question
question - سوال
noun - اسم
UK :
US :
پرسشگر
پرسشنامه
سوال برانگیز
غیر قابل تردید
سوال کردن
بی چون و چرا
بدون تردید
بدون شک
پرسشگرانه
---
جمله یا عبارتی که برای درخواست اطلاعات یا آزمایش دانش شخصی استفاده می شود
موضوع یا مشکلی که نیاز به بحث و بررسی دارد
اگر سؤالی در مورد چیزی وجود دارد، در مورد آن شک وجود دارد یا مردم در مورد آن احساس عدم اطمینان می کنند
چیزی که از کسی می پرسی، چه هنگام صحبت کردن و چه هنگام نوشتن
a question that you ask when you are not sure you have understood something or that the information you have is correct
سوالی که وقتی مطمئن نیستید چیزی را فهمیده اید یا اطلاعاتی که دارید درست است می پرسید
سوالی که برای به دست آوردن اطلاعات یا اطلاع از جزئیات در مورد چیزی می پرسی
یک سوال مودبانه یا رسمی که در مورد چیزی که می خواهید یا نیاز دارید می پرسد
پرسیدن سوال از کسی برای به دست آوردن اطلاعات در مورد چیزی مانند جرم
داشتن یا ابراز تردید در مورد درست، خوب، ضروری بودن چیزی و غیره
برای به دست آوردن اطلاعات، به مدت طولانی سؤالات زیادی بپرسید، گاهی اوقات از تهدید استفاده کنید
to keep asking a lot of questions for a long time sometimes using threats, in order to get information
سوال پرسیدن از کسی برای یک روزنامه، برنامه تلویزیونی و غیره، یا پرسیدن سوال از کسی برای یافتن اینکه آیا آنها برای شغل، دوره آموزشی مناسب هستند یا خیر.
to ask someone questions for a newspaper TV programme etc or to ask someone questions to find out if they are suitable for a job course etc
پرسیدن سؤالات سخت از کسی در مورد چیزی، به نحوی که خسته کننده یا آزاردهنده باشد
پرسیدن یک سری سوالات در دادگاه در مورد اظهارات قبلی خود برای اینکه بفهمید آیا حقیقت را گفته است یا خیر.
to ask someone a series of questions in court about their previous statements, in order to find out whether they have been telling the truth
برای بازجویی توسط پلیس در مورد یک جرم - به ویژه در گزارش های خبری زمانی که پلیس فکر می کند این شخص ممکن است مقصر جرم باشد استفاده می شود.
to be questioned by the police about a crime – used especially in news reports when the police think that this person may be guilty of the crime
جمله یا عبارتی که اطلاعاتی را می خواهد
موضوع یا مشکلی که نیاز به حل و فصل، بحث و بررسی دارد
احساس شک در مورد چیزی
چیزها، افراد و غیره مورد بحث، مواردی هستند که در مورد آنها بحث یا صحبت می شود
ممکن یا مجاز نیست
از کسی سوال بپرسیم تا بفهمیم او در مورد چیزی چه می داند
شک داشته باشید که آیا چیزی درست است یا اینکه آیا آن کار درست است
جمله یا عبارتی که برای یافتن اطلاعات استفاده می شود
در امتحان، مشکلی که دانش یا توانایی فرد را میآزماید
هر موضوعی که نیاز به رسیدگی یا بررسی دارد
شک یا سردرگمی
شخص یا چیزی که مورد بحث است
از شخصی در مورد چیزی بپرسید، به خصوص به طور رسمی
ابراز تردید در مورد ارزش یا حقیقت چیزی
یک کلمه یا کلماتی که برای یافتن اطلاعات استفاده می شود
موضوعی که باید با آن برخورد شود یا بحث شود، یا مشکلی که باید حل شود
به سوال من جواب ندادی
شما این فرصت را خواهید داشت که سوال بپرسید.
کسی سوالی داره؟
اکنون می خواهم دو سوال مطرح کنم: …
That's a very interesting question.
این یک سوال بسیار جالب است.
سوال اینجاست که قرار است چقدر به شما حقوق بدهند؟
سوال بزرگ این است که چرا آنها این کار را کردند؟
این سوال پیش می آید که آیا او از این وضعیت اطلاع داشت یا نه؟
سوال کلیدی که علت این نشت چیست بی پاسخ مانده است.
آیا می توانم از شما در مورد اولین رمانتان سوالی بپرسم؟
وی در مورد اصلاحات اخیر سوالی را از وزیر مطرح کرد.
امیدوارم پلیس هیچ سوال ناخوشایندی نپرسد.
این سوال جواب دادنش سخت است.
پاسخ کوتاه به سوال شما بله است.
دولت پاسخی برای این سوالات دشوار ندارد.
در یک مصاحبه سعی کنید سوالات باز بپرسید که فقط به بله یا خیر به عنوان پاسخ نیاز ندارند.
پول نقد پرداختم، سوالی پرسیده نشد.
سوال 3 خیلی سخت بود.
من نتوانستم سوال 6 را انجام دهم.
شما باید به هر ده سوال پاسخ دهید.
در امتحان مطمئناً یک سؤال در مورد انرژی وجود دارد.
این موضوعی است که سؤالات مهم بسیاری را ایجاد می کند.
بیایید به مسئله امنیت نگاه کنیم.
در نهایت به مسئله هزینه می پردازیم.
سوالی که باید به آن پرداخته شود بحث تامین مالی است.
سوالاتی در مورد نحوه انتصاب او باقی می ماند.
این پرونده سوالات جدی در مورد رفتار شرکت ایجاد می کند.
اینکه کدام مسیر بهتر است یک سوال باز باقی می ماند (= تصمیم گیری نشده است).
این فیلم به تمام سوالاتی که مطرح می کند پاسخ نمی دهد.
تحقیق در حال طرح سوالات اشتباه است.
نمایشنامه جدید سوالات چالش برانگیزی را مطرح می کند.
query
پرس و جو
enquiryUK
استعلام انگلستان
inquiryUS
پرس و جو ایالات متحده
interrogation
بازجویی
زنگ زدن
درخواست
quiz
مسابقه
quizzing
امتحان کردن
تقاضا
interrogative
پرسشی
interrogatory
نظرسنجی
تعلیم و تربیت
catechism
درخواست انگلستان
enquiringUK
درخواست ایالات متحده
inquiringUS
سوال کردن
questioning
خرطوم کننده
wringer
درجه سوم
س و الف
تحقیق و بررسی
مسئله
معاینه
استعلام
inquest
تفتیش عقاید
inquisition
پویشگر
probe
شنیدن
بررسی موشکافانه
scrutiny
disquisition
disquisition
کندوکاو
delving
کاوشگری
probing
جستجو
quest
پاسخ
واکنش
آنتیفون
antiphon
بازگشت
comeback
اظهار نظر
توضیح
بازخورد
feedback
متقاعد کننده
تذکر
rejoinder
متعهد
remark
پاسخ دادن
repartee
برگشت
retort
بیانیه
جهل
riposte
بی توجهی
قدردانی انگلستان
ignorance
تصدیق ایالات متحده
neglect
افشای
acknowledgementUK
acknowledgmentUS
disclosure