literature
literature - ادبیات
noun - اسم
UK :
US :
کتاب ها، نمایشنامه ها، شعرها و غیره که مردم فکر می کنند مهم و خوب هستند
تمام کتاب ها، مقالات و غیره در مورد یک موضوع خاص
اطلاعات چاپی تولید شده توسط افرادی که می خواهند چیزی به شما بفروشند یا در مورد چیزی به شما بگویند
اطلاعات در مورد یک محصول، شرکت و غیره
books, articles, etc that give information about a particular subject
کتاب ها، مقالات و غیره که اطلاعاتی در مورد یک موضوع خاص ارائه می دهند
آثار هنری مکتوب به ویژه آنهایی که ارزش هنری بالا و ماندگاری دارند
all the information relating to a subject especially information written by experts
تمام اطلاعات مربوط به یک موضوع، به ویژه اطلاعاتی که توسط متخصصان نوشته شده است
printed material published by a company that is intended to encourage people to buy that company's products or services; material that an organization publishes in order to persuade people to agree with its opinions
مطالب چاپی منتشر شده توسط یک شرکت که هدف آن تشویق مردم به خرید محصولات یا خدمات آن شرکت است. مطالبی که یک سازمان به منظور متقاعد کردن مردم به موافقت با نظرات خود منتشر می کند
نوشته ای که ارزش ماندگاری به عنوان هنر دارد
تمام اطلاعات نوشته شده در مورد یک موضوع
Literature is also printed material published by a company that informs people about its products or services
Literature نیز مطالب چاپی است که توسط یک شرکت منتشر می شود که به مردم در مورد محصولات یا خدمات خود اطلاع می دهد
all the information relating to a subject especially information written by specialists
مطالب چاپی منتشر شده توسط یک شرکت و غیره برای تشویق مردم به خرید محصولات یا خدمات آن
خورشید نیز طلوع می کند یکی از آثار کلاسیک ادبیات آمریکایی است.
رشته عاشقانه که عمدتاً از طریق هنر و ادبیات توسعه یافته است، روابط خانوادگی را ایده آل می کند.
او استاد زبان و ادبیات در دانشگاه ایالتی آریزونا است.
خطابه ها و نوشته های میتران درک گسترده ای از تاریخ، فلسفه، دین و ادبیات را به نمایش گذاشت.
Mitterrand's oratory and writings displayed a wide grasp of history philosophy religion and literature.
فوق لیسانس ادبیات آسیایی
a master's degree in Asian literature
او در دانشگاه ایلینویز ادبیات اروپا می خواند.
She's studying European literature at the University of Illinois.
جایزه نوبل ادبیات
the Nobel Prize for Literature
اینها در ادبیات و هنر و همچنین در پزشکی وجود داشتند.
من ادبیات ژاپنی تدریس می کنم.
I teach Japanese literature.
ادبیات پزشکی
مانند بیشتر ادبیات مدرن، روایت جدید منعکس کننده عدم قطعیت هستی شناختی انسان معاصر است.
Like most modern literature the new narrative reflects the ontological uncertainty of contemporary man.
کتابهای راهنمای مالیات بر درآمد، آخرین ادبیات تعهدی است.
برخی از محققین استدلال کرده اند که فرضیه ها قبل از شروع رسمی بررسی ادبیات فرموله می شوند.
Some researchers have argued that hypotheses are formulated before the review of literature formally begins.
این مبارزه حداقل دو نشریه درجه یک در زمینه ادبیات سیاسی تولید کرد.
در صورت نیاز، پلیس ادبیات، مشاوره و دستورالعمل ایمنی راه را ارائه می کند.
ما افرادی را می خواهیم که مقداری ادبیات خوانده باشند.
English/American/French literature
ادبیات انگلیسی/آمریکایی/فرانسوی
children's literature
ادبیات کودکان
آثار بزرگ ادبی
برای اکثر مردم، میل به مطالعه ادبیات با عشق به مطالعه شروع می شود.
ادبیات فروش
مروری بر ادبیات علمی در این زمینه
من تمام ادبیات موجود در مورد نگهداری از خرگوش را خوانده ام.
I picked up some literature about pensions.
من ادبیاتی در مورد حقوق بازنشستگی به دست آوردم.
فصل 1 ادبیات را مرور می کند و انواع اصلی منابع موجود را مورد بحث قرار می دهد.
classical/modern literature
ادبیات کلاسیک/مدرن
«بلندی های بادگیر» یکی از آثار کلاسیک ادبیات انگلیسی است.
مهم است که با ادبیات رشته خود به روز باشید.
ادبیات بسیار کمی در مورد این بیماری وجود دارد.
آیا می توانید مطالب خود را در مورد / در مورد بیمه نامه های خودرو برای من ارسال کنید؟
The Republicans were quick to highlight the Democrats' proposed tax increases in their campaign literature.
جمهوری خواهان به سرعت افزایش مالیات پیشنهادی دموکرات ها را در ادبیات مبارزات انتخاباتی خود برجسته کردند.
The course in English literature covers Shakespeare’s plays.
دوره ادبیات انگلیسی نمایشنامه های شکسپیر را پوشش می دهد.
The medical literature is full of examples of accidental discoveries that led to important advances in science.
ادبیات پزشکی مملو از نمونه هایی از اکتشافات تصادفی است که به پیشرفت های مهمی در علم منجر شد.
آنها در جلسه مطالبی را در مورد نرم افزار جدیدشان توزیع کردند.
Studies in technology management literature propose that radical innovations increase company performance and competitive advantage.
مطالعات در ادبیات مدیریت فناوری پیشنهاد میکند که نوآوریهای بنیادی عملکرد شرکت و مزیت رقابتی را افزایش میدهند.
sales/promotional literature
ادبیات فروش / تبلیغاتی
آیا می توانید ادبیات خود را در مورد بیمه نامه خودرو برای من ارسال کنید؟
نوشتن
books
کتاب ها
ترکیب بندی
رمان
prose
نثر
آثار
مقاله
داستان
کلاسیک
حرف
هنرها
arts
علوم انسانی
humanities
روشن شد
lit
افسانه
lore
شعر
نمایش
غیر داستانی
nonfiction
کلمات
words
نامه های زیبا
belles-lettres
نوشتن خلاق
متن ادبی
کار ادبی
هنرهای لیبرال
liberal arts
مطلب نوشته شده
written matter
کار مکتوب
written work
کار چاپی
printed work
کار منتشر شده
published work
کار جمع آوری کرد
collected work
کانون
canon
متن ها
texts