revise
revise - تجدید نظر کنید
verb - فعل
UK :
US :
تجدید نظر
تغییر چیزی به دلیل اطلاعات یا ایده های جدید
برای مطالعه مجدد حقایق، به منظور یادگیری آنها قبل از امتحان
برای تغییر یک نوشته با افزودن اطلاعات جدید، ایجاد بهبود یا تصحیح اشتباهات
برای تغییر یک برنامه یا ارقام خود برای چیزی به دلیل اطلاعات جدید
نگاه کردن یا بررسی مجدد یک ایده، نوشته و غیره به منظور اصلاح یا بهبود آن
برای مطالعه مجدد چیزی که قبلاً آموخته اید، برای آمادگی برای امتحان
تغییر یا اصلاح چیزی، به ویژه یک قطعه نوشته
Br تجدید نظر یعنی مطالعه مجدد مطالبی که آموخته اید تا برای امتحان آماده شوید.
برای تغییر یک مقدار یا مقدار به منظور دقیق تر کردن آن
ایجاد تغییراتی در یک طرح، سیستم یا قانون به منظور بهبود آن
ایجاد تغییرات در یک کتاب، سند و غیره به منظور بهبود آن، تصحیح اشتباهات یا اینکه حاوی جدیدترین اطلاعات باشد.
to make changes to a book document etc. in order to improve it correct mistakes, or make it contain the most recent information
در مجموع، کمونیست ها می توانند با 45 تا 50 کرسی در مجلس 500 کرسی تجدیدنظر شده از انتخابات عمومی بیرون بیایند.
All told, the Communists could come out of the general election with some 45-50 seats in the revised 500-seat lower house.
احمد در طبقه بالا در حال بازبینی است.
Ahmed's upstairs, revising.
چنی اصرار دارد که این سیاست بازنگری شود.
ناشر نسخه خطی شما را تا زمانی که به طور کامل بازبینی نشده باشد، نمی پذیرد.
این اقدام پس از رای گیری توسط نایب السلطنه ها انجام شد که به طور نامحدود پیشنهادی برای لغو رای 20 جولای خود در مورد بازنگری در سیاست های پذیرش ارائه کردند.
The move came after a vote by regents indefinitely tabling a motion to rescind their July 20 vote revising admissions policies.
این مطالعه همچنین وزارت کشاورزی ایالات متحده را بر آن داشت تا زمان های برشته کردن توصیه شده خود را بازبینی و کوتاه کند.
The study also prompted the U. S. Department of Agriculture to revise and shorten its recommended roasting times.
این طرح تجدید نظر شد و هزینه به 600 دلار کاهش یافت.
او کار خود را به دوستش داد تا اصلاح شود، زیرا برای او سخت بود که اشتباهات خود را ببیند.
کتابخانه مملو از دانش آموزانی بود که برای امتحانات پایانی تجدید نظر می کردند.
آلیسون در واقع اغلب غایب بود، نمایشنامه تلویزیونی خود را اصلاح کرد و نمایشنامه بعدی خود را نوشت.
دوست دارم وقتی داستان من را اصلاح کردم بخوانید.
آنها در نظر گرفته شده اند که برای تثبیت یا اصلاح زبانی که قبلاً به روش های دیگر ارائه شده است استفاده شوند.
They are intended to be used to consolidate or to revise language which has already been presented in other ways.
در زمان ورود رئیس جمهور به کفلاولک، سخنرانی اصلاح شده آماده بود.
توقف های دیگر و هدف نهایی اصلاح شده 245 وجود داشت.
شما باید برنامه را با توجه به رویدادهایی که در حال رخ دادن هستند، بررسی و تجدید نظر کنید.
او سپس تیمی متشکل از پنج کارمند را سازماندهی کرد که این پیشنهاد و چندین سند دیگر را بدون وقفه در جریان کار بازبینی کردند.
He then organized a team of five employees who revised the proposal and several other documents-without interrupting the regular work flow.
این کشف باعث شد تا در ایده های قدیمی خود تجدید نظر کنند.
امشب چه چیزی را اصلاح می کنید؟
می بینم که اکنون باید نظرات خود را در مورد توانایی های او تجدید نظر کنم.
دولت ممکن است نیاز به تجدید نظر در سیاست خود در پرتو این گزارش داشته باشد.
