balloon
balloon - بالون
noun - اسم
UK :
US :
an object made of brightly coloured thin rubber, that is filled with air and used as a toy or decoration for parties
شیء ساخته شده از لاستیک نازک رنگارنگ که با هوا پر می شود و به عنوان اسباب بازی یا تزئین برای مهمانی ها استفاده می شود.
a large bag of strong light cloth filled with gas or heated air so that it can float in the air. It has a basket hanging below it for people to stand in
کیسه بزرگی از پارچه سبک قوی پر از گاز یا هوای گرم شده تا بتواند در هوا شناور شود. یک سبدی در زیر آن آویزان است تا افراد در آن بایستند
دایره ای که در اطراف کلمات گفته شده توسط شخصیت ها در یک کارتون کشیده شده است
به طور ناگهانی از نظر مقدار بزرگتر شود
اگر کسی بادکنک بزند، ناگهان چاق می شود
برای بزرگتر و گردتر شدن
a small thin rubber bag that you blow air into or fill with a light gas until it is round in shape used for decoration, as a children's toy or for other purposes such as medical treatment or scientific research
یک کیسه لاستیکی کوچک و نازک که هوا را داخل آن می دمید یا آن را با گاز سبک پر می کنید تا شکل گرد شود، برای تزئین، به عنوان اسباب بازی کودکان یا برای اهداف دیگر مانند درمان پزشکی یا تحقیقات علمی استفاده می شود.
a very large balloon that is filled with hot air or gas and can carry people in a basket (= open container ) hanging under it
بادکنک بسیار بزرگی که با هوای داغ یا گاز پر می شود و می تواند افراد را در سبدی (= ظرف باز) که زیر آن آویزان است حمل کند.
a round shape drawn next to the head of a character in a cartoon (= a story or joke told using drawings), in which the character's words or thoughts are written
شکل گرد کشیده شده در کنار سر یک شخصیت در کارتون (= داستان یا لطیفه ای که با استفاده از نقاشی گفته می شود) که در آن کلمات یا افکار شخصیت نوشته شده است.
برای افزایش سریع اندازه، وزن یا اهمیت
برای بزرگتر و گردتر شدن، معمولاً با پر شدن از هوا
برای سفر با بالون هوای گرم
a small thin rubber bag that you can fill with air or another gas until it is round in shape often used for decoration at parties or as a child’s toy
یک کیسه کوچک نازک لاستیکی که میتوانید آن را با هوا یا گاز دیگری پر کنید تا به شکل گرد دربیاید، که اغلب برای تزئین در مهمانیها یا به عنوان اسباب بازی کودک استفاده میشود.
A balloon is also a very large round container filled with a gas that can rise in the air and carry people riding under it in an attached box.
بالون همچنین یک ظرف بسیار بزرگ و گرد پر از گاز است که می تواند در هوا بالا بیاید و افرادی را که زیر آن سوار می شوند در یک جعبه متصل حمل کند.
برای بزرگتر شدن، به ویژه به سرعت
نوعی وام که با پرداختهای کوچک معمولی با پرداخت نهایی بزرگتر بازپرداخت میشود
آ پرداخت بالونی
به سرعت در اندازه یا اهمیت افزایش یابد
آنها در ماه سپتامبر جشنواره بزرگی را با 70 بادکنک برگزار می کنند.
هیچ متخصص قلب و عروق بالون را وارد نمی کند.
من از تپه بالا می روم و در امتداد هاید هیل لین حرکت می کنم انگار که یک بالون هستم.
بالون سواری
سال ها می گذرد تا من اهمیت این بادکنک های کوچک را درک کنم.
For this design knit the single teddy starting on the seventh stitch to avoid knitting part of the balloon.
برای این طرح، عروسک تکی را که از کوک هفتم شروع می شود، ببافید تا از بافتن قسمتی از بادکنک جلوگیری کنید.
به دانش آموزان بگویید بادکنک را منفجر کنند و سپس نی را به بادکنک بچسبانند.
بادکنکها در نیمهشب رها میشوند و شامپاین رایگان و هدایای مهمانی با بلیط شما همراه است.
یک افسر خوب کابینه یک پیشنهاد سیاستی اتخاذ می کند، یک بالون آزمایشی را بیرون می گذارد.
منفجر کردن/ترکیدن/ترکیدن یک بالون
My balloon has burst!
بادکنک من ترکیده است!
هزار بالن به نشانه این رویداد رها شد.
بادکنک ها را به پشت ماشین بستند.
بادکنک های هلیومی برای مهمانی کودکان
با بادکنک رفتیم بالا.
او با بالون هوای گرم از اقیانوس اطلس عبور کرد.
پیشنهاد من مثل بادکنک سربی پایین رفت.
قبل از بالا رفتن بادکنک باید از اینجا برویم!
بادکنک ها و استریرها را برای مهمانی به سقف بسته ایم.
Angioplasty is a medical procedure in which a balloon is used to stretch open a narrow or blocked artery.
آنژیوپلاستی یک روش پزشکی است که در آن از بالون برای باز کردن یک شریان باریک یا مسدود شده استفاده می شود.
مردم برای اولین بار در سال 1783 با بالون پرواز کردند.
کلمات در داخل یک بالون به سبک کارتونی ظاهر می شوند که بالای شکل ها معلق است.
He produced many of the best-known images of American Pop Art especially frames from comic books complete with speech balloons.
او بسیاری از شناختهشدهترین تصاویر از هنر پاپ آمریکا را تولید کرد، بهویژه فریمهایی از کتابهای کمیک که با بادکنکهای سخنرانی کامل شده بودند.
می توانید عکس ها را ویرایش کنید، به عنوان مثال با افزودن بادکنک های فکری.
با افزایش طول عمر، احتمالاً هزینه های پزشکی برای خانواده ها افزایش می یابد.
این شایعات به زودی به یک رسوایی تمام عیار تبدیل شد.
ابریشم چتر نجات بالای سرم پرید.
او قصد داشت اولین کسی باشد که بر فراز قطب شمال پرواز می کند.
این شایعات به زودی به یک رسوایی بزرگ تبدیل شد (= به سرعت تبدیل شد).
آنچه ما می بینیم، وام های مسکن با بهره و بدون پول است.
Only select a balloon over an adjustable rate mortgage if you are sure that you will be able to meet the final payment.
فقط در صورتی که مطمئن هستید که می توانید پرداخت نهایی را انجام دهید، یک بالون را نسبت به وام مسکن با نرخ قابل تنظیم انتخاب کنید.
ممکن است برخی از وام گیرندگان مطلع نباشند که پرداخت های بالونی در کمین است.
کاهش فروش به آمریکا باعث شد کسری تجاری کالا به رکورد 4 میلیارد پوند برسد.