beyond
beyond - فراتر
preposition - حرف اضافه
UK :
US :
روی یا آن طرف چیزی
دیرتر از یک زمان خاص، تاریخ و غیره
بیشتر یا بیشتر از یک مقدار، سطح یا حد خاص
خارج از محدوده یا حدود چیزی یا کسی
می گفت که انجام کاری غیرممکن است
در جملات منفی به معنای به جز استفاده می شود
دورتر از دور (از چیزی)
خارج یا بعد از آن (محدودیت اعلام شده)
بیشتر از چیزی بودن یا محدود نشدن به چیزی
خیلی عالی یا بد برای کسی که نمیتوان آن را باور کرد، تعمیر کرد، تشخیص داد و غیره.
بسیار هیجان زده، جدی، عصبانی و غیره
If a legal case or a person's guilt is proved beyond reasonable doubt there is enough proof for the person accused of a crime to be judged guilty
اگر یک پرونده حقوقی یا مجرمیت فردی بدون تردید معقول ثابت شود، دلایل کافی وجود دارد که متهم به جرمی مجرم شناخته شود.
اگر چیزی فراتر از شما باشد، نمی توانید آن را درک کنید
دورتر از چیزی
خارج یا بعد از یک حد مشخص شده
فراتر از آن نیز به معنای بیش از
فراتر نیز به معنای در نقطه ای است که چیزی نمی تواند باشد
ممنوعیت شکار این حیوانات بیش از سال 2001 تمدید شده است.
نرخ تورم بیش از 5 درصد افزایش یافته است.
دولت سزاوار هیچ سرزنشی برای رویدادهای خارج از کنترل خود نیست.
یک سیب درست فراتر از دسترس من
continuing to work beyond retirement age
ادامه کار پس از سن بازنشستگی
پارک چند خیابان آن طرف مدرسه است.
این موضوع تا حدودی از حوصله این بحث خارج است.
سانتافه صنعت زیادی به جز گردشگری ندارد.
من واقعاً نمی توانم چیزی فراتر از آنچه قبلاً می دانید به شما بگویم.
جاده از روستا به سمت تپه ها ادامه می یابد.
موفقیت ما بسیار فراتر از آن چیزی بود که فکر می کردیم ممکن است.
او چیزی فراتر از بازنشستگی دولتی خود ندارد.
بعد از نیمه شب ادامه نخواهد داشت.
من می دانم که برای سه هفته آینده چه خواهم کرد، اما فراتر از آن فکر نکرده ام.
دوچرخه غیر قابل تعمیر بود (= برای تعمیر خیلی آسیب دیده است).
اوضاع خارج از کنترل ماست.
دستگیره خیلی دور از دسترس من بود.
این تمرین فراتر از توانایی اکثر افراد کلاس بود.
برای من مهم نیست که چرا او می خواهد با جف ازدواج کند.
در دوردست، آن سوی رودخانه، شهر کوچکی بود.
از بالای تپه میتوانستیم خانهمان و جنگلهای فراتر از آن را ببینیم.
تعداد کمی از مردم بیش از صد سال زندگی می کنند.
ما نمیتوانیم اجازه دهیم کار بعد از پایان سال ادامه یابد.
من چیزی ندارم که به شما بگویم فراتر از (= علاوه بر) آنچه قبلاً به شما گفتم.
عواقب آن در سراسر صنعت و فراتر از آن (= در مناطق دیگر) احساس خواهد شد.
Tonight's performance has been cancelled due to circumstances beyond our control (= events that we are unable to deal with).
اجرای امشب به دلیل شرایط خارج از کنترل ما (= رویدادهایی که قادر به مقابله با آنها نیستیم) لغو شده است.
او همیشه بیش از توان خود زندگی کرده است (= بیش از آنچه به دست آورده خرج کرده است).
جذابیت این دستگاه فراتر از راحتی است.
بی فکری او فراتر از باور است.
او می گوید که از دیدن پسرش برای اولین بار در بیش از سه سال بسیار هیجان زده است.
Her guilt was established beyond reasonable doubt.
گناه او بدون تردید معقول ثابت شد.
Physics is completely beyond me.
فیزیک کاملاً فراتر از من است.
آن سوی رودخانه شهر کوچکی بود.
فراتر از سطح مشخصی از خستگی، غیرممکن است که کار سازنده داشته باشید.
Tonight’s performance has been cancelled due to circumstances beyond our control.
اجرای امشب به دلیل شرایط خارج از کنترل ما لغو شده است.
من چیزی جز آنچه قبلاً گفتم برای شما ندارم.
کار من فراتر از آموزش حقایق است - هدف من این است که بچه ها را وادار کنم خودشان فکر کنند.
او غیرقابل تشخیص تغییر کرده است.
ماشین بدون تعمیر آسیب دید.
گذشته
بر فراز
خارج از
outwith
بعد از
پشت
بدون
آن طرف
ayond
هیچ
ayont
فراتر از
بیشتر از
further than
بیرون
دور از
پاک از
دورتر از
farther than
جلوتر از
بیش از
در سمت دورتر
در سمت دور از
در طرف دیگر
فراتر از محدودیت های
راه خوبی از
خیلی دور از
بیرون از
در خارج از
در بالا
با توجه به تاخیر
دیر در رابطه با