score
score - نمره
verb - فعل
UK :
US :
تعداد امتیازاتی که هر تیم یا بازیکن در یک بازی یا مسابقه کسب کرده است
تعداد امتیازهایی که دانش آموز برای پاسخ های صحیح در یک آزمون به دست آورده است
تعداد امتیازاتی که یک فرد یا گروهی از افراد در یک آزمون یا آزمایش علمی کسب می کنند
a written or printed copy of a piece of music especially for a large group of performers, or the music itself
یک کپی نوشته یا چاپ شده از یک قطعه موسیقی، به ویژه برای گروه بزرگی از اجراکنندگان، یا خود موسیقی
علامتی که با ابزار تیز بر روی سطح بریده شده است
برای کسب یک امتیاز در یک ورزش، بازی، مسابقه یا آزمون
to give a particular number of points in a game competition test or experiment
برای دادن تعداد خاصی امتیاز در یک بازی، مسابقه، آزمون یا آزمایش
در کاری که انجام می دهید بسیار موفق باشید
داشتن رابطه جنسی با کسی، به خصوص کسی که به تازگی با او آشنا شده اید
برای مشخص کردن خط روی یک تکه کاغذ، چوب و غیره با استفاده از ابزار تیز
برای تنظیم یک قطعه موسیقی برای گروهی از سازها یا صداها
برای خرید یا دریافت داروهای غیرقانونی
یک گروه 20 نفره یا حدود 20 نفره یا چیزهایی
برای بردن یا کسب یک امتیاز، گل و غیره در یک مسابقه، ورزش یا بازی
برای به دست آوردن تعداد خاصی از امتیاز در یک آزمون یا در یک امتحان
برای شمارش یا تصمیم گیری در مورد تعداد امتیازهایی که فرد در یک آزمون یا در یک امتحان کسب می کند
برای ثبت تعداد امتیازهای کسب شده توسط رقبا
موفقیت در یک فعالیت یا رسیدن به چیزی
برای گرفتن چیزی
برای دریافت داروهای غیرقانونی
داشتن رابطه جنسی با کسی که معمولاً به تازگی ملاقات کرده اید
to make a mark or cut on the surface of something hard with a pointed tool or to draw a line through writing
با ابزار نوک تیز علامت یا بریدگی روی سطح چیزی سخت بگذارند یا از طریق نوشتن خط بکشند
برای نوشتن یا تغییر یک قطعه موسیقی برای سازها یا صداهای خاص
تعداد امتیازات، اهداف و غیره به دست آمده در یک بازی یا مسابقه
تعداد امتیازهایی که فرد در آزمون یا امتحان کسب می کند
یک قطعه موسیقی نوشته شده که قطعات همه سازها و صداها را نشان می دهد
موسیقی نوشته شده برای یک فیلم، نمایشنامه و غیره
20 or approximately 20
20 یا تقریبا 20
در تعداد زیاد
خیلی چیزها یا افراد
در مورد چیز یا موضوعی که اخیراً ذکر شد
فریزر دوباره در نیمه دوم گلزنی کرد.
برای به ثمر رساندن گل / تلاش / تاچ داون / پیروزی / امتیاز / دویدن
برزیل موفق به کسب پیروزی نشد و پیشرفت بیشتر آنها در این رقابت ها در هاله ای از ابهام قرار گرفت.
تنها مردی که در فینال جام جهانی هت تریک کرد
در اولین بازی خود در اولدترافورد، او 154 گل مقابل استرالیا به ثمر رساند.
او در 36 دقیقه 20 امتیاز به دست آورد.
او در 20 بازی 30 گل به ثمر رساند.
Who's going to score?
چه کسی قرار است گل بزند؟
او در آزمون فرانسه 98 درصد امتیاز کسب کرد.
دختران معمولا در امتحانات زبان نمره بالایی می گیرند.
زنان به طور مداوم در این آزمون نمرات بالاتری نسبت به مردان کسب کردند.
برخی از مطالعات نشان می دهد که نوجوانان لاتین تبار کم درآمد تمایل به کسب نمره پایین در عزت نفس دارند.
تست ها توسط روانشناسان نمره گذاری می شود.
به هر معیار در مقیاس 1 تا 5 امتیاز دهید.
یک سیستم امتیازدهی
هر پاسخ صحیح دو امتیاز خواهد داشت.
ارتش به موفقیت های خود در جنوب ادامه داد.
لوئیس با طرحی بسیار خنده دار در مورد یک فروشنده ماشین یک برد به دست آورد.
او دوباره با آخرین فیلم پرفروش خود گل زده است.
دوچرخه نسبت به سایر اشکال حمل و نقل در شهرها امتیاز دارد.
این قطعه برای ویولن، ویولا و ویولن سل نوازندگی شده است.
کارگردان از او دعوت کرد تا فیلم را (= موسیقی آن را بنویسد).
ابتدا کارت را با چاقو بزنید.
دیشب گل زدی؟
او همیشه سعی می کرد از معلمانش امتیاز بگیرد.
او در نیمه اول دو گل زد.
او با یک ضربه سر زیبا گلزنی کرد.
او هنوز برای باشگاه جدیدش گل نزده است.
تیم انگلیس روز شنبه مقابل ایتالیا موفق به گلزنی نشد.
در حوزه کلیدی مذاکره، زنان امتیاز بالایی کسب کردند.
این شرکت در خدمات مشتری امتیاز بالایی کسب می کند.
points
نکته ها
نتیجه
شمارش
tally
تجمیع
aggregate
شمردن
عدد
رکورد
جمع
میزان
میانگین
حساب
نرخ
حساب کردن
reckoning
موجودی
مجموع
sum
خلاصه
summary
جمع بندی
summation
برگه
tab
مجموع کل
sum total
شمارش نهایی
تعداد اجراها
تعداد گل
تعداد امتیاز
نمره نهایی
نتیجه نهایی
وسعت
تعداد
کلیت
quantity
ارزش
totality
بخش
شخصی
یکی