adjustment

base info - اطلاعات اولیه

adjustment - تنظیم

noun - اسم

/əˈdʒʌstmənt/

UK :

/əˈdʒʌstmənt/

US :

family - خانواده
adjustable
قابل تنظیم
adjust
تنظیم کنید
google image
نتیجه جستجوی لغت [adjustment] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف
  • alteration


    تغییر


  • تغییر دادن

  • modification


    انطباق

  • adaptation


    تبدیل

  • conversion


    تثبیت

  • fixing


    در حال اصلاح

  • modifying


    تنظیم کننده

  • regulating


    مقررات


  • بازسازی ایالات متحده

  • remodelingUS


    بازسازی انگلستان

  • remodellingUK


    تبدیل کردن

  • converting


    تنظیم مجدد

  • readjustment


    اصلاح

  • rearrangement


    تعمیر

  • refinement


    اصلاحیه

  • repair


    ترتیب


  • تصحیح

  • amendment


    سفارشی سازی انگلستان


  • سفارشی سازی ایالات متحده

  • correcting


    ترمیم

  • correction


    بازسازی

  • customisationUK


    پالایش

  • customizationUS


    تغییر شکل دادن

  • mending


    نوسازی

  • reconstruction


    تنظیمات

  • refining


    خیاطی

  • reshaping


  • restyling


  • revamping



  • tailoring


antonyms - متضاد
  • fixation


    تثبیت

  • stabilisationUK


    ثبات انگلستان

  • stabilizationUS


    تثبیت ایالات متحده

  • preservation


    حفظ


  • توافق

  • sameness


    یکسانی

  • stagnation


    رکود

  • worsening


    بدتر شدن

  • inactivity


    عدم فعالیت

لغت پیشنهادی

consented

لغت پیشنهادی

apprenticeship

لغت پیشنهادی

throats