poll

base info - اطلاعات اولیه

poll - نظرسنجی

noun - اسم

/pəʊl/

UK :

/pəʊl/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [poll] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • to carry out/conduct a poll


    برای انجام/انجام نظرسنجی

  • A recent poll suggests some surprising changes in public opinion.


    نظرسنجی اخیر حاکی از تغییرات شگفت انگیزی در افکار عمومی است.

  • A nationwide poll revealed different food preferences in the North and the South.


    یک نظرسنجی سراسری ترجیحات غذایی متفاوت را در شمال و جنوب نشان داد.

  • The final result of the poll will be known tomorrow.


    نتیجه نهایی نظرسنجی فردا مشخص می شود.

  • Thursday is traditionally the day when Britain goes to the polls (= when elections are held).


    پنجشنبه به طور سنتی روزی است که بریتانیا به پای صندوق های رای می رود (= زمانی که انتخابات برگزار می شود).

  • Polls close (= voting ends) at 9 p.m.


    نظرسنجی ها (= رای گیری به پایان می رسد) در ساعت 9 شب بسته می شود.

  • Their defeat at the polls came as a big shock.


    شکست آنها در رای گیری شوک بزرگی بود.

  • Labour is ahead in the poll.


    حزب کارگر در این نظرسنجی پیشتاز است.

  • They gained 20 per cent of the poll.


    آنها 20 درصد نظرسنجی را به دست آوردند.

  • The poll asked voters what was the most important moral issue that affected their vote.


    در این نظرسنجی از رای دهندگان پرسیده شد که مهمترین مسئله اخلاقی که بر رای آنها تاثیر گذاشته است، چیست.

  • Nelson has a clear lead in the opinion polls.


    نلسون در نظرسنجی ها پیشتاز آشکاری است.

  • Only 22 per cent of poll respondents say they have a positive opinion of him.


    تنها 22 درصد از شرکت کنندگان در نظرسنجی می گویند که نظر مثبتی درباره او دارند.

  • The latest tracking poll shows the Democrats leading by four percentage points.


    آخرین نظرسنجی ردیابی نشان می دهد که دموکرات ها با چهار درصد برتری دارند.

  • The president's poll numbers are sinking fast in the West.


    تعداد نظرسنجی های رئیس جمهور در غرب به سرعت در حال کاهش است.

  • poll data on consumer attitudes


    داده های نظرسنجی در مورد نگرش مصرف کننده

  • the results generated by the poll question


    نتایج حاصل از سوال نظرسنجی

  • Who did you vote for in the last election?


    در انتخابات گذشته به چه کسی رای دادید؟

  • They took a vote on who should go first.


    آنها رای گرفتند که چه کسی باید اول برود.

  • They suffered a defeat at the polls.


    آنها در پای صندوق های رای شکست خوردند.

  • The leader will be chosen by secret ballot.


    رهبر با رای مخفی انتخاب خواهد شد.

  • success in the polls


    موفقیت در نظرسنجی

  • The party is leading in the polls.


    این حزب در نظرسنجی ها پیشتاز است.

  • Counting will begin as soon as the polls close.


    شمارش آرا به محض بسته شدن رای گیری آغاز خواهد شد.

  • Clearer policies might have widened our lead in the polls.


    ممکن است سیاست‌های شفاف‌تر پیشتاز ما را در نظرسنجی‌ها افزایش داده باشد.

  • We're carrying out/conducting a poll to find out what people think about abortion.


    ما در حال انجام/برگزاری یک نظرسنجی هستیم تا بفهمیم مردم در مورد سقط جنین چه فکر می کنند.

  • The latest opinion poll puts the Democrats in the lead.


    آخرین نظرسنجی، دموکرات ها را در صدر قرار داده است.

  • The TV stations agreed not to announce the projected winner until after the polls closed.


    ایستگاه های تلویزیونی موافقت کردند که برنده پیش بینی شده را تا پس از بسته شدن رای گیری اعلام نکنند.

  • Thousands of people made their way to the polls to register their vote.


    هزاران نفر برای ثبت رای خود به پای صندوق های رای رفتند.

  • These are just some of the issues that drive people to the polls.


    اینها تنها بخشی از مسائلی است که مردم را به پای صندوق های رای می کشاند.

  • There isn't much overlap between the reason people go to the movies and the reason they go to the polls.


    همپوشانی زیادی بین دلیل رفتن مردم به سینما و دلیل رفتن آنها به رای گیری وجود ندارد.

  • Record numbers of young voters turned up at the polls this year.


    امسال تعداد رای دهندگان جوان در پای صندوق های رای حضور یافتند.

synonyms - مترادف

  • نظر سنجی

  • canvass


    بوم نقاشی

  • census


    سرشماری

  • sampling


    نمونه برداری


  • تحقیقات بازار


  • نظرسنجی


  • نظرسنجی افکار عمومی

  • straw poll


    رای نی

  • straw vote


    نظرسنجی گالوپ

  • Gallup Poll


    پرسشنامه

  • questionnaire


    پرس و جو ایالات متحده

  • inquiryUS


    استعلام انگلستان

  • enquiryUK


    تحقیق و بررسی


  • مرور


  • مطالعه


  • پژوهش


  • شمارش

  • tally


    مسابقه

  • quiz


    بررسی موشکافانه

  • scrutiny


    معاینه


  • مطالعه آماری

  • statistical study


    بررسی بازار


  • تحقیق افکار عمومی


  • دست نشان دادن


  • ثبت

  • show of hands


    پویشگر

  • registration


    شمارش جمعیت

  • probe


    ورقه رای


  • بازجویی متقابل

  • ballot


  • cross-examination


antonyms - متضاد

  • چشم پوشی

  • neglect


    بی توجهی

لغت پیشنهادی

maternal

لغت پیشنهادی

puddle

لغت پیشنهادی

sudan