item
item - مورد
noun - اسم
UK :
US :
جزئی کردن
یک چیز واحد، به خصوص یک چیز در یک لیست، گروه یا مجموعه ای از چیزها
یک خبر واحد، معمولاً کوتاه، در روزنامه یا مجله یا تلویزیون
یک چیز واحد، به خصوص چیزی که برای فروش است
یک قطعه اطلاعات نوشته شده در مجموعه ای از حساب ها
یکی از موضوعاتی که قرار است در یک جلسه مورد بحث قرار گیرد، در فهرستی به نام دستور کار نوشته شده است
چیزی که بخشی از یک لیست یا گروهی از چیزها است
یکی از چندین موضوعی که باید در نظر گرفته شود
یک خبر در تلویزیون یا رادیو یا در روزنامه
یک چیز در یک زمان
چیزی که بخشی از یک لیست یا مجموعه ای از چیزها است
یک مورد نیز یک چیز خاص است که در میان سایر موارد در نوع خود در نظر گرفته می شود
یک شیء واحد، مخصوصاً آن چیزی که برای فروش است یا خریداری می شود
یکی از چندین نکته در لیست رسمی مواردی که در یک جلسه مورد بحث قرار می گیرد
یکی از چندین موردی که باید در نظر گرفته شود، انجام شود یا انتخاب شود
The museum has over 5,000 items of historical interest.
این موزه دارای بیش از 5000 اثر تاریخی است.
در صفحه هفت موردی در مورد سرقت وجود دارد.
یک مورد از لباس
صف در صندوق برای افرادی بود که هشت کالا یا کمتر داشتند.
اقلام قدیمی خانه را برای فروش بیاورید.
یک صندلی راحت و قابل تنظیم تنها مورد مهم برای سلامت کاربر کامپیوتر است.
با دریافت اقلام موجودی جدید، وام های جدید ایجاد می شود.
بسیاری از چیزهایی که مردم در غرب آنها را بدیهی می دانند در اینجا به عنوان اقلام لوکس در نظر گرفته می شوند.
اقلام اصلی جواهرات مردانه به غیر از ساعت، دکمه سرآستین است.
آیرین خبر کوتاه را به سرعت خواند.
خبر اعلام حکم بسیار کوچکتر از خبری بود که از دستگیری وی خبر می داد.
به سراغ موضوع بعدی دستور کار رفتیم.
مورد بعدی برای بینندگانی که صاحب سگ هستند مورد توجه ویژه قرار خواهد گرفت.
هر کاربر می تواند مسیرهای زیادی را نگه دارد که هر کدام از آنها آیتم های مسیر زیادی را در خود جای می دهند.
عمه ام متوجه شد که عروسک قدیمی اش یک کالای کلکسیونی است و ارزش پول زیادی دارد.
در برخی موارد، تعداد زیادی از صدها یا حتی هزاران نسخه از یک مورد تشکیل شده است.
ورق زدم، مطلب کوچکی در مورد محمد علی دیدم.
موضوع بعدی در دستور کار چیست؟
غذاهای گیاهی زیادی در منو وجود دارد.
او هنوز پنج مورد در لیست کارهایش دارد.
دانش آموزان باید سه موضوع را از فهرست موارد انتخاب می کردند.
برای هر مورد آزمون حداکثر دو امتیاز وجود دارد.
آیا می توانم برای هر کالا جداگانه پرداخت کنم؟
قیمت بسیاری از مواد غذایی اساسی همچنان در حال افزایش است.
وسایل منزل مانند برس و روتختی
ژاکت ضد باد یکی از لباس های ضروری برای پیاده روی در تپه است.
آیا وسایلی هست که بخواهید با خود ببرید؟
کامپیوتر بزرگترین هزینه من بود.
این ساعت یک کالای کلکسیونی است (= چون کمیاب و ارزشمند است).
خبر زیر ممکن است برای شما جالب باشد.
از رادیو مطلبی در مورد خانم مهندس شنیدم.
با دو خبر ناراحت کننده مواجه شدم.
مجله مملو از موارد مورد علاقه از جلد تا جلد است.
Are they an item?
آیا آنها یک آیتم هستند؟
Each individual item has a number.
هر مورد جداگانه دارای یک شماره است.
چند مورد با ارزش به سرقت رفت.
برای کالاهای لوکس مالیات بیشتری وجود دارد.
در این برنامه یک آیتم در مورد لباس برای کودکان خردسال ارائه شد.
یک خبر در مورد مواد مخدر در محل کار
آخرین مورد در لیست
این رستوران دارای یک منوی طولانی با حدود 50 غذا است.
چند لباس (= لباس) روی زمین افتاده بود.
سه موضوع در دستور کار قرار دارد.
There's an interesting item on the back page.
یک مورد جالب در صفحه پشتی وجود دارد.
Buyers from stores are given the opportunity to go through fashion collections item by item and place orders.
به خریداران فروشگاهها این فرصت داده میشود که مجموعههای مد را مورد به کالا بررسی کنند و سفارش دهند.
چند مورد دیگر نیز در دستور کار بود.
یک خبر در روزنامه صبح امروز
مواد غذایی اساسی مانند کره
مقاله
قطعه
هدف - شی
چیز
واحد
commodity
کالا
جزء
module
مدول
تولید - محصول
artefactUK
artefactUK
artifactUS
artifactUS
بیت
constituent
تشکیل دهنده
عنصر
بخش
باطله
scrap
مواد
عامل
موضوع
عضو
وجود، موجودیت
entity
بلوک ساختمانی
ریزه کاری
چیزی
جنبه
trinket
اساسی
دوداد
doodad