fantasy
fantasy - فانتزی
noun - اسم
UK :
US :
an exciting and unusual experience or situation that you imagine happening to you but which will probably never happen
یک تجربه یا موقعیت هیجان انگیز و غیرعادی که تصور می کنید برای شما اتفاق می افتد، اما احتمالا هرگز اتفاق نخواهد افتاد
ایده یا باوری که فقط بر اساس تخیل است، نه بر واقعیت های واقعی
یک داستان، فیلم و غیره که مبتنی بر تخیل است نه واقعیت ها
a pleasant situation that you enjoy thinking about but is unlikely to happen or the activity of imagining things like this
یک موقعیت خوشایند که از فکر کردن به آن لذت می برید، اما بعید است اتفاق بیفتد، یا فعالیت تصور چیزهایی مانند این
a type of story or literature that is set in an imaginary world often involving traditional myths and magical creatures and sometimes ideas or events from the real world especially from the medieval period of history
نوعی داستان یا ادبیات که در دنیایی خیالی روایت میشود و اغلب شامل اسطورههای سنتی و موجودات جادویی و گاهی ایدهها یا رویدادهایی از دنیای واقعی، بهویژه از دوره قرون وسطی تاریخ است.
a pleasant but unlikely situation that you enjoy thinking about or the activity of thinking in this way
یک موقعیت خوشایند اما بعید که از فکر کردن به آن لذت می برید، یا فعالیت فکر کردن به این طریق
Fantasy is imaginative literature often set in strange places with unusual characters and the use of magic.
فانتزی یک ادبیات تخیلی است که اغلب در مکان های عجیب و غریب با شخصیت های غیر معمول و استفاده از جادو می گذرد.
به نظر می رسد پسر من گاهی اوقات در یک دنیای خیالی زندگی می کند.
سعی کرد او را دوست نداشته باشد، اما اولین قرار ملاقات مانند یک فانتزی با روکش توت فرنگی بود.
شاید این تقصیر سیستم ستاره های هالیوود باشد که نقش فانتزی و زرق و برق خود را نادیده گرفته است.
روانشناسان می گویند که خاطرات گاهی اوقات می توانند فانتزی خالص باشند تا خاطرات واقعی.
فانتزی های عاشقانه یک زن جوان
فانتزی همه این است که روزی در لاتاری ملی برنده شوند.
After the fantasy performance we the individuals doing the fantasising, are left with some reactions to our fantasy.
پس از اجرای فانتزی، ما، افرادی که فانتزی را انجام می دهیم، با واکنش هایی نسبت به فانتزی خود مواجه می شویم.
اولین مورد، نگرش دانش آموزان نسبت به خیالاتشان بود.
او از فانتزی های دوران کودکی خود در مورد تبدیل شدن به یک فوتبالیست مشهور صحبت کرد.
کتابهای او معمولاً فانتزیهای فراری هستند.
این یک کار فانتزی است.
زندگی در یک دنیای فانتزی را متوقف کنید.
من در دنیای واقعی زندگی می کنم، نه سرزمین فانتزی.
او مجموعه ای از رمان های فانتزی پر از جادوگران، جادوگران و اژدها نوشت.
استفن در زمان شخصی خود برای چندین لیگ فانتزی هاکی وبلاگ می نویسد.
او توانست فانتزی خود را از ستارگان پاپ اجرا کند.
او حاضر بود وحشیانه ترین خیالات او را اغوا کند.
فانتزی را دوست داشتم که ممکن است روزی پسری داشته باشم که به آرزویش برسد.
خیالات بچگی ام بالاخره برآورده شد.
او خیالات احمقانه ای درباره عشق در نگاه اول نداشت.
او فانتزی در مورد رفتن به یک جزیره جنوبی اقیانوس آرام داشت.
او یک فانتزی کامل در مورد زندگی در کلبه ای در کنار دریا بافته بود.
او از خشم می جوشید و پر از خیالات انتقامی بود.
آنها در تخیلات نوجوانان در مورد بزرگترین گروه راک در جهان افراط می کنند.
adolescent fantasies of power glory and recognition
تخیلات نوجوانان از قدرت، شکوه و شناخت
فانتزی نهایی انسان: توانایی پرواز
او این ایده را به عنوان یک فانتزی وحشیانه رد کرد.
او دیگر قادر به تشخیص بین خیال و واقعیت نبود.
بیشتر چیزهایی که به ما گفتند فانتزی محض بود.
او احساس می کرد که وارد دنیای فانتزی شده است.
این ایده به قلمرو فانتزی تعلق داشت.
کودکانی که هویت خود را بر روی شخصیت های فانتزی نشان می دهند
فانتزی مورد علاقه استیو داشتن یک خانه بزرگ و یک ماشین پر زرق و برق بود.
sexual fantasies
تخیلات جنسی
او به یک دنیای فانتزی عقب نشینی کرد، جایی که می توانست هر چیزی که می خواست باشد.
خواندن مورد علاقه او داستان های ترسناک و فانتزی بود.
«نورهای شمالی» اولین کتاب از سه گانه فانتزی «مواد تاریک او» فیلیپ پولمن است.
نوشتن ترانه فقط یک خیال من بود.
او از زندگی به دنیای فانتزی عقب نشینی کرد.
رویا
daydream
رویاپردازی
illusion
توهم
delusion
chimaeraUK
chimaeraUK
chimeraUS
chimeraUS
تفننی
fancy
چشم انداز
آرزو کردن
تصویر
hallucination
اعتماد به نفس
خیال پردازی
conceit
تجسم
fantasm
غیر واقعی بودن
figment
ظهور
هوسبازی
unreality
سراب
apparition
عدم وجود
caprice
هوس باز
mirage
هوی و هوس
nonentity
حباب
reverie
حامله شدن
vagary
میل
whim
متصور شدن
whimsy
ساخت
bubble
امید
conceiving
تصور کردن
envisioning
fabrication
imagining
واقعیت
actuality
واقعی بودن
certainty
یقین - اطمینان - قطعیت
حقیقت
inevitability
اجتناب ناپذیری
materializationUS
تحقق ایالات متحده
cinch
چنگ زدن
واقعیت واقعی
actualization
بالفعل شدن
چیز مطمئن
shoo-in
در
شرط بندی مطمئن
شرط امن
inevitable result
نتیجه اجتناب ناپذیر
foregone conclusion
نتیجه گیری قبلی
materialisationUK
متریال سازی انگلستان
همه دوخته شده