binder
binder - کلاسور
noun - اسم
UK :
US :
یک پوشش قابل جابجایی برای نگهداری ورق های شل کاغذ، مجلات و غیره
شخص یا ماشینی که قطعات کتاب را به هم می چسباند
ماده ای که باعث می شود چیزها به هم بچسبند
قراردادی که در آن شما پول می پردازید تا نشان دهید که قصد خرید ملک را دارید
a temporary contract that shows an agreement has been made, and is used until the formal contract has been prepared
یک قرارداد موقت که نشان میدهد توافق صورت گرفته است و تا زمانی که قرارداد رسمی تنظیم نشده است استفاده میشود
جلد سختی که اسناد یا مجلات کاغذی در آن نگهداری می شود
a bookbinder
آ صحافی
ماشینی که در مزارع استفاده می شود تا محصولات را پس از برش در دسته ها (= دسته ها) بچسبانند
ماده ای که به مخلوط اضافه می شود تا همه قسمت ها به هم بچسبند
a strip of material wrapped tightly around part of the body to firmly press or hold it in place for example after surgery (= a medical operation)
نواری از مواد که به طور محکم در اطراف قسمتی از بدن پیچیده شده است تا آن را محکم فشار داده یا در جای خود نگه دارد، مثلاً پس از جراحی (= یک عمل پزشکی)
a special piece of clothing that some people especially transgender people (= people whose gender does not match the body they were born with), wear to make their chests appear flatter by holding their breasts flat
لباس مخصوصی که برخی از افراد، به ویژه افراد ترنس (= افرادی که جنسیت آنها با بدنی که با آن متولد شده اند مطابقت ندارد) می پوشند تا با صاف نگه داشتن سینه های خود، سینه های خود را صاف تر نشان دهند.
یک پوشش سفت که می تواند کاغذهای شل را در خود نگه دارد و اغلب دارای بخشی است که آنها را محکم می کند
a short document showing an agreement between a buyer and a seller, used for a short period while the complete document is being prepared
سند کوتاهی که توافق بین خریدار و فروشنده را نشان میدهد که برای مدت کوتاهی در حین تهیه سند کامل استفاده میشود.
یک جلد سخت که اسناد کاغذی را می توان در آن ذخیره کرد
سپس صحافی را به یاد آورد که حاوی اطلاعات شخصی و مالی بود.
این فرآیند با مخلوط کردن پودر فلز با مایعی حاوی یک اتصال دهنده سلولزی آغاز می شود.
It is becoming an essential binder in the structure of a civilisation created by the application of science to industry.
این در حال تبدیل شدن به یک پیوند ضروری در ساختار تمدنی است که با کاربرد علم در صنعت ایجاد شده است.
Bequeath your heirs a well-organized set of financial and personal records in a loose-leaf binder or computer program.
به وراث خود مجموعه ای منظم از سوابق مالی و شخصی را در یک کلاسور یا برنامه کامپیوتری به ارث ببرید.
کتاب ها و کلاسورهایم را در کیفم فرو کردم.
بدون موز یا برنج، زیرا چسباننده طبیعی هستند.
به هر بانک صحافی حاوی یک دسته کاغذ به ضخامت 12 اینچ ارائه شد.
آیا بایندر سیب زمینی، خرده نان، مایو یا ترکیبی خواهد بود؟
یک کلاسور حلقه
امروز مشترک شوید و با اولین شماره خود یک کلاسور رایگان دریافت کنید.
a leather/plastic binder
یک کلاسور چرمی/پلاستیکی
او پنج کلاسور را با یادداشت پر کرده است.
The way to harvest cereals 50 years ago was to use a binder, that cut the crop and tied it up in sheaves.
روش برداشت غلات در 50 سال پیش استفاده از چسبی بود که محصول را برش می داد و در قفسه ها می بست.
می توانید از تخم مرغ به عنوان چسب استفاده کنید.
دستگاههای فشردهسازی مانند باندرهای شکمی و جورابهای فشاری ممکن است کمک کنند.
یکی از مهم ترین بخش های انتخاب کلاسور مناسب برای شما، اندازه گیری مناسب است.
آیا می توانید شرکتی را معرفی کنید که کلاسورهای خوبی برای افراد سینه دار بسازد؟
این غیر انتفاعی تراجنسیتی کلاسورهای رایگان را برای افرادی که به آنها نیاز دارند ارسال می کند.
a three-ring binder
یک کلاسور سه حلقه
یک توافق نامه الزام آور
در مورد خرید ملک، یک صحافی شامل شرایط اساسی معامله است.
A binder will give insurance coverage for a specified period of time until the actual insurance policy can be issued.
یک صحافی پوشش بیمه ای را برای یک دوره زمانی مشخص تا زمانی که بیمه نامه واقعی صادر شود ارائه می دهد.
Your report will look more professional if it is presented in an attractive binder.
اگر گزارش شما در یک کلاسور جذاب ارائه شود، حرفه ای تر به نظر می رسد.
فایل
folder
پوشه
notebook
نوت بوک
باند
پوشش
قاب
looseleaf folder
پوشه برگ شل
ring binder
کلاسور
portfolio
نمونه کارها
dossier
پرونده
envelope
پاكت نامه
wallet
کیف پول
sleeve
آستین
مورد
پرونده سند
wrapper
لفاف
ژاکت
sheath
غلاف
heading
عنوان
holder
دارنده
wrapping
کاغذ بسته بندی
packet
بسته
organiserUK
organiserUK
organizerUS
organizerUS
جیب
فایل جعبه
کپسول
casing
ظرف
capsule
pod
planter
کاشت