widget
widget - ویجت
noun - اسم
UK :
US :
یک قطعه کوچک از تجهیزات که شما نام آن را نمی دانید
برای اشاره به یک محصول خیالی که یک شرکت ممکن است تولید کند استفاده می شود
a small piece of software used as part of a webpage, or on a mobile phone that shows information or does other things in a way that is controlled by the user
یک نرم افزار کوچک که به عنوان بخشی از یک صفحه وب یا روی تلفن همراه استفاده می شود و اطلاعات را نشان می دهد یا کارهای دیگری را به روشی که توسط کاربر کنترل می شود انجام می دهد.
any small piece of equipment used especially to talk about something that you do not know the name of
هر قطعه کوچکی از تجهیزات، به ویژه برای صحبت در مورد چیزی که نام آن را نمی دانید استفاده می شود
یک محصول خیالی که ممکن است یک شرکت تولید کند
هر وسیله کوچکی که نام آن را فراموش کرده اید یا نمی دانید
یک محصول کوچک خیالی ساخته شده توسط یک شرکت
a piece of software that is used on a page of a website to give the user changing information of a particular type in a small area of the computer screen
نرمافزاری که در صفحهای از یک وبسایت استفاده میشود تا اطلاعات تغییر نوع خاصی را در ناحیه کوچکی از صفحه رایانه به کاربر بدهد.
a small computer program usually connected with an image that can be added to a website to allow the user to do something. For example you might click on a widget to find out weather or stock market information
یک برنامه کامپیوتری کوچک، که معمولاً با یک تصویر مرتبط است، که می تواند به یک وب سایت اضافه شود تا به کاربر اجازه انجام کاری را بدهد. برای مثال، ممکن است روی یک ویجت کلیک کنید تا اطلاعات آب و هوا یا بازار سهام را بدانید
one of many small computer programs that make up what you see on a computer screen and that allow you to take particular actions. A widget might be a button that you click on or a scroll bar (= strip at the side of the screen used for moving its contents up down or sideways), etc.
یکی از بسیاری از برنامه های کامپیوتری کوچکی است که آنچه را که روی صفحه کامپیوتر می بینید تشکیل می دهد و به شما امکان می دهد اقدامات خاصی انجام دهید. یک ویجت ممکن است دکمهای باشد که روی آن کلیک میکنید، یا یک نوار پیمایش (= نوار در کنار صفحه که برای جابجایی محتویات آن به بالا، پایین یا پهلو استفاده میشود) و غیره.
an imaginary product used in explanations, school books, etc. as an example of a company's typical product
یک محصول خیالی که در توضیحات، کتاب های مدرسه و غیره به عنوان نمونه ای از محصول معمولی یک شرکت استفاده می شود.
ابزار کوچک یا شیء مفید دیگری که نام آن را نمی دانید
تصور کنید شرکت شما 240 ویجت در ماه می فروشد.
Widget Wholesalers, Inc., sells 240,000 widgets per year.
Widget Wholesalers، Inc.، سالانه 240000 ویجت می فروشد.
خریداران ویجتهای ارزانتر اکنون برای خریدهای دیگر پول دارند.
ارسال برای ویجت ها تا 4 سپتامبر موعد مقرر است.
یک ویجت کارخانه ای زمانی مسیر خطی را از طراحی تا ساخت و تحویل دنبال می کرد.
Its cost price per widget is $ 2, and inventory carrying costs are 20 percent of average inventory level.
قیمت تمام شده آن برای هر ویجت 2 دلار است و هزینه های حمل موجودی 20 درصد از سطح متوسط موجودی است.
آنها نمی توانند روز به روز همان ویجت را بسازند.
یک ویجت متنی جدید باید طیفی از رنگ ها و حروف را پشتیبانی کند.
شرکت A سالانه دو میلیون ویجت تولید می کند.
سود هر ویجت را محاسبه کنید.
ویجت ها شامل جعبه های جستجو، راهنمای آب و هوا، پنجره های بازشو و لیست های کشویی می شوند
ویجت پیوندی به آخرین عناوین اخبار است.
بیایید فرض کنیم شرکت با هر ویجتی که می فروشد ده سنت سود می کند.
این ویجت جدید هر ساعت محتوای تازه را به وب سایت شما می آورد.
این نظرسنجی نشان داد که بیش از 300 میلیون ویجت در ماه گذشته در وب استفاده شده است.
ابزارک ها به شما امکان می دهند به روز رسانی های توییتر را در وب سایت یا صفحه شبکه اجتماعی خود نمایش دهید.
این ویدیوی کوتاه، فردی را نشان میدهد که تمام ویجتهای رابط برنامه را امتحان میکند.
What if a hypothetical company Futuristic, Inc. has a 250% increase in demand for Widget A that it is not prepared to handle.
اگر یک شرکت فرضی، Futuristic, Inc. تقاضای ویجت A را 250 درصد افزایش دهد که آمادگی رسیدگی به آن را نداشته باشد، چه میشود.
One area of e-commerce that is expected to grow rapidly is online business-to-business auctions which allow say widget producers and widget users to make direct deals.
یکی از حوزههای تجارت الکترونیکی که انتظار میرود به سرعت رشد کند، حراجهای آنلاین کسب و کار به تجارت است که به تولیدکنندگان ویجت و کاربران ویجت اجازه میدهد تا معاملات مستقیم انجام دهند.
The company offers a huge range of widgets for customers who need to mend their gadgets and small appliances.
این شرکت طیف وسیعی از ویجت ها را برای مشتریانی که نیاز به تعمیر وسایل و وسایل کوچک خود دارند ارائه می دهد.
The helmet has a clever widget attached that will record your experience as you cycle down the mountain.
این کلاه دارای یک ویجت هوشمند است که تجربه شما را هنگام دوچرخه سواری از کوه ثبت می کند.
gadget
ابزار
contraption
ساخت و ساز
contrivance
تدبیر
دستگاه
gizmo
Gizmo
appliance
چیزماجیگ
thingamajig
دوهکی
دوداد
apparatus
چیزماباب
doohickey
whatchamacallit
doodad
چیز
thingamabob
حیله
whatchamacallit
gismo
هدف - شی
gimmick
اختراع
gismo
jigger
این چیست
invention
شیطون
jigger
دوده
whatsit
شیک
thingummy
پیاده سازی
doodah
دنگوس
سازوکار
thingy
چیزوماجیگ
وسایل آشپزی
دوجیگر
dingus
thingumajig
utensil
doojigger
تخریب
disorganisationUK
سازماندهی بریتانیا
disorganizationUS
بی سازمانی ایالات متحده
ruin
خراب کردن
