبختی/خوشبختی
همه در محل کار برای او کارت امضا کردند.
وقتی نامزد کردند برایشان کارت فرستادم.
کارت منو از ایتالیا گرفتی؟
یک کارت عضویت
an appointment card
یک کارت قرار ملاقات
او اولین کارت کتابخانه خود را در سن هفت سالگی دریافت کرد.
مجموعه ای از کارت های دستور العمل رایگان
اگر نیاز دارید دوباره با من تماس بگیرید، این کارت من است.
من غذا را روی کارتم گذاشتم (= هزینه آن را پرداخت کردم).
آیا می توانم با کارت پرداخت کنم؟
دزدها از کارت های او برای ولخرجی استفاده کردند.
یک بسته کارت
یک دسته کارت
هر بازیکن به نوبه خود باید یک کارت بازی کند.
چه کسی می خواهد ورق بازی کند؟
من هرگز در کارت ها خیلی خوب نبودم.
بیایید یک بازی با ورق داشته باشیم.
او 20 پوند با کارت برد.
کارت مدار چاپی
یک کارت حافظه
کارت گرافیک/صدا/ویدئو
مدتی است که ادغام در کار است.
او مخالف خود را به بازی با کارت مهاجرت در جریان مبارزات انتخاباتی متهم کرد.
اگر کارتهایتان را درست بازی کنید، وقتی او میرود، کار میتواند مال شما باشد.
با بانک تماس بگیرید و تمام کارت های خود را لغو کنید.
او یک کیف پول پر از کارت های پلاستیکی داشت.
من پول نقد ندارم - آیا می توانم این را روی کارت (اعتباری/کارمزد) خود قرار دهم (= با استفاده از پرداخت)؟
tragedian
تراژدی