brace
brace - بند شلوار
noun - اسم
UK :
US :
to mentally or physically prepare yourself or someone else for something unpleasant that is going to happen
از نظر ذهنی یا فیزیکی خود یا شخص دیگری را برای اتفاق ناخوشایندی که قرار است رخ دهد آماده کنید
بخشی از بدن خود را به چیزی جامد فشار دهید تا خود را پایدارتر کنید
تا با حمایت از آن چیزی را قوی تر کنیم
بدن یا قسمتی از بدنتان را سفت کنید تا برای انجام کاری سخت آماده شوید
چیزی که برای تقویت یا حمایت از چیزی یا سفت کردن آن استفاده می شود
a system of metal wires that people usually children, wear on their teeth to make them grow straight
سیستمی از سیمهای فلزی که افراد، معمولاً کودکان، روی دندانهای خود میبندند تا مستقیم رشد کنند
تکیه گاه فلزی که فردی با پاهای ضعیف برای راه رفتن از آن استفاده می کند
one of a pair of signs { } used to show that information written between them should be considered together
یکی از یک جفت علامت { } برای نشان دادن اینکه اطلاعات نوشته شده بین آنها باید با هم در نظر گرفته شود
چیزی که برای پشتیبانی یا اتصال چیزها یا قوی تر کردن چیزی استفاده می شود
مجموعه ای از سیم های متصل که به دندان های فرد متصل می شود تا آنها را صاف کند
a pair of narrow straps that stretch from the front of the trousers over your shoulders to the back to hold them up
یک جفت بند باریک که از جلوی شلوار روی شانه های شما تا پشت کشیده می شود تا آنها را بالا نگه دارد.
تکیه گاه هایی که به پاهای افرادی که در راه رفتن مشکل دارند بسته می شود
دو چیز از یک نوع، به ویژه دو پرنده وحشی که برای ورزش یا غذا کشته شده اند
برای جلوگیری از افتادن یک جسم، از آن حمایت کند
خود را از نظر جسمی یا ذهنی برای چیزی ناخوشایند آماده کنید
برای حمایت از خود یا بخشی از بدنتان
مهاربندی یک شی به معنای حمایت یا تقویت آن است
چیزی که حمایت می کند، محکم می کند یا تقویت می کند
این سوال مثل یک ضربه بود که باعث شد رز خودش را روی مبل نگه دارد.
هر بار که یک مرد مسن نزدیک می شد، خود را آماده می کرد که استیلمن باشد.
گای در همان لحظه ای که او حرکت کرد فشار آورد، گویی خودش را برای مقاومت آماده می کند.
الکس بازوهایش را محکم گرفت و ماشین را از جاده بیرون کرد.
پاتریک سرش را در مقابل بقیه نگه داشت درست در هنگام سقوط.
با این حال، اگر اصرار دارید که ستون را در جای خود اره کنید، آن را محکم ببندید.
در این ساختمان از تیرهای فولادی برای مهار سقف استفاده شده است.
بریس گردن (= برای حمایت از گردن پس از آسیب پوشیده می شود)
دخترم باید روی دندان هایش بریس بگذارد.
یک جفت بریس
پرانتز شلوارش را بالا نگه داشت.
دو بند کبک
او یک دو گل به ثمر رساند.
خط مشی کمربند و بریس
روی دندان هایش بریس داشت.
من قبلا بند می زدم.
اخیراً برای کمر بدش یک بریس نصب شده است.
در نوجوانی مجبور بودم برای دندان های کج خود بریس ببندم.
عکسها بریسهای فولادی سنگین را نشان نمیدهند که به این معنی بود که او علیرغم این شرایط میتوانست راه برود.
یک بند قرقاول
دیوار کناری خانه قدیمی با تکیه گاه چوبی مهاربندی شده بود.
The passengers were told to brace themselves (= to press their bodies hard against something or hold them very stiff) for a crash landing.
به مسافران گفته شد که برای فرود تصادفی خود را مهار کنند (= بدن خود را محکم به چیزی فشار دهند یا آنها را بسیار سفت نگه دارند).
او به من گفت که خبر بدی برای من دارد و من خودم را برای شوک آماده کردم.
زمانی که خود را برای تأثیر آماده میکنید، به نظر میرسد که زمان ثابت میماند.
چند روز آینده ممکن است بسیار چالش برانگیز باشد، بنابراین بهتر است خودم را آماده کنم.
ما خودمان را برای اولین برف زمستان آماده می کنیم.
هواشناسان به ما گفتند که خود را برای یک طوفان شدید آماده کنیم.
او خودش را در مقابل کمد نگه داشت.
شما باید دیوارها را مهار کنید.
حمایت کردن
prop
پشتیبانی
reinforcement
تقویت
buttress
تکیه گاه
اقامت کردن
beam
پرتو
bracket
براکت
کوه
ساحل
truss
خرپا
ستون
joist
تیرچه
stanchion
پایه دار
strut
چوب بند
batten
چاقو زدن
bolster
تقویت کردن
bracer
مهاربند
قطب
پست
rod
میله
spur
تحریک
underpinning
زیرسازی
mounting
نصب
sprag
قارچ
بازو
باند
بار
bearing
یاتاقان
مسدود کردن
رونق
cantilever
کنسول
کمک
