respect
respect - توجه
noun - اسم
UK :
US :
بی احترامی
احترام
محترم
احترام گذاشتن
قابل احترام
توجه
محترمانه
با احترام
به ترتیب
---
---
---
---
---
a feeling of admiring someone or what they do especially because of their personal qualities, knowledge or skills
احساس تحسین کسی یا کاری که انجام می دهد، به ویژه به دلیل ویژگی های شخصی، دانش یا مهارت های او
اعتقاد به اینکه چیزی یا کسی مهم است و نباید به او صدمه ای وارد شود، با بی ادبی و غیره رفتار شود
نگرش دقیق نسبت به چیزی یا شخصی که می تواند خطرناک باشد
کسی را تحسین کنید زیرا استانداردهای بالایی دارد و ویژگی های خوبی مانند انصاف و صداقت دارد
مراقب باشید کاری بر خلاف میل، حقوق و غیره کسی انجام ندهید
برای اینکه قانون یا قانون را زیر پا نگذاریم
a left-wing political party in England and Wales which was started in January 2004. Its name is made up of the first letters of the words Respect Equality, Socialism, Peace Environmentalism, and Trade Unionism. Its supporters include the film director Ken Loach and the playwright Harold Pinter. One of the party’s most important members is George Galloway. The party’s full name is Respect – The Unity Coalition.
یک حزب سیاسی جناح چپ در انگلستان و ولز که در ژانویه 2004 تأسیس شد. نام آن از حروف اول کلمات Respect، Equality، Socialism، Peace، Environmentalism و Trade Unionism تشکیل شده است. حامیان آن عبارتند از کن لوچ کارگردان فیلم و هارولد پینتر نمایشنامه نویس. یکی از مهم ترین اعضای حزب جورج گالووی است. نام کامل این حزب Respect - The Unity Coalition است.
در پرداخت برای
در مورد یا مربوط به
تحسینی که برای کسی یا چیزی که فکر میکنید ایدهها یا ویژگیهای خوبی دارد، احساس یا نشان داده میشود
ادب، احترام و توجه نسبت به کسی یا چیزی که مهم تلقی می شود
احساس اینکه چیزی درست یا مهم است و نباید سعی کنید آن را تغییر دهید یا به آن آسیب برسانید
the feeling you show when you accept that different customs or cultures are different from your own and behave towards them in a way that would not cause offence
احساسی که وقتی می پذیرید که آداب و رسوم یا فرهنگ های مختلف با شما متفاوت است و به گونه ای با آنها رفتار می کنید که باعث توهین نمی شود، نشان می دهید.
polite formal greetings
سلام رسمی مودبانه
یک ویژگی یا جزئیات خاص
احساس یا نشان دادن تحسین برای کسی یا چیزی که معتقدید ایده ها یا ویژگی های خوبی دارد
به ویژگی ها یا دستاوردهای خود افتخار کنید
با چیزی یا کسی با مهربانی و مراقبت رفتار کردن
to accept the importance of someone's rights or customs and to do nothing that would harm them or cause offence
اهمیت حقوق یا آداب و رسوم یک نفر را بپذیرد و کاری انجام ندهد که به او آسیب برساند یا موجب توهین شود
قبول کردن درست یا مهم بودن چیزی و تلاش نکردن برای تغییر آن یا آسیب رساندن به آن
فکر کنید که رعایت یک قانون یا قانون مهم است
انجام کاری که کسی خواسته است انجام دهد
تحسین کسی یا چیزی که فکر میکنید ایدهها یا ویژگیهای خوبی دارد
نگرش مؤدبانه ای که نسبت به کسی یا چیزی که شما آن را مهم می دانید نشان می دهد
احترام، ابراز مودبانه سلام یا همدردی است
to admire an ability or good quality or to admire someone for the ability or qualities that person has
تحسین کردن یک توانایی یا کیفیت خوب، یا تحسین کسی به خاطر توانایی یا ویژگی هایی که آن شخص دارد
در ارتباط با چیزی
برای پرداخت چیزی
The ruler continued to enjoy unless he were unusually vicious or unlucky, a respect which sometimes verged on worship.
حاکم همچنان از آن لذت می برد، مگر اینکه به طور غیرعادی شرور یا بدشانس بود، احترامی که گاهی به عبادت می رسید.
