off
off - خاموش
adverb - قید
UK :
US :
دور از یک مکان
نه بر چیزی، یا از چیزی حذف نشده است
خارج از اتوبوس، قطار، هواپیما و غیره
ماشین، قطعه ای از تجهیزات و غیره که خاموش است کار نمی کند یا کار نمی کند
در محل کار، مدرسه و غیره نباشید زیرا بیمار هستید یا در تعطیلات هستید
از کسی
می گفت که چیزی چقدر دور است
قبلاً می گفت بین حال و رویداد آینده چقدر زمان وجود دارد
برای گفتن اینکه چیزی چقدر محتمل یا بعید است استفاده می شود
فقط در فاصله کوتاهی از یک مکان
متصل به یک اتاق خاص، منطقه، جاده و غیره
معمولاً میگفتند که قیمت با مقدار خاصی کاهش مییابد
اگر رویدادی که ترتیب داده شده است خاموش باشد، اکنون برگزار نخواهد شد
رفتاری که غیرقابل قبول است، بی ادبانه است یا قابل قبول نیست
می گفت که یک نفر چقدر از چیزی دارد
دیگر چیزی را نمیخواهد یا دوست ندارد
دیگر چیزی مانند دارو یا دارو مصرف نکنید
غذایی که خاموش است دیگر به اندازه کافی تازه نیست که بخورید
used to say that a particular kind of food is not available in a restaurant although it is on the menu
معمولاً میگفتند که نوع خاصی از غذا در رستوران موجود نیست، اگرچه در منوی آن وجود دارد
مثل همیشه خوب نیست
درست نیست یا درست نیست
برای صحبت در مورد یک جفت چیز مانند چرخ های روی ماشین، به معنای سمت راست استفاده می شود
برای کشتن کسی
دور از مکان یا موقعیت، به ویژه مکان، موقعیت یا زمان کنونی
با اعمالی استفاده می شود که در آن چیزی حذف می شود یا خود را از چیز دیگری حذف می کند
(especially of machines, electrical devices, lights, etc.) not operating because of not being switched on
(به ویژه ماشین آلات، وسایل الکتریکی، چراغ ها و غیره) به دلیل روشن نشدن کار نمی کنند.
(پول) از قیمت اصلی برداشته شده است
در محل کار نیست؛ در خانه یا در تعطیلات
به گونه ای که از هم جدا شوند
به گونه ای که کاملاً غایب باشد، به ویژه به دلیل استفاده یا کشته شدن
به گونه ای که از شر چیزی خلاص شود
He's had his beard shaved off.
ریشش را تراشیده است.
کتت را در بیاور
برچسب باید افتاده باشد.
خمیردندان را با قسمت بالای آن رها نکنید.
آب قطع است.
مطمئن شوید که تلویزیون خاموش است.
بهش زنگ زدم اما فرار کرد
از نردبان افتاد و دستش شکست.
سارا جایی در هند است.
به زودی باید خاموش باشم (= باید بروم).
تابستان الان دور نیست
راه حل هنوز کمی دور است.
تو برو! خوش بگذره!
She's off today.
او امروز خاموش است
هفته دیگه سه روز مرخصی دارم
چند روزه رفتی؟
من به مدتی استراحت نیاز دارم
آنها خاموش هستند (= مسابقه آغاز شده است).
کفش با 20 دلار تخفیف
همه پیراهن ها 10 درصد تخفیف دارند.
عروسی تعطیل است
با عرض پوزش، اردک خاموش است.
او بدون او بهتر است.
هوا آنقدر بد بود که بهتر بود در خانه بمانیم.
ما نمی توانیم بدتر از آنچه که هستیم باشیم.
چگونه برای قهوه (=چقدر داریم) رفتیم؟
خانواده ها تحت قانون جدید وضعیت بهتری خواهند داشت (= پول بیشتری خواهند داشت).
They are both comfortably off (= have enough money to be able to buy what they want without worrying too much about the cost).
هر دوی آنها بهراحتی از کار درآمدهاند (= پول کافی برای خرید آنچه میخواهند بدون نگرانی بیش از حد در مورد هزینه، دارند).
تمام روز باران می بارید و خاموش می شد.
او با سرعت باورنکردنی حرکت کرد.
سگ را روی سرب نگه دارید وگرنه فرار می کند.