فهمیدم که باید برنامه زندگی ام را اصلاح کنم.
ویرایش اصلاح شده یک کتاب درسی
من یک برآورد تجدید نظر شده برای شما آماده خواهم کرد.
این نسخه اصلاح شده نمایشنامه او تنها دو پرده دارد.
آنها باید یک برنامه بازاریابی اصلاح شده ایجاد کنند.
ممکن است مجبور شویم این رقم را به سمت بالا اصلاح کنیم.
پیش بینی رشد کاهش یافته است.
از 200 مورد اولیه، که به 100 مورد بازنگری شد، تنها حدود 50 نفر در آن شرکت کردند.
امشب نمیتونم بیام بیرون باید تجدید نظر کنم
آخر هفته را صرف تجدید نظر برای امتحانم کردم.
I'm revising Geography today.
من امروز در حال اصلاح جغرافیا هستم.
پیشبینیهای فروش باید به سمت پایین/پایین بازنگری شوند.
برآورد کار ساختمان باید به سمت بالا بازنگری می شد.
این رقم اکنون از 1 میلیون دلار به 2 میلیون دلار تغییر یافته است.
متن کاملاً اصلاح شده است.
آیا نسخه اصلاح شده این کتاب درسی را دارید؟
رویه ها به طور مداوم بازنگری می شوند - همگام شدن با آخرین نسخه بسیار دشوار است.
من نمی توانم امشب بیرون بیایم - در حال تجدید نظر هستم.
او در حال حاضر برای امتحاناتش تجدید نظر می کند.
آیا هنوز جغرافیا را اصلاح کرده اید؟
کمک امروز او باعث شد که نظر/تصور اصلی خود را از او تجدید نظر کنم.
ناشرانش او را مجبور کردند دستنوشتهاش را سه بار اصلاح کند.
ما در حال بازبینی (جبر) برای آزمون فردا هستیم.
با امتحان نهایی، بعد از خواندن معلم آن را اصلاح نمی کنید.
کتاب او در یک نسخه اصلاح شده جدید در دسترس است.
The Labor Department announced it had revised the August numbers to show that the economy gained 89,000 jobs that month.
وزارت کار اعلام کرد که اعداد اوت را اصلاح کرده است تا نشان دهد که اقتصاد در آن ماه 89000 شغل ایجاد کرده است.
مشاوران برآورد خود را از ارزش احتمالی بازار سهام از 5.4 میلیارد پوند به 5.8 میلیارد پوند اصلاح کرده اند.
The biggest drop in the global figures came from revising the figure for India downward, which was done in July.
بیشترین کاهش در ارقام جهانی ناشی از بازنگری این رقم برای هند به سمت پایین است که در ماه جولای انجام شد.
تورم منطقه یورو در ماه نوامبر از 1.8 درصد به 1.9 درصد افزایش یافته است.
تغییر دهید
تغییر دادن
modify
تغییر
amend
اصلاح
revamp
اصلاح کردن
rework
دوباره کاری کردن
remodel
بازسازی
درست
تنظیم کنید
recast
بازنویسی
edit
ویرایش کنید
سازگار شدن
refashion
refashion
reorganiseUK
سازماندهی مجدد انگلستان
reorganizeUS
سازماندهی مجدد ایالات متحده
overhaul
تعمیرات اساسی
emend
دوباره انجام دهید
redo
متفاوت
remake
طرح مجدد
تغییر سبک
rewrite
به روز رسانی
redraft
ارتقا دهید
restyle
اشکال زدایی
update
دوباره کالیبره کردن
rephrase
تغییر نام تجاری
upgrade
تکرار
debug
recalibrate
rescript
rebrand
rehash
ثابت
یخ زدگی
تنظیم
stabiliseUK
stabiliseUK
stabilizeUS
stabilizeUS
حفظ
نزول کردن
harm
صدمه
چشم پوشی
injure
زخمی کردن
ruin
خراب کردن
worsen
بدتر شود
رد کردن
از بین رفتن
نگاه داشتن
از بین بردن
spoil
تنها گذاشتن
خسارت
زنگ تفريح
راکد ماندن
stagnate
افزایش دادن
بر هم زدن
ناراحت
disarrange
افراط کردن
upset
مزاحم
indulge
بی نظمی
disturb
ماندن
خدشه دار کردن
تشدید - مشدد
impair
aggravate
