behave
behave - رفتار كردن
verb - فعل
UK :
US :
رفتار/رفتار
بدرفتاری/بدرفتاری
رفتارگرایی/رفتارگرایی
رفتارگرا / رفتارگرا
رفتاری / رفتاری
بد رفتار کردن
---
انجام کارهای خوب، بد، معقول و غیره
کارهایی که باعث آزار و اذیت مردم می شود را انجام ندهید
اگر چیزی به شیوه ای خاص رفتار کند، آن کارها را انجام می دهد
انجام دادن و گفتن چیزهای خوب، بد، عادی، عجیب و غیره
to behave in a particular way especially in a way that seems unusual surprising or annoying to other people
رفتار کردن به شیوه ای خاص، به خصوص به گونه ای که برای دیگران غیرعادی، غافلگیرکننده یا آزاردهنده به نظر می رسد
رفتار کردن با کسی یا برخورد خاص با کسی
به گونه ای رفتار کنید که اکثر افراد دیگر در گروه یا جامعه شما رفتار می کنند
to behave in a particular way especially in a situation where people will notice and judge the way you behave
به شیوه ای خاص رفتار کنید، به خصوص در شرایطی که مردم متوجه رفتار شما می شوند و قضاوت می کنند
عمل کردن یا انجام کاری به روشی خاص
به شیوه ای خاص عمل کند
to show particular behaviour in a particular situation or under particular conditions
برای نشان دادن رفتار خاص در یک موقعیت خاص یا تحت شرایط خاص
خوب بودن با رفتاری که مورد تایید جامعه باشد
به گونه ای خاص عمل کند یا به گونه ای عمل کند که صحیح تلقی شود
انجام کاری یا اتفاق افتادن به روشی خاص
بچه هایش نمی دانند چگونه رفتار کنند.
Although men provide more menace to the basis of a society it is women who are instructed in how to behave.
اگرچه مردان تهدیدهای بیشتری را برای اساس یک جامعه ایجاد می کنند، اما این زنان هستند که چگونه رفتار کنند.
دفعه بعد که او را دیدم، فرانک طوری رفتار کرد که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است.
Then a great many of the bar's occupants began to behave as if they had just remembered urgent appointments.
سپس تعداد زیادی از سرنشینان بار شروع به رفتار کردند که گویی تازه قرارهای فوری را به یاد آورده اند.
Eventually the children themselves may begin to understand their own feelings, and why they behave as they do.
در نهایت، خود بچه ها ممکن است شروع به درک احساسات خود کنند و اینکه چرا آنطور رفتار می کنند.
سام در مدرسه چگونه رفتار می کند؟
شما در شرایط بسیار سخت شجاعانه رفتار کردید.
سخنگوی پلیس گفت که تظاهرکنندگان رفتار خوبی داشتند اما خیس بودند.
اگر شما دوتا رفتار نکنید، من شما را مستقیماً به خانه می برم.
او گفت که بهترین راه برای رفتار این است که قاطعانه عمل کنید.
اوه، ساکت باش! شما مثل یک بچه دو ساله رفتار می کنید.
تا زمانی که رفتار معقولانهای نکند، با او صحبت نمیکنم.
Given that male albatrosses have the same genetic incentives as male elephant seals, why do they behave so differently?
با توجه به اینکه آلباتروس های نر انگیزه های ژنتیکی مشابهی با فیل های نر دارند، چرا رفتار آنها متفاوت است؟
بعداً به شوهرش گفت که خیلی منطقی رفتار کرده بود.
ویلیام رفتار بسیار عجیبی با من داشت.
اگر خودت رفتار کنی بهت اجازه میدم بیدار بمونی تا فیلم رو ببینی.
وقتی به مادربزرگ میرویم مطمئن شوید که رفتار خود را انجام میدهید.
دکتر خیلی غیرحرفه ای رفتار کرد.
آنها رفتار بسیار بدی با مهمانان خود داشتند.
او مانند یک جنتلمن واقعی رفتار می کرد.
They behave differently when you're not around.
وقتی شما در اطراف نیستید رفتار متفاوتی دارند.
او همیشه رفتار دوستانه ای با ما داشت.
من از شما انتظار دارم رفتار خاصی داشته باشید.
او با وقار بسیار رفتار کرد.
او طوری رفتار کرد که انگار/هرچند هیچ اتفاقی نیفتاده است.
آیا شما بچه ها فقط رفتار می کنید!
او نمی داند چگونه در جمع رفتار کند.
بچه ها همیشه برای پدرشان رفتار می کنند.
من از شما می خواهم تا زمانی که من نیستم رفتار خود را انجام دهید.
well-/badly behaved children
بچه های خوب/بد رفتار
مطالعه چگونگی رفتار فلزات تحت فشار
او طوری رفتار می کرد که انگار صاحب آن مکان است.
می دانم که باید جور دیگری رفتار می کردم.
کودکان اگر عادت داشته باشند که با آنها محترمانه رفتار شود، مطابق با آن رفتار خواهند کرد.
مثل یک بچه سه ساله رفتار نکنید!
افراد بر اساس درک خود از موقعیت ها رفتار می کنند.
انسان ها و ماشین ها گاهی رفتار مشابهی دارند.
این تحقیق بررسی کرد که آیا افسران رفتار درستی داشته اند یا خیر.
آزادی رفتار طبیعی
او همیشه وقتی عمه هایش برای ملاقات می آیند خوب/بد رفتار می کند.
هر زمان که ماه کامل می شد، شروع به رفتارهای عجیب می کرد.
طوری رفتار می کردند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است.
آنها یاد می گیرند که چگونه ذرات در جامدات، مایعات و گازها رفتار می کنند.
اعتقاد بر این است که حیوانات قبل از یک فاجعه طبیعی رفتار متفاوتی دارند.
Did the children behave (themselves)?
آیا بچه ها (خودشان) رفتار کردند؟
قاضی به هیئت منصفه در مورد نحوه رفتار آنها آموزش می دهد.
بازارهای کالا همیشه آنطور که مردم انتظار دارند رفتار نمی کنند.
عمل کنید
acquit
تبرئه
هدایت
حمل
comport
منسجم کردن
deport
اخراج کردن
خرس
demean
تحقیر کردن
ترک کردن
تابع
واکنش نشان دهند
عمل کنند
conduct oneself
خود رفتار کند
comport yourself
خود را جمع و جور کن
acquit oneself
خود را تبرئه کند
خودتان رفتار کنید
deport oneself
خود را اخراج کند
bear oneself
خود را تحمل کند
carry oneself
خود را حمل کند
ادامه دادن
manage oneself
خود را مدیریت کند
انجام دادن
کار کردن
پاسخ دادن
حرکت
خدمت
نگه دارید
خود را نگه دارد
hold oneself
مدیریت کنید
خود را نمایندگی کند
represent oneself
halt
مکث
misbehave
بد رفتار کردن
متوقف کردن
اقدام کن
رد کردن
idle
بیکار
cease
دست کشیدن
شکست
چشم پوشی
refrain
خودداری
neglect
بی توجهی
از دست دادن
hesitate
تردید کنید
abstain
خودداری کنند
دست برداشتن از
discontinue
نگاه داشتن
رفتار نادرست
غرفه
misconduct
لنگیدن
stall
حفظ
falter
رهایی
دفع کردن
نگه دارید
repulse
بی ناموسی آمریکا
مانع شود
dishonorUS
ايجاد كردن
hinder
افسون کردن
دادن
disenchant
ماندن