private
private - خصوصی
adjective - صفت
UK :
US :
برای استفاده توسط یک فرد یا گروه، نه برای همه
به دولت مربوط نمی شود، متعلق به آن است یا توسط آن پرداخت می شود
a private meeting conversation etc involves only two people or a small number of people and is not for other people to know about
یک جلسه خصوصی، مکالمه و غیره فقط شامل دو نفر یا تعداد کمی از افراد می شود و برای افراد دیگر دانستن آن نیست
private feelings, information or opinions are personal or secret and not for other people to know about
احساسات، اطلاعات یا نظرات خصوصی شخصی یا مخفی هستند و برای دیگران اطلاعی از آن وجود ندارد
used about someone who is not known to the public or not working for the government or another organization
در مورد کسی که برای مردم شناخته شده نیست یا برای دولت یا سازمان دیگری کار نمی کند استفاده می شود
جدا از کار یا موقعیت رسمی شما و غیر مرتبط با آن
ساکت و بدون جمعیت زیاد
a private person is one who likes being alone and does not talk much about their thoughts or feelings
شخص خصوصی کسی است که دوست دارد تنها باشد و زیاد در مورد افکار یا احساسات خود صحبت نمی کند
if something is private you do not want most people to know about it because it concerns your feelings, your relationships etc
اگر چیزی خصوصی است، نمی خواهید بیشتر مردم در مورد آن بدانند زیرا به احساسات، روابط شما و غیره مربوط می شود
مربوط به زندگی خصوصی شما - مخصوصاً در مورد مشکلات، احساسات و سؤالات استفاده می شود
در مورد احساسات و افکاری که به کسی نمی گویید استفاده می شود
بسیار خصوصی - در مورد چیزهای مربوط به روابط و احساسات جنسی شما استفاده می شود
درونیترین احساسات، افکار و غیره شما خصوصیترین احساسات شما هستند
اگر چیزی به شما مربوط نیست، خصوصی است و نباید در مورد آن سوال کنید
سربازی با درجه پایین
private property businesses, activities etc are owned or paid for by people and companies, rather than the government
دارایی های خصوصی، مشاغل، فعالیت ها و غیره به جای دولت، متعلق به مردم و شرکت ها هستند یا به آنها پرداخت می شود
involving something that is sold directly to people or organizations, without being offered openly for anyone to buy
شامل چیزی است که مستقیماً به افراد یا سازمانها فروخته میشود، بدون اینکه آشکارا برای خرید کسی عرضه شود
not belonging to the government
متعلق به دولت نیست
متعلق به یکی از اعضای عمومی است نه به یک سازمان
اگر یک سازمان دولتی برود یا خصوصی شود، به سرمایه گذاران فروخته می شود
پرداخت هزینه درمان پزشکی به جای دریافت رایگان آن در یک بیمارستان دولتی
یک شرکت خصوصی سهام خود را برای خرید در بازار سهام در دسترس کسی قرار نمی دهد
if a company with shares on the stockmarket goes private its owners buy back those shares from existing shareholders so that it becomes privately owned
اگر شرکتی با سهام در بازار سهام خصوصی شود، صاحبان آن سهام را از سهامداران فعلی پس می گیرند تا به مالکیت خصوصی تبدیل شود.
اگر صاحبان یک شرکت آن را خصوصی کنند، همه سهام را از سهامداران فعلی بازخرید می کنند
فقط برای استفاده توسط یک فرد یا گروه خاص، نه برای همه
a private meeting agreement conversation etc involves only a small number of people and is kept secret
یک جلسه خصوصی، توافق، گفتگو و غیره فقط شامل تعداد کمی از افراد است و مخفی نگه داشته می شود
فقط برای یک فرد یا گروه و نه برای همه
فعالیت های خصوصی شامل مسائل یا روابط شخصی است و به کار شما مربوط نمی شود
افکار و نظرات خصوصی مخفی هستند و با افراد دیگر مورد بحث قرار نمی گیرند
یک مکان خصوصی ساکت است و افراد دیگری برای دیدن یا شنیدن شما ندارند
یک فرد خصوصی دوست ندارد در مورد احساسات و افکار شخصی خود صحبت کند
تابلو نوشته بود: مالک خصوصی. دور نگه دار.'
