might
might - ممکن
modal verb - فعل معین شرطی
UK :
US :
if something might happen or might be true there is a possibility that it may happen or may be true but you are not at all certain
اگر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد یا ممکن است درست باشد، این احتمال وجود دارد که ممکن است اتفاق بیفتد یا ممکن است درست باشد، اما شما اصلا مطمئن نیستید
used as the past tense of ‘may’ when reporting that someone talked or thought about the possibility of something
به عنوان زمان گذشته «ممکن است» برای گزارش اینکه شخصی صحبت کرده یا درباره امکان چیزی فکر کرده است استفاده می شود
قبلاً می گفت که چیزی در گذشته امکان پذیر بود اما در واقع اتفاق نیفتاد
برای پیشنهاد دادن مودبانه به کسی استفاده می شود که چه کاری باید انجام دهد
برای انجام کاری مودبانه اجازه می خواست
زمانی استفاده می شود که گزارش می دهد که شخصی برای انجام کاری اجازه درخواست کرده است
هنگامی که شما عصبانی هستید استفاده می شود زیرا کسی کاری را انجام نداده است که شما فکر می کنید باید انجام دهد
used after ‘so that’ or ‘in order that’ to say that someone did something in order to make something else happen or be possible
بعد از «بنابراین» یا «به منظور آن» استفاده میشود تا بگوییم کسی کاری را انجام داده است تا چیز دیگری اتفاق بیفتد یا ممکن شود.
می گفت حتی اگر چیزی ممکن است درست باشد، چیزی متفاوت یا مخالف نیز صادق است
برای پرسیدن سوال به شیوه ای رسمی و نسبتاً غیر دوستانه استفاده می شد
قدرت و قدرت زیاد
past simple of the verb may used especially when reporting what someone has said, thought asked, etc.
گذشته ساده فعل ممکن است، مخصوصاً هنگام گزارش دادن آنچه که کسی گفته، فکر کرده، پرسیده است و غیره استفاده می شود.
used to express the possibility that something will happen or be done, or that something is true although not very likely
برای بیان این احتمال استفاده می شود که اتفاقی بیفتد یا انجام شود، یا اینکه چیزی درست است، اگرچه احتمال آن زیاد نیست
هنگام درخواست اجازه، به عنوان یک شکل مودبانه تر از می استفاده می شود
برای ارائه یک پیشنهاد یا پیشنهاد یک امکان به روشی مؤدبانه استفاده می شود
به خصوص با عصبانیت پیشنهاد می کند که چه کاری باید انجام دهد تا خوشایند، درست، مودب و غیره باشد.
used to introduce a statement that is very different from the statement you really want to make in order to compare the two
برای معرفی عبارتی بسیار متفاوت از جمله ای که واقعاً می خواهید بیان کنید، به منظور مقایسه این دو مورد استفاده می شود
قدرت، قدرت یا نیرو
گذشته ساده ماه می
used to express the possibility that something will happen or be done or is true although it may not be very likely
برای بیان این احتمال استفاده می شود که اتفاقی بیفتد یا انجام شود یا درست باشد، اگرچه ممکن است خیلی محتمل نباشد
برای پیشنهاد استفاده می شود، به ویژه با عصبانیت، کاری که کسی باید انجام دهد تا خوشایند یا مودب باشد
اما ممکن است شما هم بخواهید ضربه بخورید.
به این ترتیب ما نگاهی اجمالی به آنچه که می توان آن را انجمن هرمنوتیکی قدیسان نامید، می بینیم.
میتوان انتظار داشت که دموکراسی تحت چنین فشاری سقوط کند.
میخواستم به او بگویم شاید من تنها کسی باشم که به آن رای میدهد.
گفت شاید فردا بهت زنگ بزنه
جروم گفت که با وقت آزاد اضافی، آنها ممکن است کارهای داوطلبانه بیشتری انجام دهند.
اگر هاوایی خیلی گران باشد، ممکن است به فلوریدا برویم.
