gas
gas - گاز
noun - اسم
UK :
US :
ماده ای مانند هوا که جامد یا مایع نیست و معمولاً دیده نمی شود
ماده ای شفاف مانند هوا که برای گرم کردن یا پختن سوزانده می شود
مایعی ساخته شده از نفت که عمدتاً برای تولید نیرو در موتورهای اتومبیل، کامیون و غیره استفاده می شود
a clear substance like air that is used for medical reasons, for example to make people feel less pain or make them sleep during an operation
یک ماده شفاف مانند هوا که به دلایل پزشکی استفاده می شود، به عنوان مثال برای ایجاد درد کمتر یا خواباندن آنها در حین عمل
نوعی گاز که به عنوان سلاح استفاده می شود، زیرا در هنگام تنفس به افراد آسیب می رساند یا می کشد
شرایط داشتن هوای زیاد در معده
مسموم کردن یا کشتن کسی با گاز
صحبت کردن برای مدت طولانی در مورد چیزهای بی اهمیت یا خسته کننده
ماده ای که در دماهای معمولی جامد یا مایع نیست و معمولاً دیده نمی شود
ماده ای به شکل هوا که نه جامد و نه مایع است
ماده ای به شکل هوا که به عنوان سوخت برای گرم کردن و پخت و پز استفاده می شود
a substance in a form like air used for medical purposes to prevent people feeling pain or being conscious during an operation
ماده ای به شکل هوا که برای مقاصد پزشکی برای جلوگیری از احساس درد یا هوشیاری افراد در حین عمل استفاده می شود
air in the bowels or in a baby's stomach especially when this makes you feel uncomfortable or makes noises
هوا در روده ها یا معده نوزاد، به ویژه زمانی که باعث ناراحتی شما می شود یا صدا ایجاد می کند.
مایعی که از نفت به دست می آید و به ویژه به عنوان سوخت خودروها، هواپیماها و سایر وسایل نقلیه استفاده می شود
بخشی از ماشین که با پای خود فشار می دهید تا سریعتر حرکت کند
یک موقعیت خنده دار یا لذت بخش
برای کشتن یا مجروح کردن فردی با تنفس گاز سمی
صحبت کردن برای مدت طولانی در مورد چیزهایی که مهم نیستند
شکلی از ماده که نه جامد و نه مایع است و می تواند اندازه آن را افزایش دهد تا هر ظرفی را پر کند
گاز همچنین کلمه معمولی است که برای صحبت در مورد گاز طبیعی استفاده می شود.
Gas is also the feeling that you sometimes get after eating a lot and the air such eating produces in your stomach.
گاز همچنین احساسی است که گاهی پس از خوردن زیاد و هوایی که چنین غذا خوردنی در معده شما تولید می کند، به شما دست می دهد.
a liquid obtained from petroleum (= dark thick oil), used esp. as a fuel for cars and other vehicles
مایعی که از نفت (=روغن تیره و غلیظ) به دست میآید. به عنوان سوخت برای خودروها و وسایل نقلیه دیگر
کشتن یا زخمی کردن افراد یا حیوانات با تنفس گازهای سمی
مایعی که از نفت به دست می آید و به ویژه به عنوان سوخت خودروها و سایر وسایل نقلیه استفاده می شود
یک اجاق گاز
شاید زمانی که افراد ناراضی می میرند، جریانی از افسردگی را آزاد می کنند، مانند گاز مرداب.
با M16، آن گاز مستقیماً به پیچ منتقل می شد.
اما او در تعطیلات آخر هفته برای دیدن اقوام در شهر بود که گاز را بو کرد.
هوا مخلوطی از گازها است.
مونوکسید کربن یک گاز سمی است.
سوخت های فسیلی مانند نفت و گاز
بوی گاز به مشام می رسد؟
اجاق گاز / اجاق گاز / آتش
گرمایش مرکزی گاز
نشت/انفجار گاز
قصد دارد یک خط لوله گاز جدید بسازد
قیمت بنزین به شدت افزایش یافته است.
این کشور دارای ذخایر عظیم گاز است.
یک کپسول/سیلندر گاز (= برای ذخیره گاز)
فر را روی علامت گاز 5 (= دمای خاص اجاق گاز) گرم کنید.
an anaesthetic gas
یک گاز بی حس کننده
گاز داشتی یا تزریق؟
هنگام زایمان به او گاز و هوا داده شد.
حمله گاز
تا بنزین تمام شود
من هنوز مقدار زیادی بنزین در باک داشتم.
او با یک کار شبانه در پمپاژ بنزین زندگی خود را تامین می کرد.
یک پمپ بنزین
برای پر کردن باک بنزین
بنزین بزن، دیر شدیم.
مهمانی یک گاز واقعی بود.
هنگام تجزیه گاز سمی از خود خارج می کند.
گازهای سمی در فاضلاب جمع شده بود.
گازهای سمی می توانند از طریق یکی از لوله ها خارج شوند.
تولید گاز متان از پسماندهای آلی یکی دیگر از کاربردهای بسیار عملی منابع است.
CFC gases
گازهای CFC
ذخایر گاز چین اکنون در حال بهره برداری است.
گاز را روشن کردم و سوپ را گذاشتم تا گرم شود.
من ترجیح می دهم با گاز طبخ کنم.
vaporUS
vaporUS
vapourUK
vapourUK
دود
هوا
effluvium
افلوویوم
fume
میاسما
fumes
جریان
miasma
مه دود
مه
smog
آلودگی
haze
بو کردن
اگزوز
reek
غبار
exhaust
بوی تعفن
fog
بازدم
mist
دوده
stench
سوپ نخودی
exhalation
انتشار
soot
گاز پانسمان
pea-souper
سوپ
تیرگی
gauze
دود اگزوز
بروم
murk
مایع
exhaust fumes
باران اسیدی
brume
دی اکسید کربن
fluid
ماده گازی
بو
carbon dioxide
gaseous substance
liquid
مایع
جامد