current
current - جاری
adjective - صفت
UK :
US :
در حال حاضر یا وجود دارد
حرکت مداوم آب در رودخانه، دریاچه یا دریا
حرکت مداوم هوا
جریان برق از طریق یک سیم
ایده، احساس یا عقیده ای که گروه خاصی از مردم دارند
در حال وقوع، موجود یا واقعی است
زمان حال
حرکت آب، هوا یا برق در یک جهت خاص
عقیده یا احساس خاصی که گروهی از مردم دارند
زمان حال یا اخیر
حرکت آب یا هوا
جریان الکتریکی عبور جریان الکتریسیته از یک سیم است.
در حال حاضر اتفاق افتاده یا وجود دارد
عقیده یا احساسی که گروهی از مردم دارند
Alternatively, there is the cash management option a current account paying high interest rates when the balance exceeds £5,000.
از طرف دیگر، گزینه مدیریت پول نقد وجود دارد، یک حساب جاری که نرخ های بهره بالایی را در زمانی که موجودی بیش از 5000 پوند است، پرداخت می کند.
تنها چیزی که نیاز است دو تغییر در بخش های 7 و 8 قانون فعلی است.
Coca-Cola's current advertising campaign
کمپین تبلیغاتی فعلی کوکاکولا
Harden estimates that under current conditions productivity can only be maintained for between 10 and 75 years.
هاردن تخمین می زند که در شرایط فعلی بهره وری را فقط می توان بین 10 تا 75 سال حفظ کرد.
در شرایط اقتصادی فعلی، تغییر شغل ممکن است چندان ایده خوبی نباشد.
پوندی که می پردازید ECU را با نرخ ارز فعلی خریداری می کند که می تواند نوسان داشته باشد.
The current governor ran into a storm when it was revealed he had received a 17% pay increase in 1991.
فرماندار فعلی زمانی که مشخص شد در سال 91 افزایش حقوقی 17 درصدی دریافت کرده است، دچار طوفان شد.
مرور مطالب جاری اولین گام خوب برای هرگونه ارزیابی مجدد رویکردهای آموزش است.
شغل فعلی شما چیست؟
فرم های قابل قبول شناسنامه شامل گذرنامه فعلی یا گواهی تولد است.
هدف کاهش سطح آلودگی فعلی در دریای سیاه است.
اول، بچههای خردسال چقدر قاطعانه معتقدند که وضعیت فعلی احساس شما را دیکته میکند؟
متقاضیان ضمن خدمت ممکن است شرایط و ضوابط فعلی خدمات خود را حفظ کنند.
این گردنبند با قیمت فعلی بیش از 5000 دلار ارزش دارد.
وضعیت فعلی
انتظار می رود قیمت نفت در سطح فعلی باقی بماند.
بودجه سال جاری چقدر است؟
تحت سیستم فعلی، کل فرآیند حدود دو هفته طول می کشد.
کلماتی که دیگر جاری نیستند
من به ارقام واقعی نیاز دارم، نه تخمین.
چه مدت در شغل فعلی خود هستید؟
این کارخانه نمی تواند به سطح فعلی تولید خود ادامه دهد.
کارفرمای فعلی شما
وضعیت مالی فعلی ما خوب نیست.
آمار بیکاری در حال حاضر چقدر است؟
آیا شماره فعلی (= اخیراً منتشر شده) مجله ووگ را دیده اید؟
این کلمه دیگر در استفاده فعلی نیست.
بر خلاف/با جریان شنا کردن
او توسط جریان شدید به دریا کشیده شد.
قبل از تعویض لامپ جریان برق را قطع کنید.
جریان فزاینده ای از حمایت از مسائل زیست محیطی در میان رای دهندگان وجود دارد.
طبق قانون فعلی ایالت، دانش آموزان می توانند در سن 17 سالگی به طور قانونی ترک تحصیل کنند.
قایق با جریان جریان داشت تا اینکه کیلومترها از ساحل فاصله داشت.
بسیاری از کسب و کارها از نرخ های بالای بهره فعلی آسیب دیده اند.
این گروه گفت که در سال مالی جاری به سود خود باز خواهد گشت.
آنها به من پیشنهاد دادند که دو برابر حقوق فعلی ام را پرداخت کنند.
سردبیر فعلی تایمز کیست؟
جریان عمومی مخالف این گونه کاهش شدید هزینه های عمومی است.
جریان رو به رشدی از حمایت از مسائل زیست محیطی در میان مصرف کنندگان وجود دارد.
امروزی
نوین
حاضر
present-day
امروز
در دست اقدام
topical
موضعی
happening
اتفاق می افتد
اکنون
up-to-date
به روز
اخیر
contemporaneous
همزمان
latest
آخرین
modernistic
مدرنیستی
در اخبار
جدید
زنده
burning
سوزش
cutting-edge
لبه برش
leading-edge
پیشرو
مد
mod
دوران جدید
نوپا
newfangled
فوق مدرن
ultramodern
قرمز تند
red-hot
عصر فضا
space-age
مدرن
state-of-the-art
de nos jours
تا دقیقه
de nos jours
up-to-the-minute
antiquated
قدیمی
archaic
قدیمی، کهنه
old-fashioned
سبک قدیمی
out-of-date
منسوخ
گذشته
aged
سن
anachronistic
نابهنگام
کهن
antediluvian
ضد غرق شدن
antique
عتیقه
bygone
تاریخ دار
dated
fusty
fusty
تاریخی
کپک زده
زمان قدیم
musty
رترو
olden
مدرن نشده
oldfangled
منسوخ شده
old-time
پاس
retro
آینده
unmodernized
غیر معمول
obsolete
غیر معاصر
outmoded
غیر مد
passé
کدر
uncommon
uncontemporary
unfashionable
outdated
dull
