finding
finding - یافته
noun - اسم
UK :
US :
اطلاعاتی که شخصی در نتیجه مطالعه، کار و غیره کشف کرده است
تصمیمی که توسط قاضی یا هیئت منصفه گرفته می شود
a piece of information that is discovered during an official examination of a problem situation or object
بخشی از اطلاعاتی که در طی بررسی رسمی یک مشکل، موقعیت یا شیء کشف می شود
a judgment made at the end of an official legal inquiry (= a process to discover the answer to something)
قضاوت در پایان یک تحقیق رسمی قانونی (= فرآیندی برای کشف پاسخ چیزی)
information that has been discovered esp. by detailed study
اطلاعاتی که به ویژه کشف شده است. با مطالعه دقیق
اطلاعات یا واقعیتی که با مطالعه چیزی کشف می شود
تصمیم در دادگاه حقوقی
در همین حال، کارن یانگز جنبه بیمه را بررسی کرده است و یافته های او در این صفحه است.
It reveals shortcomings in research questions, methodological approach and interpretations of findings.
کاستی هایی را در سؤالات تحقیق، رویکرد روش شناختی و تفسیر یافته ها آشکار می کند.
یافتههای تحقیق در مورد سایر شیوههای رفتار سیاسی کمتر گسترده و سازگارتر است.
نیروی پلیس تصویر خود را به شدت با یافته های کمیسیون مخدوش کرده است.
Support for this comes from the finding that faecal protease activity largely derived from bacteria, is increased threefold in colitis.
حمایت از این نتیجه از یافتهها ناشی میشود که فعالیت پروتئاز مدفوع، که عمدتاً از باکتریها به دست میآید، در کولیت سه برابر افزایش مییابد.
The evaluation of the findings of any piece of research must also of course take into account its nature and aims.
ارزشیابی یافته های هر تحقیقی البته باید ماهیت و اهداف آن را نیز در نظر بگیرد.
یکی از یافته ها این بود که بسیاری از موارد «آنفولانزای معده» ناشی از پخت نادرست غذا است.
آنها هنوز یک سال پس از تحقیقات، یافته های خود را اعلام نکرده اند.
با کمال تعجب، برخی از محققان جنوبی با یافته های آنها موافق هستند.
یافته های تحقیق ما نشان می دهد که زنان باردار از این درمان سود می برند.
این یافته ها نشان می دهد که هیچ ارتباط مستقیمی بین بیکاری و جرم وجود ندارد.
این نتیجه یافته های بسیاری از مطالعات قبلی را تایید می کند.
برای گزارش/ارائه/انتشار یافته های خود
اکنون یافتههای کلیدی این مطالعات را خلاصه میکنم.
یکی از یافته های جالب این نظرسنجی این بود که افراد مسن تر از جوانان شادتر بودند.
دادگاه تجدید نظر نتیجه غیرقانونی بودن این توافق را تایید کرد.
دادگاه به نفع متهم رای داد.
این پانل یافته ها و توصیه های خود را منتشر خواهد کرد.
نتایج این کمیسیون امروز منتشر خواهد شد.
دولت چه زمانی نتایج گزارش خود را منتشر خواهد کرد؟
The study's most surprising finding was the degree of agreement among parents, employers and childcare providers.
شگفت آورترین یافته این مطالعه میزان توافق بین والدین، کارفرمایان و ارائه دهندگان مراقبت از کودکان بود.
او یافته های اولیه خود را در این کنفرانس ارائه خواهد کرد.
یافته های نظرسنجی با ارزیابی خود دانش آموزان مطابقت دارد.
مطالعه حاضر با یافته های قبلی در تضاد است.
مطالعات بعدی قادر به تکرار این یافته ها نبودند.
تعمیم این یافته ها به جمعیت بزرگتر دشوار است.
این یافته باید با احتیاط تفسیر شود.
سخنگوی اداره درآمد داخلی این یافته ها را رد کرد.
According to the latest findings from the Women's Health Initiative many women's symptoms return after stopping the treatment.
بر اساس آخرین یافته های ابتکار بهداشت زنان، بسیاری از علائم زنان پس از توقف درمان بازمی گردند.
علیرغم این یافته های منفی، این گزارش پیشرفت هایی را مشخص کرد.
یافته های ما به عدم آموزش کارکنان خدمات اجتماعی اشاره دارد.
یافته های ما مربوط به تولدها از سال 1994 تا 2002 است.
یافته های اخیر ما با یافته های یک مطالعه قبلی مطابقت دارد.
دانشمندان این یافته ها را به چالش کشیده اند.
یافته های مشابهی از یک آزمایش بعدی به دست آمد.
یافته های مشابهی در اسپانیا نیز انجام شد.
از دانش آموزان خواسته شد که یافته های خود را در قالب یک گزارش بنویسند.
این یافته ها بر اساس مصاحبه با بیش از 2000 نفر است.
یافتههای یک گروه را میتوان در مورد سایرین نیز به کار برد.
یافته های مدرسه مطالعه موردی ممکن است در مدارس جاهای دیگر اعمال شود.
ruling
حکم می کند
decree
فرمان
judgementUK
قضاوت انگلستان
judgmentUS
قضاوت ایالات متحده
verdict
حکم
تصمیم گیری
pronouncement
بیانیه
نتیجه
قانون
قضاوت
adjudication
عزم
determination
سفارش
توصیه
جمله
اعلام
declaration
عذاب
doom
برگزاری
holding
وضوح
برطرف کردن
دستور
جایزه
commandment
زنگ زدن
injunction
داوری
نظر
تشخیص
arbitration
توافق
رهایی، رستگاری
diagnosis
deliverance
edict
پاسخ
indecision
بلاتکلیفی
lawlessness
بی قانونی
plea
درخواست