addition
addition - علاوه بر این
noun - اسم
UK :
US :
عمل افزودن چیزی به چیز دیگری
چیزی که اغلب به منظور بهبود آن به چیز دیگری اضافه می شود
فرآیند جمع کردن اعداد یا مقادیر برای ایجاد یک کل
یک اتاق اضافی که به یک ساختمان اضافه شده است
فرآیند جمع کردن اعداد یا مقادیر با هم
همچنین)
چیزی که به چیز دیگری اضافه شده است
شخصی جدید که به یک گروه پیوسته یا به آن اضافه شده است
عمل افزودن یک ماده یا چیز به چیز دیگری
قسمت جدیدی که به خانه یا ساختمان دیگری اضافه شده است
فرآیند محاسبه مجموع یک گروه از اعداد
the joining of something to something else to make it larger or more important or the person or thing that joins something
پیوستن چیزی به چیز دیگری برای بزرگتر یا مهمتر کردن آن، یا شخص یا چیزی که به چیزی می پیوندد
چیز اضافی که به چیزی اضافه می شود
یک قسمت جدید به یک ساختمان اضافه شده است
برای گفتن اینکه چیز دیگری وجود دارد یا شامل می شود استفاده می شود
هر از چند گاهی به لیست اضافه می شود.
این یک افزوده به مشخصات زبان اصلی است و نمی توان تضمین کرد که در نسخه های بعدی بدون تغییر باقی بماند.
This is an addition to the original language specification and it can not be guaranteed to remain unchanged in future releases.
سیمپسون ها یک بخش بزرگ را در پشت خانه خود ساختند.
علاوه بر نگرانیهای کوچک روزانه، این افراد غیرقابل نفوذ بودند که توجه آنها را به خود جلب میکردند.
In addition to the daily little worries, these were the sweeping imponderables that held their attention.
علاوه بر این، گریلز گفت، از هیچ رهبر مدنی در مورد ایمانشان سؤال نشد.
علاوه بر این، مایکروسافت هفته گذشته ریک بلوزو را به عنوان رئیس جمهور منصوب کرد.
چیزهای عشقی را در نظر بگیرید، زیرا افزوده اصلی است.
یک برنامه لحظه آخری برای سفر رئیس جمهور اضافه شده است.
در سه ماه گذشته یک فرد جدید به خانواده اضافه شده است - دختر ما، راشل.
این یک انبار بزرگ بود که با اضافه شدن تخت ها به خوابگاه تبدیل شده بود.
با وجود افزودن کود، گل ها هنوز قادر به رشد در خاک نیستند.
همه این فناوریها به تازگی اضافه شدهاند.
جدیدترین محصول اضافه شده به طیف خودروهای ما
این یک افزوده خوشایند به ادبیات تاریخ هنر غرب است.
نمک را اضافه کنید، با هر افزودن مزه کنید.
مواد اولیه ماکارونی آرد و آب است، گاهی اوقات با اضافه کردن تخم مرغ یا روغن.
معمارانی که در اضافات خانه تخصص دارند
اضافه شده باید با معماری خانه مطابقت داشته باشد.
کودکان جمع و تفریق را یاد می گیرند
علاوه بر این تمهیدات، آمبولانس های اضافی نیز تا نیمه های شب در حال انجام وظیفه خواهند بود.
علاوه بر این، یک نکته دیگر نیز وجود دارد.
افزودنی به خانواده (= فرزند دیگر)
اضافات لحظه آخری به بسته پیشنهادی دولت
اخیراً چندین مورد به مجموعه اضافه شده است.
افزودنی به مساحت 22000 فوت مربع که توسط یک معمار ژاپنی طراحی شده است
یک اتاق خانوادگی به خانه اش
او آن را با اضافه کردن ساده حل کرد.
او می تواند جمع انجام دهد، اما هنوز تفریق را یاد نگرفته است.
Bilingual children do better in IQ tests than children who speak only one language. In addition/What is more they seem to find it easier to learn third or even fourth languages.
