modern
modern - نوین
adjective - صفت
UK :
US :
مدرنیته
مدرنیزاسیون
مدرنیسم
مدرن ساز
مدرنیست
مدرنیستی
مدرن کردن
متعلق به زمان حال یا آخرین زمان
با استفاده از جدیدترین طرح ها یا روش ها ساخته یا انجام شده است
modern art music literature etc uses styles that have been recently developed and are very different from traditional styles
هنر مدرن، موسیقی، ادبیات و غیره از سبک هایی استفاده می کند که اخیراً توسعه یافته اند و بسیار متفاوت از سبک های سنتی هستند
داشتن نگرش ها یا شیوه های رفتاری بسیار جدید
چیزی که مدرن است از جدیدترین طرح ها یا روش ها استفاده می کند
جدیدترین که موجود است
using the most modern technology ideas, information etc
با استفاده از مدرن ترین تکنولوژی، ایده ها، اطلاعات و غیره
modern – used when you disapprove of something and do not think it as good as the things that existed before
مدرن - زمانی استفاده می شود که شما چیزی را تایید نمی کنید و آن را به خوبی چیزهایی که قبلا وجود داشت فکر نمی کنید
using very advanced technology especially electronic equipment and computers
با استفاده از تکنولوژی بسیار پیشرفته، به ویژه تجهیزات الکترونیکی و کامپیوتر
با استفاده از جدیدترین و پیشرفته ترین ویژگی ها، ایده ها و مواد موجود
با استفاده از جدیدترین ایده ها و روش ها طراحی و ساخته شده است
از زمان حال یا اخیر، به ویژه دوره تاریخ از حدود 1500
existing in the present or a recent time or using or based on recently developed ideas, methods, or styles
موجود در زمان حال یا اخیر، یا با استفاده از ایدهها، روشها یا سبکهای اخیراً توسعهیافته یا مبتنی بر آن
ما می خواهیم در آشپزخانه جدید ظاهری مدرن و بی نظم ایجاد کنیم.
من اصلا معماری مدرن را دوست ندارم.
این شاهزاده به خاطر دیدگاه های انتقادی اش نسبت به معماری مدرن شناخته شده است.
کار شما اولین مسیر من برای درک هنر مدرن بود.
The most compelling work in the modern British theater is being created in the smaller and non-profit theaters.
جذاب ترین اثر در تئاتر مدرن بریتانیا در تئاترهای کوچکتر و غیرانتفاعی ساخته می شود.
آنها برای تحقیق در مورد مسائل مورد توجه مسیحیان مدرن به هر نقطه از جهان خواهند رفت.
یک شبکه کامپیوتری مدرن
آنها یک زوج بسیار مدرن هستند -- او با بچه ها در خانه می ماند و او برای کار بیرون می رود.
من هم رقص مدرن و هم باله کلاسیک را دوست دارم.
دوهرتی استاد تاریخ مدرن اروپا است.
انتقادات زیادی به روش های نوین کشاورزی وارد شده است.
در کارخانجات عوامل اضافی منطقی سازی و استفاده از ماشین آلات مدرن تر بوده است.
او مدرن ترین درمان های پزشکی را دریافت خواهد کرد.
The 1908 Act is an obsolete restriction that is not appropriate for modern mining methods.
قانون 1908 یک محدودیت منسوخ است که برای روشهای مدرن استخراج مناسب نیست.
این شرکت یک ساختمان اداری روشن و مدرن را در قلب شهر اشغال می کند.
Seattle has a very modern public transportation system.
سیاتل دارای سیستم حمل و نقل عمومی بسیار مدرن است.
The pyramids are a remarkable piece of engineering even judged by modern standards.
اهرام یک قطعه مهندسی قابل توجه هستند، حتی با استانداردهای مدرن قضاوت می شوند.
وحشت های جنگ مدرن
دنیای صنعتی مدرن
شگفتی های علم مدرن
جامعه مدرن
در دوران مدرن، پیشرفت تکنولوژی جهان را کوچکتر کرده است.
آنها قهرمانان امروزی هستند که برای تغییر می جنگند.
تاریخ مدرن اروپا
modern Greek
یونانی مدرن
استرس مشکل اصلی زندگی مدرن است.
زبان شکسپیر می تواند برای خوانندگان امروزی مشکل ساز باشد.
دوران مدرن شاهد تغییرات بزرگی بوده است.
او دوره مدرن اولیه را از قرن 15 تا 18 مطالعه می کند.
این گالری نمایشگاه های منظمی از هنر مدرن دارد.
modern architecture/dance/drama/jazz
معماری مدرن / رقص / درام / جاز
modern American cinema
سینمای مدرن آمریکا
modern and contemporary sculpture
مجسمه سازی مدرن و معاصر
این موزه هنرهای باستانی و مدرن را در خود جای داده است.
این شرکت نیاز به سرمایه گذاری در یک سیستم کامپیوتری مدرن دارد.
روش های مدرن کشاورزی در حال نابودی روستاها هستند.
این بیمارستان مدرن ترین و مجهزترین بیمارستان کشور است.
امروز فنآوری مدرن هواپیما من را ظرف شش ساعت از ایندیاناپولیس به بوستون رساند.
این مدرسه در رویکرد خود کاملاً مدرن است.
او ایده های بسیار مدرنی در مورد آموزش فرزندانش دارد.
این بزرگترین اعتصاب در تاریخ جوامع مدرن بود.
در دوران مدرن ما با مجموعه ای از رژیم های غذایی بمباران شده ایم.
قصد او این بود که بین مفاهیم قدیمی و مدرن مجازات تشابهاتی ایجاد کند.
او یکی از حضورهای بزرگ سینمای مدرن آمریکاست.
ویلای Tugendhadt یک اثر کلیدی در معماری مدرن اولیه است.
نمایشگاه هنر جدید هنر مدرن و معاصر بسیاری از بهترین گالری های جهان را به نمایش می گذارد.
modern technology/architecture/medicine/art
تکنولوژی مدرن/معماری/پزشکی/هنر
ما در ساختمان بسیار مدرن روبروی ایستگاه هستیم.
برخوردهای پدربزرگ من با توجه به سن او بسیار مدرن است.
present-day
امروز
امروزی
present-time
زمان حال
حاضر
جاری
twenty-first-century
قرن بیست و یک
latter-day
روز آخر
اخیر
latest
آخرین
فوری
trendy
مرسوم، مد روز
به روز
پیشرفته
جدید
ultramodern
فوق مدرن
up-to-date
لبه برش
cutting edge
مدرن
state-of-the-art
دوره زمانی
قرن 21 ام
21st-century
زورگویی
zeitgeisty
نوپا
newfangled
موجود
extant
مدرنیزاسیون ایالات متحده
modernizedUS
مدرنیزاسیون انگلستان
modernisedUK
ترقی خواه
progressive
به روز شد
updated
وسوسه کردن
voguish
مدرنیستی
modernistic
تازه
موضعی
topical
گذشته
کهن
bygone
زود
فراموش شده
forgotten
تاریخی
قبل
زودتر
earlier
سابق
رفته
gone by
قدیمی
پیشامدرن
olden
قبلی
premodern
mediaevalUK
قرون وسطی ایالات متحده
mediaevalUK
ماقبل تاریخ
medievalUS
primaevalUK
prehistoric
primevalUS
primaevalUK
راه برگشت
primevalUS