letter
letter - حرف
noun - اسم
UK :
US :
یک پیام نوشتاری یا چاپی که معمولاً در پاکت قرار می گیرد و از طریق پست ارسال می شود
علامتی در نوشته یا چاپ که نمایانگر صدای گفتار است
a large cloth letter that you sew onto a jacket given as a reward for playing in a school or college sports team
یک نامه پارچه ای بزرگ که روی یک ژاکت می دوزی که به عنوان جایزه برای بازی در یک تیم ورزشی مدرسه یا کالج داده می شود.
نوشتن، کشیدن، نقاشی کردن حروف یا کلمات و غیره روی چیزی
برای کسب حرف 1(5) در یک ورزش
هر یک از علائم در نوشته یا چاپ که نشان دهنده صدای گفتار است
توجه دقیق به جزئیات یک توافقنامه، قانون، مجموعه دستورالعمل ها و غیره
کلمات دقیق یک قانون یا توافق به جای معنای مورد نظر یا کلی
یک پیام کتبی از یک شخص به شخص دیگر که معمولاً در پاکت قرار می گیرد و از طریق پست ارسال می شود
هر یک از مجموعه نمادهایی که برای نوشتن یک زبان استفاده می شود، که بیانگر صدایی در زبان است
کلمات دقیق قانون و نه معنای عام مهمتر آن
a prize in the shape of the first letter of the name of a high school or university given to a student for achievement in sport and sometimes other activities, and often worn on a special jacket or sweater
جایزه ای به شکل حرف اول نام دبیرستان یا دانشگاه که به دانش آموزی برای موفقیت در ورزش و گاه فعالیت های دیگر داده می شود و اغلب روی ژاکت یا ژاکت مخصوص می پوشند.
برای اشاره به اندازه استاندارد کاغذ در ایالات متحده، 8.5 اینچ در 11 اینچ استفاده می شود
If a student letters in a particular sport they are given a prize for achievement in sport in the shape of the first letter of the name of their high school or university which is often worn on a special jacket or sweater
اگر دانش آموزی در رشته ورزشی خاصی نامه نگاری کند، برای موفقیت در ورزش جایزه ای به شکل حرف اول نام دبیرستان یا دانشگاه خود که اغلب روی ژاکت یا ژاکت مخصوص می پوشند به او داده می شود.
a written or printed message from one person to another usually put in an envelope and delivered as mail
یک پیام مکتوب یا چاپ شده از یک شخص به شخص دیگر که معمولاً در پاکت گذاشته می شود و به صورت پست تحویل می شود
any of the set of symbols used to write a language in many languages, representing a sound in the language
هر یک از مجموعه نمادهایی که برای نوشتن یک زبان استفاده می شود، در بسیاری از زبان ها، صدایی را در زبان نشان می دهد
کلمات دقیق یک قانون و نه معنای کلی مهمتر آن
اگر از دستورالعمل ها یا قوانین پیروی می کنید، دقیقاً همان کاری را انجام می دهید که به شما گفته شده است و به هر جزئیات توجه زیادی می کنید.
if you obey instructions or rules to the letter you do exactly what you have been told to do giving great attention to every detail
→ اندازه نامه
→ letter-size
دیوید که برنده جایزه اول لاتاری شده است، بیش از 100 نامه از خیریه ها دریافت کرده است که درخواست پول کرده اند.
David, who won first prize in the lottery, has received more than 100 letters from charities asking for money.
امروز نامه ای از آنا گرفتم.
بلک ول در نامه ای که هفته گذشته به Union-Tribune ارسال شد، گفت.
دولت ایالات متحده در نامه ای به تاریخ 10 مه به استفاده از زور در جمهوری ها اعتراض کرد.
برای من نامه بنویس و تمام اخبارت را به من بگو!
هاملین نامه ای به شورا نوشت و از این حادثه شکایت کرد.
او گفت تا سال دوم تحصیل، نزدیک به 30 مدرسه برای او نامه می فرستادند.
نامه های پرشور به اونگین: 1.
Impassioned letters to Onegin: 1.
دو نامه دیگر از آنسلم در دوران تبعید انضباطی آزبرن در بک داستان اولین ملاقات آنها را کامل می کند.
Two other letters of Anselm during Osbern's disciplinary exile at Bec complete the story of their first meeting.
کدام است که از نامه مطلع شده است؟
وقتی شواردنادزه نامه را تهیه کرد و به رئیس جمهور داد، ریگان آن را باز نشده روی میز کنار صندلی خود گذاشت.
When Shevardnadze produced the letter and handed it to the President Reagan placed it unopened on the table beside his chair.
نامه نوشتن/ارسال (برای کسی).
برای دریافت/دریافت نامه
برای ارسال نامه
نامه تشکر / استعفا / رد
در نامه ای به اعضا، رئیس این تغییرات را توضیح داد.
من نامه ای به سردبیر روزنامه محلی خود نوشتم.
ممکن است به نامه ای از پزشک خود نیاز داشته باشید.
توصیه نامه / شکایت / عذرخواهی
از طریق نامه به شما اطلاع داده خواهد شد.
«ب» دومین حرف الفبا است.
الفبای یونانی چند حرف دارد؟
حرف A/B/C
من به کلمه ای فکر می کنم که با حرف M شروع می شود.
او کلمه HISTORY را با حروف بزرگ تایپ کرد.
این شعار با حروف درشت در بالای صفحه چاپ شده است.
آنها اصرار دارند که به حرف قانون پایبند باشند.
ممکن است ما مقصر باشیم که متن قانون را کمی تغییر دهیم.
علیرغم مشکلاتی که برای خانواده او ایجاد می کرد، قاضی به قانون پایبند ماند و او را به زندان انداخت.
In spite of the difficulties it would cause her family the judge stuck to the letter of the law and jailed her.
من دستورات شما را به طور کامل دنبال کردم.
بیش از 100 دانشمند نامه ای را به نخست وزیر امضا کرده اند.
در نامه ای به تاریخ 8 ژانویه سال گذشته، ساکنان نسبت به خطر آتش سوزی هشدار دادند.
نامه او در روزنامه محلی منتشر شد.
در اینجا نامه ای خطاب به شما وجود دارد.
من فقط میروم تا نامهای ارسال کنم/پست کنم.
او برای ده ها شغل درخواست داده است و ده ها نامه رد دریافت کرده است.
پلیس نامه ای ناشناس در مورد این پرونده دریافت کرد.
من شروع به دریافت نامه های تهدید آمیز کردم که خواستار پرداخت های بیشتر بودند.
ما تماسها و نامههای زیادی از سوی افرادی که نگران هستند داشتهایم.
یک کپی از نامه را در پرونده نگه دارید.
اطلاعات را در یک ایمیل یا نامه قرار دهید و برای من ارسال کنید.
شخصیت
alphabet
الفبا
سمبل
شکل
امضا کردن
علامت
نوع
glyph
گلیف
دستگاه
rune
رون
grapheme
گرافی
کلاه لبه دار
سرمایه، پایتخت
lowercase
حروف کوچک
majuscule
عظمت
minuscule
کوچک
uncial
یونسیال
uppercase
حروف بزرگ
alphabetical character
کاراکتر حروف الفبا
حرف بزرگ
حرف کوچک
hieroglyph
هیروگلیف
icon
آیکون
ikon
نماد
emblem
نشان
numeral
عددی
cipherUS
cipherUS
ideogram
ایدئوگرام
logo
لوگو
insignia
cypherUK
cypherUK