کودکان دو زبانه در تست های هوش بهتر از کودکانی که تنها به یک زبان صحبت می کنند، عمل می کنند. علاوه بر این، به نظر می رسد یادگیری زبان های سوم یا حتی چهارم برای آنها آسان تر است.
Learning another language not only improves children’s job prospects in later life but also boosts their self-esteem.
یادگیری زبان دیگر نه تنها آینده شغلی کودکان را در زندگی بعدی بهبود می بخشد، بلکه عزت نفس آنها را نیز افزایش می دهد.
Teaching children a second language improves their job prospects in later life. Other benefits include increased self-esteem and greater tolerance of other cultures.
آموزش زبان دوم به کودکان، آینده شغلی آنها را در زندگی بعدی بهبود می بخشد. از دیگر مزایای آن می توان به افزایش عزت نفس و تحمل بیشتر فرهنگ های دیگر اشاره کرد.
Another/One further/One additional reason for encouraging bilingual education is that it boosts children’s self-esteem.
یکی دیگر/یکی دیگر/یکی دیگر از دلایل تشویق آموزش دوزبانه این است که عزت نفس کودکان را افزایش می دهد.
Studies suggest that bilingual children find it easier to learn additional languages. There is, moreover increasing evidence that bilingual children perform better across a range of school subjects, not just foreign languages.
مطالعات نشان می دهد که کودکان دوزبانه یادگیری زبان های اضافی را آسان تر می کنند. علاوه بر این، شواهد فزاینده ای وجود دارد که نشان می دهد کودکان دوزبانه در طیف وسیعی از دروس مدرسه، نه فقط در زبان های خارجی، عملکرد بهتری دارند.
His claim that children find bilingual education confusing is based on very little evidence. Moreover the evidence he does provide is seriously flawed.
ادعای او مبنی بر اینکه کودکان آموزش دوزبانه را گیج کننده می دانند مبتنی بر شواهد بسیار کمی است. علاوه بر این، شواهدی که او ارائه می کند به شدت ناقص است.
Research has shown that first-language development is not impeded by exposure to a second language. Furthermore there is no evidence to support the claim that children find bilingual education confusing.
تحقیقات نشان داده است که قرار گرفتن در معرض زبان دوم مانع رشد زبان اول نمی شود. علاوه بر این، هیچ مدرکی برای حمایت از این ادعا وجود ندارد که کودکان آموزش دوزبانه را گیج کننده می دانند.
Twice a week the children are tested in basic mathematical skills such as addition (= calculating the total of different numbers put together) and subtraction.
هفته ای دو بار از بچه ها در مهارت های ریاضی پایه مانند جمع (= محاسبه مجموع اعداد مختلف در کنار هم) و تفریق آزمایش می شود.
او علاوه بر آپارتمانش در منهتن، یک ویلا در ایتالیا و یک قلعه در اسکاتلند دارد.
او اذعان می کند که توفو یک افزودنی مفید برای طیف وسیعی از جایگزین های گوشت است.
من بسیاری از گیاهان عجیب و غریب در مجموعه خود دارم و پاسی فلورا یا گل ساعتی آخرین افزوده من است.
یک منشی جدید می تواند خوش آمدید.
ما اخیراً چندین عضو جدید به خانواده داشته ایم (= نوزادان جدید).
بیشتر محیط های کاری با افزودن (= با افزودن) چند گیاه و عکس بهبود می یابند.
adding
اضافه كردن
inclusion
شمول
معرفی
incorporation
الحاق
implant
ایمپلنت
injection
تزریق
insertion
درج
installation
نصب و راه اندازی
installing
نصب کردن
موسسه، نهاد
introducing
پیوست
attachment
استقرار
القاء
induction
ادغام
infusion
درون یابی
integration
مکمل
interpolation
پذیرش
supplement
چسباندن
admittance
افزونه
affixing
هجوم
درج کنید
influx
انضمام
insert
مناسب
annexation
اسکان
fitting
قرار دادن
lodging
ترکیبی
placing
ورود
putting