audience
audience - حضار
noun - اسم
UK :
US :
گروهی از مردم که برای تماشا و گوش دادن به صحبت کردن یا اجرای شخصی در جمع می آیند
the people who watch or listen to a particular programme, or who see or hear a particular artist’s, writer’s etc work
افرادی که برنامه خاصی را تماشا یا گوش می دهند، یا کارهای یک هنرمند، نویسنده و غیره خاص را می بینند یا می شنوند.
یک ملاقات رسمی با یک شخص بسیار مهم
the number or kind of people who watch or listen to something that is broadcast on radio or television or listen to a particular type of music
تعداد یا نوع افرادی که چیزی را که از رادیو یا تلویزیون پخش می شود تماشا یا گوش می دهند یا به نوع خاصی از موسیقی گوش می دهند.
گروهی از افراد با هم در یک مکان برای تماشا یا گوش دادن به یک نمایشنامه، فیلم، کسی که صحبت می کند و غیره.
the (number of) people watching or listening to a particular television or radio programme, reading a particular book or visiting a particular website
تعداد (تعداد) افرادی که یک برنامه تلویزیونی یا رادیویی خاص را تماشا یا گوش می دهند، یک کتاب خاص را می خوانند یا از یک وب سایت خاص بازدید می کنند.
یک ملاقات رسمی که با یک شخص مهم دارید
the people considered as a group who watch or listen to a performance movie public event etc., either together in one place or separately
افرادی که به عنوان یک گروه در نظر گرفته می شوند که یک اجرا، فیلم، رویداد عمومی و غیره را با هم در یک مکان یا جداگانه تماشا یا گوش می دهند.
مخاطب یک اثر ادبی، افرادی هستند که نویسنده قصد خواندن آن را داشته است.
مخاطب نیز یک ملاقات رسمی است که شما با یک فرد مهم دارید
the people who watch a particular television programme or film read a particular book etc.
افرادی که برنامه یا فیلم تلویزیونی خاصی را تماشا می کنند، کتاب خاصی را می خوانند و غیره.
ما به تبلیغات ادامه خواهیم داد و سعی در بهبود آن و ایجاد مخاطب خواهیم داشت.
مطمئن نیستم که این فیلم برای تماشاگران بریتانیایی جذاب باشد.
مخاطبان اصلی MTV جوانان 18 تا 24 ساله هستند.
این دو برنامه هم خبری هستند و هم موضوعات روز، اما مخاطبان بسیار متفاوتی را ارائه می دهند.
این برنامه حدود 5 میلیون خانوار مخاطب دارد.
آگهی برای مخاطبان خانوادگی نامناسب بود.
در یک تماشای نیم ساعته، دولت ملی جدید پادشاه ایجاد شد.
He wrote with a particular audience in mind and therefore emphasised the points of interest most suited to that audience.
او با در نظر گرفتن یک مخاطب خاص می نوشت و به همین دلیل بر نکات مورد علاقه که بیشتر برای آن مخاطب مناسب است تأکید می کرد.
مخاطبان WMLD عمدتا جوان و سیاه پوست هستند.
این برنامه بینندگان تلویزیونی در ایالات متحده و بریتانیا را به وجد آورده است.
بازیگران با نقاب از میان تماشاگران پایین آمدند.
برخی از 250 نفر از حاضران به پست گفتند که معتقدند این جوکها خیلی تند بودند.
به نظر می رسید تعداد زیادی از جوانان در بین تماشاگران حضور داشته باشند.
کمدین دوم واقعا حضار را به خنده انداخت.
In their presence the audience could feel its civilized surface annulled and replaced by a consoling sense of unity with nature.
در حضور آنها، مخاطب احساس می کرد که سطح متمدن آن باطل شده و حس تسلی بخش وحدت با طبیعت جایگزین آن شده است.
مخاطبان پس از خوانش به پذیرایی از افراد مشهور دعوت می شوند.
تماشاگران عمدتاً از دختران جوان زیر شانزده سال تشکیل شده بودند.
حضار به رقصیدن و کف زدن و تاب خوردن موسیقی پرداختند.
مخاطبان شما در مورد آن گیج خواهند شد و این به شما فرصتی می دهد که به چیزی فکر کنید.
تماشاگران به مدت 10 دقیقه کف زدند.
این موزه در تلاش است تا مخاطبان بیشتری را جذب کند.
این مناظره در مقابل تماشاچیان زنده پخش شد.
مخاطب 10000 نفر
اعضای حضار در مورد ارائه های مورد علاقه خود رای دادند.
ما مشارکت مخاطبان را در طول نمایش خود تشویق می کنیم.
TV/television/cinema/movie audiences
مخاطبان تلویزیون / تلویزیون / سینما / فیلم
کتاب او زمانی که به یک فیلم تبدیل شد مخاطبان بیشتری را جذب کرد.
این کتاب برای مخاطبان گسترده ای جذاب خواهد بود.
او از سه سال پیش که اولین کلیپ خود را بارگذاری کرد، مخاطبان آنلاین زیادی ایجاد کرده است.
مخاطبان این تبلیغ عمدتاً نوجوانان بودند.
میلیون ها مخاطب این مراسم عروسی را از تلویزیون تماشا کردند.
اکنون اکثر شرکت ها وب سایت های مخصوص به خود را دارند که مخاطبان انبوه را مخاطب قرار می دهد.
هدف آنها این است که هنر را برای گسترده ترین مخاطبان ممکن در دسترس قرار دهند.
حضور پاپ
او بازی را به تماشاگران زنده ترجیح می دهد.
او به دنبال یک مخاطب خصوصی با ملکه بود.
او سعی می کرد مخاطب خود را به جدیت خود متقاعد کند.
مخاطبان اصلی او بالای 35 سال سن دارند.
بیشتر فیلمها به گونهای طراحی شدهاند که مخاطبان جریان اصلی را جذب کنند.
او مخاطبان خود را با داستان های خنده دار شاد می کند.
او به دنبال یک مخاطب خصوصی با امپراتور ژاپن بود.
برخی از صحنه های فیلم خطر بیگانگی بینندگان زن را دارد.
چنین سیاستمدار معروفی باید مخاطبان زیادی را به خود جلب کند.
پاپ به او حاضر شد.
حضار با صدای بلند تشویق کردند.
حضار از خنده غرش کردند.
تماشاگران به وضوح متاثر شدند.
The film has thrilled audiences throughout the country.
این فیلم تماشاگران را در سراسر کشور به وجد آورده است.
این هنرمندان برای مخاطبان غربی نسبتا ناشناخته مانده اند.
ما میخواهیم به مخاطب هدفی دست یابیم که سن کمتری دارند.
spectators
تماشاگران
جمعیت
gathering
جمع آوری
assemblage
مجموعه
assembly
مونتاژ
congregation
جماعت
onlookers
آلبوم عکس
مشتریان
patrons
مشارکت
turnout
طرفداران
fans
پیروان
followers
خانه
شنوندگان
listeners
ازدحام
throng
بینندگان
viewers
شرکت
علاقه مندان
aficionados
علاقمندان
buffs
فدائیان
devotees
مخاطبین
addressees
تحسین کنندگان
admirers
حضور
attendance
قرعه کشی
شنوایی
hearers
شنونده
hearership
ناظران
listenership
عمومی
observers
نوازنده ها
غرفه ها
punters
stalls
بازی
کارایی
فیلم
نشان می دهد
سرگرمی
کنسرت
تولید
ارائه
عمل کنید
نمایش
enactment
تصویب
matinee
ماتین
spectacle
تماشایی
gig