شما در حال تعدی به زمین شخصی هستید.
یک جت شخصی
اینها اوراق خصوصی پدرم است.
این هتل دارای 110 اتاق خواب است که همگی دارای حمام اختصاصی هستند.
ویلا ساحل اختصاصی خود را دارد.
شما نباید به مکالمات خصوصی دیگران گوش دهید.
We agreed to keep our arrangement private.
ما توافق کردیم که قرارمان را خصوصی نگه داریم.
آنها یک شوخی خصوصی به اشتراک می گذاشتند.
مقامات ارشد دفاعی گفتگوهای خصوصی داشتند.
او از افشای افکار و احساسات خصوصی خود می ترسید.
یک شرکت خصوصی/کسب و کار/بیمارستان
این نقاشی اکنون در یک مجموعه خصوصی است.
یک سرباز سابق که در امنیت خصوصی کار می کرد
The area has attracted substantial private investment.
این منطقه سرمایه گذاری خصوصی قابل توجهی را جذب کرده است.
برنامه ای برای بازگرداندن بسیاری از شرکت های دولتی به مالکیت خصوصی
او آخر هفته ها کلاس خصوصی انگلیسی می دهد.
If I can afford it I think I'll go private (= pay for medical care rather than use the government service).
اگر بتوانم آن را بپردازم، فکر می کنم خصوصی خواهم رفت (= به جای استفاده از خدمات دولتی، هزینه مراقبت پزشکی را پرداخت کنم).
یک پیمانکار/بازپرس خصوصی
یک شهروند/فرد خصوصی
پول را از یک سرمایه گذار خصوصی گرفتیم.
زندگی خصوصی یک سیاستمدار
او مدعی شد که به صورت خصوصی عمل می کند.
او در یک سفر خصوصی به ژاپن بود.
بیا بریم یه جای خصوصی تر
گوشه ای خصوصی پیدا کردند که می توانستند صحبت کنند.
او یک فرد بسیار خصوصی است.
او درآمد خصوصی دارد.
او یک دفتر کوچک دارد که برای بحث های خصوصی استفاده می شود.
او را گرفتم که در حال بررسی اوراق خصوصی من است.
تابلویی روی دروازه نوشته شده بود: املاک خصوصی - ورود ممنوع!
راز
confidential
محرمانه
clandestine
مخفیانه
covert
پنهانی
unofficial
غیر رسمی
closet
کمد لباس
protected
حفاظت شده
classified
طبقه بندی شده
closed
بسته
داخل
secretive
یواشکی
stealthy
با احتیاط
discreet
پنهان شده است
hidden
ممتاز
privileged
موذی
sneaky
پنهان کاری
stealth
مخفی
surreptitious
زیرزمینی
undercover
پشت صحنه
underground
پشت پله ها
backstage
متلاشی شد
backstairs
غامض
dissembled
دزدکی
esoteric
ساکت شد
furtive
ناشناس
hushed
صمیمی
incognito
غیر عمومی
intimate
محصور
nonpublic
privy
restricted
عمومی
باز کن
بطور گسترده
مشترک
جهانی است
generic
مسیر اصلی
در سراسر کشور
mainstream
کلاهبرداری
nationwide
آشکار
overarching
محبوب
overt
به اشتراک گذاشته شده است
جهانی
shared
در سراسر جهان
افشا شد
worldwide
شناخته شده
disclosed
رسمی
known
آشکار کرد
پنهان
revealed
نامحدود
unconcealed
منتشر شده
unrestricted
ایالات متحده منتشر شد
published
در دسترس
publicizedUS
ملی
accessible
در بریتانیا منتشر شد
به رسمیت شناخته شد
publicisedUK
در معرض
recognizedUS
به رسمیت شناخته شده در انگلستان
exposed
گسترده
recognisedUK
رایج است
prevalent