من برای مرد احترام زیادی قائل شدم.
من برای قضاوت تام احترام زیادی قائلم.
من برای او و کارش نهایت احترام را قائل هستم.
آنها برای یکدیگر احترام عمیق و متقابلی احساس می کنند.
این تلاش بزرگی بود که شایسته احترام است.
او خیلی زود مورد احترام همکارانش قرار گرفت.
شما کار بسیار بزرگی انجام دادید. توجه! (= برای تعریف و تمجید از کسی استفاده می شود)
نشان دادن عدم احترام به اقتدار
آنها برای دنیای طبیعی احترام عمیقی قائل هستند.
هیچ احترامی برای احساسات او قائل نیست.
هر کس حق دارد با او با احترام رفتار شود.
دو دقیقه سکوت به نشانه احترام برقرار شد.
به احترام دوستم چیزی نگفتم.
در این زمینه ما بسیار خوش شانس هستیم.
امسال از بسیاری جهات سال سختی بود.
با این حال، یک جنبه وجود داشت که در آن تفاوت داشتند.
در رابطه با صورتحساب پرداخت نشده آنها، حکمی به شرکت ابلاغ شد.
پول دریافت شده بابت اضافه کاری کار کرده است
بسیاری برای ادای احترام (= با شرکت در تشییع جنازه کسی) آمدند.
با تمام احترام، ارقام به سادگی از شما در این مورد حمایت نمی کنند.
با تمام احترامی که برای شما قائلم، فکر می کنم شما حرف او را اشتباه متوجه شده اید.
دو گروه از نظر درآمد و وضعیت مشابه بودند.
من چیزی جز احترام برای تیم برنده ندارم.
She had a lot of respect for him as an actor but didn't like the way he treated other members of the cast.
او برای او به عنوان یک بازیگر احترام زیادی قائل بود، اما رفتار او با دیگر اعضای گروه را دوست نداشت.
او نسبت به استعدادهای او به عنوان یک سازمان دهنده احترام شدیدی احساس می کرد.
من برای این واقعیت که او پروژه را به پایان رساند احترام زیادی قائل هستم.
من برای پیر احترام زیادی قائلم. او به من چیزهای زیادی یاد داد.
در راهپیمایی آنها احترام جدیدی نسبت به یکدیگر پیدا کردند.
اقدامات او نشان دهنده احترام واقعی برای آنها به عنوان افراد بود.
او مورد احترام و تحسین بسیاری از هنرمندان دیگر قرار گرفت.
موسیقی کلاسیک احترام جوانان را از دست داده است.
مردی مسن که احترام و وفاداری زیردستان کوچکتر خود را به خود جلب می کند
سبک تجاری ساده او باعث شده است که او در صنعت خود احترام زیادی را به همراه داشته باشد.
esteem
احترام
توجه
appreciation
قدردانی
acclaim
تحسین
به رسمیت شناختن
admiration
برآورد کردن
estimation
اعتبار
favourUK
favourUK
ستایش
commendation
احترام بالا
محبوبیت
popularity
HonourUK
honourUK
قدردانی انگلستان
reverence
تصدیق ایالات متحده
veneration
افتخار ایالات متحده
acclamation
پرستش
acknowledgementUK
تصویب
acknowledgmentUS
موافقت رسمی
honorUS
هیبت
praise
ادای احترام
adoration
شهرت
تمجید می کند
tribute
approbation
awe
deference
homage
repute
accolades
contempt
تحقیر
disrespect
بی احترامی
disdain
بدنام کردن
disesteem
بی ناموسی آمریکا
disrepute
dishonourUK
dishonorUS
تمسخر
dishonourUK
رسوایی
derision
بی اعتبار کردن
disgrace
نارضایتی آمریکا
discredit
نارضایتی انگلستان
disfavorUS
نفرت
disfavourUK
بدخواهی
disparagement
اغماض
رد
hatred
دوست نداشتن
malice
بدنامی
ridicule
شرم
condescension
بیزاری
disapproval
انتقاد
dislike
عدم محبوبیت
infamy
بی اعتمادی
shame
ننگ
aversion
despisal
repugnance
scorn
unpopularity
despisement
mistrust
stigma