legislation
legislation - قانون گذاری
noun - اسم
UK :
US :
قانون گذار
قانونگذار
مقننه
قانون گذاری کند
یک قانون یا مجموعه ای از قوانین
عمل وضع قوانین
قانون یا مجموعه قوانینی که توسط یک دولت پیشنهاد شده و توسط مجلس رسمیت یافته است
قانون یا مجموعه ای از قوانینی که در حال ایجاد است
rules or laws relating to a particular activity that are made by a government
قوانین یا قوانین مربوط به یک فعالیت خاص که توسط یک دولت وضع شده است
فرآیند وضع قوانین یا قوانین
این سیاست با تعدادی اصلاحات در قانون 1925 ادامه یافت.
Peace would mean no more suits For the tobacco industry peace would be national legislation that would end anti-smoking lawsuits.
صلح به معنای عدم استفاده بیشتر از دخانیات برای صنعت تنباکو، صلح یک قانون ملی است که به دادخواهی های ضد سیگار پایان می دهد.
قانون جدید در مورد فروش الکل
مادیرا به موجب قوانینی که در سال 1986 تصویب شد به یک مرکز فراساحلی تبدیل شد.
ضمیمه بخشنامه تعدادی از موضوعات مرتبط و قوانین مربوطه را مورد بحث قرار می دهد.
civil rights legislation
قانون حقوق مدنی
زمانی کلینتون به آن ملحق خواهد شد، حتی اگر او هیچ نقش قانونی در این قانون نداشته باشد.
Consultation with the religious denominations was promised before new laws were adopted along the lines of the legislation of 1928.
قبل از تصویب قوانین جدید مطابق با قوانین سال 1928، مشاوره با فرقه های مذهبی وعده داده شده بود.
The legislation requires motorcyclists to wear helmets.
این قانون موتورسواران را ملزم به استفاده از کلاه ایمنی میکند.
Campaigners argue that poor countries faced with a health emergency have a right under international trade legislation to buy generic drugs.
کمپینها استدلال میکنند که کشورهای فقیری که با وضعیت اضطراری بهداشتی مواجه هستند، بر اساس قوانین تجارت بینالمللی، حق خرید داروهای ژنریک را دارند.
Statistical accounts of those whose benefits have been cut under the Actively Seeking Work legislation to date were provided.
حساب های آماری کسانی که مزایای آنها تحت قانون جستجوی فعال تا به امروز قطع شده است ارائه شد.
یک قانون مهم
قانون جدید در مورد فروش مواد مخدر در سال آینده معرفی خواهد شد.
آنها خواستار قوانین سختگیرانه برای مقابله با این مشکل هستند.
قانون گذاری دشوار خواهد بود و زمان می برد.
این حمله تروریستی باعث ایجاد قانون زانو تند شد.
شرکت ها تا 31 دسامبر فرصت دارند تا با قانون جدید مطابقت داشته باشند.
کنگره قانونی را تصویب کرد که فروش دارو را غیرقانونی می کرد.
Governor Bradbery signed legislation for $20 million in municipal relief.
فرماندار بردبری قانونی برای 20 میلیون دلار کمک شهری را امضا کرد.
Legislation on this issue is urgently needed.
قانونگذاری در این زمینه به فوریت مورد نیاز است.
کشورهای عضو نمی توانند قوانین مغایر با قوانین اتحادیه اروپا را تصویب کنند.
قانون جدید در مورد پذیرش در پایان سال اجرایی می شود.
منافع مذهبی ممکن است سعی کنند این قانون را مسدود کنند.
The government is pushing through legislation to ban smoking in all public places.
دولت قوانینی را برای ممنوعیت استعمال دخانیات در تمام اماکن عمومی تحت فشار قرار داده است.
پلیس فکر می کند که چنین قانونی غیرقابل اجرا خواهد بود.
این اصلاحات مانع از تصویب قانون را برای نمایندگان مجلس دشوارتر خواهد کرد.
طبق قانون جدید هیچ الزامی برای ثبت ادعا وجود ندارد.
They are planning the introduction of legislation against sex discrimination.
آنها در حال برنامه ریزی برای معرفی قانونی علیه تبعیض جنسیتی هستند.
طبق قانون جدید این یک جرم کیفری خواهد بود.
یک قانون اساسی
کمپین حقوق مدنی منجر به قوانینی علیه جداسازی شد.
The government is trying to push through a controversial piece of legislation.
دولت در تلاش است تا یک قانون بحث برانگیز را تصویب کند.
The government has promised to introduce legislation to limit fuel emissions from cars.
دولت وعده داده است که قوانینی را برای محدود کردن انتشار سوخت از خودروها معرفی کند.
قانون جدید تخفیف مالیاتی را برای خانواده های جوان ارائه می دهد.
75% of Americans support legislation that includes improved fuel-economy rules.
75 درصد از آمریکایی ها از قوانینی حمایت می کنند که شامل قوانین بهبود مصرف سوخت است.
The Data Protection Act is a piece of legislation aimed at protecting the privacy of the individual.
قانون حفاظت از داده ها یک قانون با هدف حفاظت از حریم خصوصی افراد است.
Legislation was passed in the House earlier this month to double the National Science Foundation grants.
قانونی در اوایل این ماه در مجلس تصویب شد تا کمک های مالی بنیاد ملی علوم را دو برابر کند.
Under the proposed legislation businesses will have to provide detailed evidence of how they pay themselves.
طبق قانون پیشنهادی، مشاغل باید شواهد دقیقی از نحوه پرداخت خود ارائه دهند.
محیط بانان برای تصویب قانونی برای پاکسازی بنادر متعلق به شهر مبارزه می کنند.
هدف اتاقهای فکر تأثیرگذاری بر سیاستگذاری و قانونگذاری است.
قانون
constitution
قانون اساسي
عمل کنید
صورت حساب
کد
مقررات
حکم می کند
ruling
کانون
canon
تصویب
enactment
اندازه گرفتن
نسخه
اساسنامه
statute
فرمان
decree
دستورالعمل ها
guidelines
قوانین
laws
کد حقوقی
بدنه قانون
وضوح
قانون نوشته شده
written law
حکم
ordinance
دیکته کردن
edict
سفارش
dictate
اعلامیه
دستور
commandment
اقدامات کنگره
قانون اساسی
proclamation
فیات
dictum
acts of Congress
statute law
fiat
repeal
لغو
cancellationUK
لغو انگلستان
abrogation
نسخ
annulment
باطل شدن
nullification
لغو ایالات متحده
cancelationUS
ابطال
revocation
تخلیه
voiding
لغو کردن
abolition
فسخ
invalidation
نفی
rescindment
انحلال
quashing
برداشت از حساب
rescission
پس گرفتن
negation
رها شدن
dissolution
به خاطر آوردن
withdrawal
فسخ کننده
retraction
واژگونی
abandonment
اجتناب
کاهش
rescinding
سقط جنین
reversal
فحاشی
avoidance
صدا زدن
abolishment
متقابل کردن
abatement
انداختن
اصلاح
defeasance
نادیده گرفتن
calling
countermanding
dropping
recision
overruling