anxiety
anxiety - اضطراب
noun - اسم
UK :
US :
احساس نگرانی شدید در مورد چیزی
احساس تمایل زیاد برای انجام کاری
an uncomfortable feeling of nervousness or worry about something that is happening or might happen in the future
احساس ناراحتی عصبی یا نگرانی در مورد چیزی که در حال رخ دادن است یا ممکن است در آینده اتفاق بیفتد
چیزی که باعث ایجاد احساس ترس و نگرانی می شود
اشتیاق برای انجام کاری
یک وضعیت پزشکی که در آن همیشه احساس ترس و نگرانی می کنید
an uncomfortable feeling of worry about something that is happening or might happen or a cause of this
یک احساس ناراحت کننده از نگرانی در مورد چیزی که اتفاق می افتد یا ممکن است اتفاق بیفتد، یا دلیل آن
احساس گناه و اضطراب
پیشگیری از استرس و اضطراب قبلاً در فصل 3 مورد بحث قرار گرفته است.
از سوی دیگر، آسیب پذیری این گونه افراد مسن، اضطراب قابل توجهی ایجاد می کند.
اضطراب نه تنها احساس متفاوتی دارد، بلکه در سطح کاملاً عصبی نیز متفاوت است.
اضطراب او از درد زایمان قابل درک است.
She could readily imagine his feelings of guilt and self-disgust, and his anxiety to lay the blame at Bella's door.
او به راحتی میتوانست احساس گناه و انزجار او و اضطراب او را برای سرزنش کردن در خانه بلا تصور کند.
احساس خشم او با احساس اضطراب و نگرانی همراه بود.
افزایش مالیات بر سوخت گرمایشی باعث نگرانی سالمندان شده است.
این اولین دیدن نوه اش بود و وقتی از پایین به او نگاه می کرد، احساس اضطراب کرد.
نگرانی های پدر و مادر شدن
Each one had identified a list of successes to call up and share with the other when anxiety threatened.
هر یک لیستی از موفقیتها را شناسایی کرده بودند که میتوان آنها را فراخوانی کرد و در صورت تهدید اضطراب با دیگری به اشتراک گذاشت.
می دانستم که باید سخنرانی کنم، اما این فکر مرا پر از اضطراب کرد.
acute/intense/deep anxiety
اضطراب حاد/شدید/عمیق
Some hospital patients experience high levels of anxiety.
برخی از بیماران بیمارستانی سطوح بالایی از اضطراب را تجربه می کنند.
انتظار برای نتایج امتحان، زمان اضطراب زیادی است.
برخی از افراد احساس فشار می کنند و از اضطراب و افسردگی رنج می برند.
بیماران مبتلا به اختلال اضطراب
اگر نگران سلامتی خود هستید، نگرانی های خود را با پزشک خود در میان بگذارید.
نگرانی نامزد برای کسب رای
چند عکاس در اضطراب برای گرفتن عکس از او روی خود افتادند.
نگرانی مردم برای پایان جنگ
نگرانی زیادی پیرامون موضوع شبیه سازی انسان وجود دارد.
چهره اش نشان دهنده اضطرابش بود.
هدف کاهش اضطراب و کمک به آرامش بیماران است.
هر چه گزارش های بیشتری مطالعه می کنم، اضطراب من بیشتر می شود.
به نظر می رسد که ما در حالتی از اضطراب شناور زندگی می کنیم که می تواند خود را به هر چیزی متصل کند.
نگرانی از بدتر شدن روابط بین قوا
من به این رویای اضطراب ادامه میدهم، جایی که فراموش کردهام کار مهمی را انجام دهم.
در این جلسه چند نگرانی ظاهر شد.
نگرانی هایی در مورد اثرات بیکاری وجود دارد.
آنها تشویق شدند تا ترس ها و نگرانی های خود را بیان کنند.
کودکان معمولاً در مورد اولین روز مدرسه خود احساس اضطراب زیادی می کنند.
این نگرانی او از سلامتی اش را توضیح می دهد.
پسر او منبع اضطراب قابل توجهی است.
job anxieties
اضطراب های شغلی
رفتن پیتر در پایان این هفته - از این رو اضطراب او برای به پایان رساندن کارش است.
He has helped patients suffering from anxiety depression and eating disorders.
او به بیماران مبتلا به اضطراب، افسردگی و اختلالات خوردن کمک کرده است.
an anxiety disorder/attack
اختلال اضطراب/حمله
برای بسیاری از کودکان، هر سال تحصیلی جدید باعث اضطراب می شود.
آیا هیچ ترس یا اضطرابی در مورد میانسالی ندارید؟
نگرانی
uneasiness
ناراحتی
نگران بودن
apprehension
دلهره
unease
عصبی بودن
disquiet
اضطراب
nervousness
دلواپسی
angst
بی قراری
apprehensiveness
آشفتگی
disquietude
تنش
perturbation
ترس
بدبین
تعلیق
misgiving
تحریک
suspense
حیرت
agitation
فشار
consternation
پیش بینی
پروانه ها
fearfulness
پریشانی
foreboding
شک
fretfulness
تندی
trepidation
اعصاب
butterflies
distress
edginess
nerves
tenseness
worriment
anxiousness
jitteriness
calmness
آرامش
calm
آرام
unconcern
بی توجهی
assurance
اطمینان
سرد
coolness
خنکی
equanimity
عدم اغتشاش
imperturbability
صلح
جمع آوری
peacefulness
خونسردی
collectedness
اعتماد به نفس
composure
سنگفرید
امنیت
sangfroid
آرامش ایالات متحده
آرامش انگلستان
tranquilityUS
سهولت
tranquillityUK
تعادل
متانت
equilibrium
باور
poise
یقین - اطمینان - قطعیت
serenity
قناعت
sureness
ایمان
تسکین
certainty
خود داری
contentment
اعتماد
شادی
راحتی
self-possession
happiness