assessment
assessment - ارزیابی
noun - اسم
UK :
US :
ارزیاب
فرآیندی که در آن درباره یک شخص یا موقعیت یا قضاوتی که می کنید قضاوت می کنید
محاسبه در مورد هزینه یا ارزش چیزی
قضاوتی که در مورد یک شخص یا موقعیت پس از در نظر گرفتن تمام اطلاعات انجام می دهید
a calculation of how much something will cost to repair, how much something is worth how much money someone should be given etc
محاسبه هزینه تعمیر یک چیز، چقدر ارزش چیزی، چقدر پول باید به کسی داده شود و غیره
محاسبه مقدار مالیاتی که شخص باید بپردازد
the act of judging or deciding the amount value quality or importance of something or the judgment or decision that is made
عمل قضاوت یا تصمیم گیری در مورد مقدار، ارزش، کیفیت یا اهمیت چیزی، یا قضاوت یا تصمیمی که گرفته می شود.
the process of testing and making a judgment about someone's knowledge ability skills, etc., or the judgment that is made
فرآیند آزمایش و قضاوت در مورد دانش، توانایی، مهارت ها و غیره یک فرد یا قضاوتی که انجام می شود.
فرآیند در نظر گرفتن تمام اطلاعات در مورد یک موقعیت یا یک شخص و قضاوت
فرآیند در نظر گرفتن مقدار یا ارزش چیزی یا تصمیمی که گرفته می شود
فرآیند محاسبه میزان مالیاتی که شخص باید پرداخت کند یا مبلغی که باید پرداخت شود
فرآیند آزمایش، و قضاوت در مورد دانش، توانایی، مهارت ها و غیره یک فرد.
ارزشیابی از طریق آزمون کتبی در پایان دوره می باشد.
یکی دیگر از زمینه های نگرانی ارزیابی اضافی بود.
از هر کدام بخواهید که نیازهای بیمه خود را ارزیابی کند و برنامه ای برای پوشش آن نیازها داشته باشد.
The Commissioner of Inland Revenue made and confirmed assessments on the taxpayer for those years in respect of the profits from sub-licensing the films.
کمیساریای درآمد داخلی ارزیابیهایی را در مورد مالیاتدهنده آن سالها در رابطه با سود حاصل از مجوز فرعی فیلمها انجام داد و تأیید کرد.
Most schools nowadays prefer to use continuous assessment because it gives a fairer picture of how the student has done during the whole year.
امروزه بیشتر مدارس ترجیح می دهند از ارزشیابی مستمر استفاده کنند، زیرا تصویر منصفانه تری از عملکرد دانش آموزان در طول سال ارائه می دهد.
Its advantage is that it allows a far deeper and richer assessment to be made than the pen and paper exercise.
مزیت آن این است که امکان ارزیابی عمیق تر و غنی تر از تمرین قلم و کاغذ را فراهم می کند.
با این حال، مزایای قابل بحثی از تمرین ارزیابی انتخابی وجود دارد.
During the assessment Ann was interviewed.
در طول ارزیابی با آن مصاحبه شد.
It is a consideration which I should have applied myself to the assessment of general damages to favour this plaintiff.
این ملاحظاتی است که من باید برای ارزیابی خسارت کلی به نفع این شاکی اعمال می کردم.
ارزیابی دقیق از خطرات موجود
An adequate environmental impact assessment was not carried out on the bypass project.
ارزیابی اثرات زیست محیطی کافی در پروژه کنارگذر انجام نشد.
ما ارزیابی های اولیه را انجام دادیم که دامنه کار را مشخص می کرد.
شهر آنها را برای ارزیابی ساختاری خسارت استخدام کرد.
ارزیابی او از وضعیت
ارزیابی عینی از شدت مشکل دشوار بود.
اگر بیمارستان بخواهد مراقبت های بهداشتی موثری ارائه دهد، نیازسنجی بسیار مهم است.
written exams and other forms of assessment
امتحانات کتبی و سایر اشکال ارزیابی
یک ارزیابی مالیاتی
او در ارزیابی های شخصی خود زیرک بود.
مدیر جدید یک ارزیابی از بخش فروش انجام داد.
ما باید یک ارزیابی دقیق از خطرات موجود انجام دهیم.
آیا شما می گویید که این یک ارزیابی منصفانه از وضعیت است؟
Both their assessments of production costs were hopelessly inaccurate.
هر دو ارزیابی آنها از هزینه های تولید نادرست بود.
ما یک ارزیابی سالانه از سیستم انجام می دهیم تا نیاز به هرگونه بهبود ایمنی را تعیین کنیم.
روش معمول ارزیابی برای دوره های تدریس شده ما، مقاله کتبی است.
اعتبار سنجی خارجی ارزیابی های معلمان انجام می شود.
ما در حال بررسی روش های آموزشی و معیارهای ارزیابی خود هستیم.
اولین کاری که باید انجام دهید این است که وضعیت را ارزیابی کنید.
آنها قصد دارند ارزیابی دقیق تری از مشتریان بالقوه انجام دهند.
بر اساس ارزیابی اولیه ما، پیشرفت به طور قابل توجهی کندتر از آنچه پیش بینی شده بود بود.
They have asked for an independent safety assessment of the factory.
آنها خواستار ارزیابی ایمنی مستقل از کارخانه شده اند.
وام دهنده یک ارزیابی کننده یا نقشه بردار را برای ارزیابی ملک می فرستد.
اگر با ارزیابی ما مخالف هستید، حق تجدید نظر دارید.
Much of the responsibility for tax assessment was passed to the taxpayer.
بخش عمده ای از مسئولیت تشخیص مالیات به مالیات دهندگان واگذار شد.
ما ممکن است ارزیابی را تا دو سال پس از پرداخت مالیات تغییر دهیم.
The diploma will be awarded based on a final exam and continuous assessment throughout the course.
مدرک بر اساس امتحان نهایی و ارزیابی مستمر در طول دوره اعطا خواهد شد.
هر کارمند جدید باید در آزمون ارزیابی زبان انگلیسی شرکت کند.
ارزیابی
appraisal
برآورد کردن
estimation
قضاوت ایالات متحده
judgmentUS
قضاوت انگلستان
judgementUK
تحلیل و بررسی
تخمین زدن
نظر
رتبه بندی
عزم
appraisement
ثابت
determination
gagingUS
gaugingUK
gagingUS
توجه
gaugingUK
مرور
ارزش گذاری
انتقاد
valuation
حساب کردن
نقد
reckoning
قضاوت ارزشی
critique
گزارش
چشم انداز
مشاهده
جمع بندی
اندازه گیری
summing-up
تفسیر
sizing up
تصمیم گیری
commentary
قدردانی
مطالعه
appreciation
اطلاع
indifference
بی تفاوتی
apathy
کناره گیری
detachment
بی علاقگی
disinterest
بی توجهی
disinterestedness
کنجکاوی
disregard
بی اعتنایی
incuriousness
بی عاطفه
incuriosity
بی عاطفه بودن
nonchalance
بی طرفی
unconcern
بی احتیاطی
callousness
بی علاقه
dispassionateness
عدم پاسخگویی
impartiality
تصادفی بودن
impassiveness
فاصله
insouciance
عدم تحمل
uninterest
رضایت
unresponsiveness
عدم حساسیت
casualness
کمبود علاقه
عینیت
impassivity
سکوت
complacence
گذشته
insensitivity
objectivity
nonresponse