agenda
agenda - دستور جلسه
noun - اسم
UK :
US :
فهرستی از مشکلات یا موضوعاتی که یک دولت، سازمان و غیره در نظر دارد با آنها مقابله کند
ایده هایی که یک حزب سیاسی فکر می کند مهم است و چیزهایی که حزب قصد دارد به آن دست یابد
فهرستی از موضوعاتی که در جلسه مورد بحث قرار می گیرد
فهرستی از کارهایی که به نظر شخصی مهم است یا قصد انجام آن را دارد
برنامه یا اهداف مخفی کسی، به جای آنهایی که می گویند دارند
لیستی از مواردی که در جلسه مورد بحث قرار می گیرد
فهرستی از اهداف یا دستاوردهای احتمالی آینده
هدف یا دلیل پنهانی برای انجام کاری
یک دستور کار همچنین می تواند به هر موضوعی که باید با آن رسیدگی شود اشاره کند
esp. disapproving An agenda is also a particular program of action often one that is not directly expressed
مخصوصا عدم تایید دستور کار نیز یک برنامه اقدام خاص است، اغلب برنامه ای که مستقیما بیان نمی شود
the things that a person or organization considers to be important and wants to solve or achieve or their reasons for wanting to do something
چیزهایی که یک شخص یا سازمان آن ها را مهم می داند و می خواهد حل کند یا به آن دست یابد، یا دلایل آنها برای تمایل به انجام کاری
لیستی از مواردی که در یک جلسه مورد بحث قرار می گیرد
اولین مورد توانایی برقراری ارتباط است: پیدا کردن موضوع، تمرکز بر یک دستور کار.
The new leaders have been very aggressive in promoting their conservative agenda.
رهبران جدید در پیشبرد برنامه محافظه کارانه خود بسیار تهاجمی عمل کرده اند.
در این میان، صندوق های توسعه اقتصادی فدرال دستور کار شهرداری را تغییر می دهد.
تعداد کمی از انتخابات عمومی یا دولت ها دستور کار جدیدی را ترسیم می کنند.
این انتخابات حتی اگر ادعای پیروزی را داشته باشد، هیچ برنامه ای برای اداره چنین تقسیم بندی ندارد.
رئیس جمهور در پیام وضعیت اتحادیه خود در 4 فوریه از یک برنامه سیاستی خاص رونمایی خواهد کرد.
Yet the aspiration for social cohesion is the unstated aim of much of the republican agenda in New Labour.
با این حال، آرزوی انسجام اجتماعی هدف اعلام نشده بیشتر دستور کار جمهوری خواهان در کارگر جدید است.
آیا نسخه ای از دستور جلسه فردا دارید؟
بحران سوخت در راس جلسه امروز هیات مدیره قرار خواهد گرفت.
پس در نگاه اول به نظر نمی رسد این موضوع در دستور کار قرار گیرد.
اگر بخواهید در مورد چیزی که در دستور کار نیست بحث کنید چه می کنید؟
The following conferences did place racism on the agenda and all white participants were expected to take it seriously.
کنفرانس های بعدی نژادپرستی را در دستور کار قرار دادند و از همه شرکت کنندگان سفیدپوست انتظار می رفت آن را جدی بگیرند.
ما یک دستور کار بسیار کامل از موضوعات برای بحث داریم.
موضوع بعدی در دستور کار بودجه تبلیغات است.
در شرکت ما کیفیت در دستور کار قرار دارد.
آنها سعی کرده اند این موضوع را در دستور کار سیاسی قرار دهند.
فقر کودکان از دستور کار خارج شده است.
اکنون آموزش در راس دستور کار دولت قرار دارد (= مهمترین).
کاهش هزینه ها در دستور کار سه ماهه آینده است.
Newspapers have been accused of trying to set the agenda for the government (= decide what is important).
روزنامه ها متهم به تلاش برای تعیین دستور کار برای دولت (= تصمیم گیری در مورد آنچه مهم است) شده اند.
کالج باید یک دستور کار برای تغییر ترسیم کند.
این هنرمند اجازه می دهد که برنامه کاری خود بر آنچه قرار بود یک پروژه اجتماعی باشد تأثیر بگذارد.
یک نسخه از دستور جلسه یک ماه قبل از کنفرانس در اختیار نمایندگان قرار می گیرد.
دستور جلسه 18 ماده ای برای این جلسه تنظیم شد.
ایمنی در محل کار در دستور کار جلسه ماه آینده است.
بحث حقوق از دستور کار خارج شده بود.
این یک دستور کار جاه طلبانه است که اجرای آن به زمان نیاز دارد.
تعطیلات گران قیمت امسال قطعاً از دستور کار خارج شده است.
تصمیم بعدی در دستور کار این است که در کجا زندگی کنیم.
این حزب برنامه سیاسی نسبتاً محدودی دارد.
ما یک دستور کار توافق شده برای اقدام داریم.
ما برنامه ای را دنبال می کردیم که توسط خود دانش آموزان تعیین شده بود.
آنها دنبال برنامه خودشان بودند.
من سعی نمی کنم هیچ دستور کاری را در اینجا پیش ببرم.
چند مورد مهم در دستور کار بود.
موضوع امنیت در دستور کار جلسه بعد از ظهر امروز قرار دارد.
حقوق زنان دوباره در دستور کار قرار گرفته است (= دوباره به صورت علنی مورد بحث قرار می گیرد).
The subject of safety needs to be placed high on/at the top of the agenda (= must be discussed because it is very important).
موضوع ایمنی باید در بالاترین نقطه / در بالای دستور کار قرار گیرد (= باید مورد بحث قرار گیرد زیرا بسیار مهم است).
در سخنرانی آخر هفته نخست وزیر آموزش و پرورش به شدت در دستور کار سیاسی قرار گرفت.
او احساس می کرد که برخی از گروه دستور کار دارند.
هیچ دستور کار پنهانی وجود ندارد - من فقط سعی می کنم کمک کنم.
از جمله مواردی که در دستور کار قرار گرفت، بودجه سال آینده و افزایش حق عضویت بود.
پیدا کردن کار در راس برنامه های من است.
برنامه
programUS
programUS
programmeUK
programmeUK
inventory
فهرست
itinerary
برنامه سفر
لیست کاری
worklist
کارت
چک لیست
checklist
طرح
سرفصل دروس
syllabus
صورت حساب
کاتالوگ ایالات متحده
catalogUS
کاتالوگ انگلستان
catalogueUK
اسکله
docket
به صف شدن
lineup
فهرست کردن
listing
یادداشت
memo
طرح کلی
outline
جدول
منو
رکورد
ثبت نام
ثبت
registry
طرحواره
schema
چارت سازمانی
فهرست راهنما
رول
directory
لیست برای انجام کار
line-up
to-do list
mishmash
اش شله قلمکار
بهم ریختگی
jumble
بهم ریختن
hodgepodge
درهم و برهم
hash
هش
hotchpotch
هوچ پاچ