فاضلاب و چاه ممکن است بیماری را متوقف کند، اما هزینه بسیار بیشتری دارد.
شاید بیرون بود
این ممکن است کمی به درد کمک کند.
او ممکن است به موقع به آنجا برسد، اما نمی توانم مطمئن باشم.
شاید برای نجات ساختمان دیر نباشد.
می دانم که ویکی این کار را دوست ندارد، اما ممکن است آن را خیلی بد به نظر نرسانم.
قرص ها شاید به او کمک می کردند، فقط اگر آنها را مرتب مصرف می کرد.
او ممکن است بگوید که اکنون (= درست است که می کند)، اما به زودی می تواند نظر خود را تغییر دهد.
او ممکن است، اگر تصمیم می گرفت، بازنشسته شود و بقیه روزهایش را در لوکس زندگی کند.
گفت شاید فردا بیاد.
ژنگ گفت ممکن است مدت زیادی در شهر بماند.
ممکن است سعی کنید با میز کمک تماس بگیرید.
فکر کردم شاید شنبه برویم باغ وحش.
آیا می توانم از تلفن شما استفاده کنم؟
اگه بتونم یه چیزی بگم…
چگونه می توان برنامه ها را بهبود بخشید؟
و او چه کسی ممکن است باشد؟
من فکر می کنم شما حداقل ممکن است پیشنهاد کمک کنید!
راستش شاید به من گفتی!
شاید حدس می زدم تو بودی!
همانطور که انتظار دارید فیلم او پر از جلوه های جادویی بود.
«و پول از کجا می آید؟» «شاید بپرسید!»
اگر هیچ کس دیگری آن را نمی خواهد، ممکن است آن را به او بدهیم.
اگر می خواهید شکر بخورید، ممکن است یک تکه شکلات نیز بخورید.
او می تواند به سه زبان صحبت کند.
او سعی خواهد کرد و فردا دیدار خواهد کرد.
باید کار پیدا کنی
شما باید سیگار را ترک کنید
من سیگار می کشیدم اما دو سال پیش آن را ترک کردم.
آیا می توانم مریم را دعوت کنم؟
آیا باید مریم را دعوت می کردم؟
من برایش ساندویچ آوردم چون فکر کردم ممکن است گرسنه باشد.
Very politely the little boy asked if he might have another piece of cake (= he said May I have another piece of cake please?).
خیلی مودبانه پسر کوچولو پرسید که آیا ممکن است یک تکه کیک دیگر داشته باشد (= او گفت: میشه یک تکه کیک دیگر هم داشته باشم، لطفا؟).
اگر بتوانم به اندازه کافی پول پس انداز کنم، ممکن است سال آینده بیایم و به شما سر بزنم.
قدرت
استحکام - قدرت
زور
انرژی
potency
پویسانس
puissance
ظرفیت
نفوذ
clout
vigourUK
vigourUK
قابلیت
بهره وری
نیرومندی
forcefulness
تاب خوردن
powerfulness
توانایی
sway
قهوه ای
توانمندی
brawn
سینه
potence
اثر
prowess
ماهیچه
sinew
vigorUS
efficacy
فرمان
mightiness
اسب بخار
عضلانی بودن
vigorUS
استقامت
تنومند بودن
horsepower
muscularity
robustness
stamina
stoutness
weakness
ضعف
feebleness
ناتوانی
debility
ناتوانی جنسی
impotence
تردی
impotency
فرسودگی
powerlessness
ظرافت
fragility
غش
weakliness
شکنندگی
decrepitude
درماندگی
delicacy
خستگی
delicateness
انرژی
enfeeblement
سستی
faintness
کسالت
frailness
بی حالی
helplessness
تنبیه
tiredness
لرزش
debilitation
بی کفایتی
enervation
ناکارآمدی
exhaustion
fatigue
infirmity
languidness
languor
lethargy
puniness
shakiness
inadequacy
incapacity
incompetence
inefficiency
ineptness