welfare
welfare - رفاه
noun - اسم
UK :
US :
رفاه کسی سلامت و خوشبختی اوست
کمک هایی که برای افرادی که مشکلات شخصی یا اجتماعی دارند ارائه می شود
پولی که توسط دولت در ایالات متحده به افرادی که بسیار فقیر یا بیکار هستند پرداخت می شود
کمک هایی که توسط دولت به افراد دارای مشکلات اجتماعی یا مالی ارائه می شود
پولی که دولت به افراد فقیر، بیکار و غیره پرداخت می کند
help given especially by the state or an organization to people who need it especially because they do not have enough money
کمک به افرادی که به آن نیاز دارند، به ویژه از سوی دولت یا یک سازمان، به ویژه به دلیل نداشتن پول کافی
receiving financial help from the state because you are poor or have not been employed for a long time
دریافت کمک مالی از دولت به دلیل اینکه فقیر هستید یا برای مدت طولانی شاغل نبوده اید
سلامت جسمی و روحی و شادی به خصوص یک فرد
سلامت جسمی و روحی و شادی
کمک داده شده، به ویژه پول، توسط دولت به مردم فقیر و فاقد شغل
وضعیت کلی سلامت یا میزان موفقیت یک فرد، تجارت، کشور و غیره.
help given especially by the state or another organization to people who need it especially because they are poor
کمکی که به ویژه از سوی ایالت یا سازمان دیگری به افرادی که به آن نیاز دارند، به ویژه به دلیل اینکه فقیر هستند، داده می شود
سیستم پرداختی توسط دولت به افرادی که بیمار، فقیر یا بیکار هستند
مانند سایر موارد، از دست دادن رفاه بدون وزن به کشش قیمتی تقاضا بستگی دارد.
زمانی که شوهرش شغلی با حداقل دستمزد پیدا کرد، آنابل دریافت مزایای رفاهی را متوقف کرد.
از سال 1985، او دو شغل تمام وقت را رها کرده است، زیرا دستمزد خالص او کمتر از چک رفاهی اش بود.
اما از نظر انسانی، اصلاحات رفاهی قطعاً مخاطره آمیز است.
کنار گذاشتن مردم از رفاه و اشتغال به مشاغل حقوقی یک اولویت اصلی ملی است.
افزایش حداقل دستمزد ممکن است کار برای افراد دارای رفاه را دشوارتر کند.
میزان پولی که دولت برای رفاه در دهه گذشته هزینه می کند به نصف کاهش یافته است.
Make another subtraction for everything else other than spending on the elderly that has to be done in the social welfare system.
برای هر چیز دیگری غیر از هزینه برای سالمندان که باید در نظام رفاه اجتماعی انجام شود، کسر دیگری انجام دهید.
ما در مورد رفاه شهروندان ایالات متحده در خارج از کشور بسیار نگران هستیم.
نگرانی برای رفاه کارگران یا عرضه نیروی کار تغییر کرد.
The welfare provisions, meanwhile require states to put recipients to work and penalize those that fail to do so.
در همین حال، مقررات رفاهی، دولت ها را ملزم می کند که دریافت کنندگان را سر کار بگذارند و کسانی را که از انجام این کار کوتاهی می کنند مجازات کنند.
ما نگران رفاه کودک هستیم.
دولت همچنان تامین کننده اصلی رفاه است.
رفاه کودک
یک برنامه رفاه اجتماعی
welfare provision/services/work
ارائه/خدمات/کار رفاهی
باید امکانات رفاهی کافی برای افرادی که قادر به کار نیستند وجود داشته باشد.
آنها ترجیح می دهند کار کنند تا اینکه با رفاه زندگی کنند.
سیاست های دولت باعث ارتقای رفاه همه شهروندان خواهد شد.
افرادی که نگران رفاه کودکان هستند
گروه های حمایت از حیوانات می خواهند این عمل به طور کامل ممنوع شود.
مشوق های مالی برای ترک رفاه
دولت جدید وعده داد که تقلب های رفاهی را سرکوب کند.
چک رفاه هرگز به اندازه کافی پیش نرفت.
والدین تنها که با مزایای رفاهی زندگی می کنند
تعداد خانواده های تحت پوشش بهزیستی
مالیات شما برای مزایای رفاهی مانند حقوق بیکاری و بیماری پرداخت می شود.
پس از یک ماه مرخصی استعلاجی، او را به ملاقات مسئول بهزیستی شرکت فراخواندند.
پلیس به شدت نگران رفاه کودک گم شده است.
این سازمان ها برای حقوق و رفاه مهاجران بسیار مبارزه کرده اند.
رفاه حیوانات
وقتی در مورد طوفان فلوریدا شنیدیم، نگران رفاه والدین خود بودیم.
welfare benefits
مزایای رفاهی
خانواده مجبور شدند به رفاه بروند.
ارقام تولید ناخالص داخلی آنها خوب به نظر می رسد، اما شاید هزینه ای برای رفاه کلی اقتصادی آنها داشته باشد.
ما یک کارفرمای مترقی هستیم که نگران رفاه کارکنان هستیم.
welfare services/programs/workers
خدمات رفاهی/برنامه ها/کارگران
برخی از مردم می ترسند که یورو سیستم رفاهی آنها را تضعیف کند.
او یک والد مجرد در بهزیستی است.
سود
حمایت کردن
allowance
کمک هزینه
dole
دول
benefits
فواید
معاونت
اعتبار
pension
حقوق بازنشستگی
pensions
JSA
JSA
پوگی
pogey
کمک
امنیت اجتماعی
کمک های مردمی
حمایت از درآمد
سود دولتی
پرداخت سود
کمک هزینه جویای کار
Jobseeker's Allowance
مزایای بیماری
sickness benefit
غرامت ایام بیماری
مزایای دولتی
state benefits
حقوق بیکاری
unemployment benefit
یارانه
unemployment pay
مزایای رفاهی
subsidy
جزوه دولتی
welfare benefits
اعطا کردن
government handout
شبکه ایمنی
کمک های دولتی
یارانه دولتی
شبکه امنیت اجتماعی
government subsidy
ill-being
بد بودن
hardship
سختی
افسردگی
disadvantage
عیب
discontent
نارضایتی
dissatisfaction
صدمه
harm
ضرر - زیان
بدبختی
misery
محدودیت
غمگینی
sadness
غم و اندوه
sorrow
ناراحتی
unhappiness
وای
woe
رنج کشیدن
suffering
ناملایمات
adversity
دشواری
مشکل
ریاضت
austerity
بد شانسی
misfortune
حقوق خصوصی
privation
مصیبت
affliction
فاجعه
calamity
فقر
tribulation
خواستن
destitution
عذاب
بار
torment
ظلم
شکایت
oppression
آزار و اذیت
grievance
persecution