select

base info - اطلاعات اولیه

select - انتخاب کنید

verb - فعل

/sɪˈlekt/

UK :

/sɪˈlekt/

US :

family - خانواده
selection
انتخاب
selector
انتخابگر
selectivity
گزینش پذیری
selective
انتخابی
selectively
به طور انتخابی
google image
نتیجه جستجوی لغت [select] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • He hasn't been selected for the team.


    او برای تیم انتخاب نشده است.

  • All our hotels have been carefully selected for the excellent value they provide.


    همه هتل های ما به دلیل ارزش عالی که ارائه می دهند با دقت انتخاب شده اند.

  • She was selected as the parliamentary candidate for Bath.


    او به عنوان کاندیدای پارلمان برای باث انتخاب شد.

  • a randomly selected sample of 23 schools


    نمونه ای از 23 مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شدند

  • selected poems of T.S. Eliot


    اشعار منتخب T.S. الیوت

  • This model is available at selected stores only.


    این مدل فقط در فروشگاه های منتخب موجود است.

  • She selected an apple from the fruit bowl.


    او یک سیب را از ظرف میوه انتخاب کرد.

  • It is important to select a software package that suits your requirements.


    مهم است که بسته نرم افزاری را انتخاب کنید که مطابق با نیازهای شما باشد.

  • Six theatre companies have been selected to take part in this year's festival.


    شش شرکت تئاتر برای شرکت در جشنواره امسال انتخاب شده اند.

  • Select what you want from the options available.


    آنچه را که می خواهید از میان گزینه های موجود انتخاب کنید.

  • They could select from a range of choices depending on their interests and skills.


    آنها بسته به علایق و مهارت های خود می توانند از میان طیف وسیعی از انتخاب ها انتخاب کنند.

  • Select the text you want to format by holding down the left button on your mouse.


    با نگه داشتن دکمه سمت چپ ماوس، متنی را که می خواهید فرمت کنید انتخاب کنید.

  • Select ‘New Mail’ from the ‘Send’ menu.


    ایمیل جدید را از منوی ارسال انتخاب کنید.

  • You choose—I can’t decide.


    شما انتخاب می کنید - من نمی توانم تصمیم بگیرم.

  • He was selected for the team.


    او برای این تیم انتخاب شد.

  • She picked the best cake for herself.


    او بهترین کیک را برای خودش انتخاب کرد.

  • We’re still trying to decide on a venue.


    ما هنوز در تلاشیم تا در مورد مکان تصمیم گیری کنیم.

  • After graduating she opted for a career in music.


    پس از فارغ التحصیلی، او شغل خود را در موسیقی انتخاب کرد.

  • After a lot of thought I opted against buying a motorbike.


    بعد از فکر کردن زیاد، خرید موتور را انتخاب نکردم.

  • I think I’ll go for the fruit salad.


    فکر کنم برم سراغ سالاد میوه.

  • You can select goods from our catalogue.


    شما می توانید کالاها را از کاتالوگ ما انتخاب کنید.

  • Students select modules according to their interests.


    دانش آموزان ماژول ها را با توجه به علایق خود انتخاب می کنند.

  • The program automatically selects and stores the most frequently used data.


    این برنامه به طور خودکار داده های پرکاربرد را انتخاب و ذخیره می کند.

  • The winning entry will be selected at random by computer.


    اثر برنده به صورت تصادفی توسط رایانه انتخاب می شود.

  • They were selected as finalists for this year's awards.


    آنها به عنوان فینالیست های جوایز امسال انتخاب شدند.

  • They were selected on the basis of size.


    آنها بر اساس اندازه انتخاب شدند.

  • This anthology is well selected and presented.


    این گلچین به خوبی انتخاب و ارائه شده است.

  • Although this was a very highly selected study group the results were in agreement with our findings.


    اگرچه این یک گروه مطالعه بسیار انتخاب شده بود، نتایج با یافته های ما مطابقت داشت.

  • There was a choice of four prizes, and the winner could select one of them.


    چهار جایزه انتخاب می شد و برنده می توانست یکی از آنها را انتخاب کند.

  • A mouse is a device which makes it easier to select different options from computer menus.


    ماوس وسیله‌ای است که انتخاب گزینه‌های مختلف را از منوی رایانه آسان‌تر می‌کند.

  • How do you select people for promotion?


    چگونه افراد را برای ارتقاء انتخاب می کنید؟

synonyms - مترادف

  • انتخاب

  • handpicked


    دستچین شده

  • chosen


    chosen


  • برگزیدن

  • favoredUS


    مورد علاقه ایالات متحده

  • favouredUK


    مورد علاقه انگلستان

  • preferred


    ارجح

  • recherché


    recherché

  • selected


    انتخاب شد

  • favouriteUK


    جایزه

  • favoriteUS


    معدوم شد

  • prize


    انتخاب کرد

  • culled


    ارجح است

  • picked


    recherche

  • preferable


    غربال شده است

  • recherche


    علف های هرز

  • screened


    گیلاس چیده شده

  • weeded


    با دقت انتخاب شده است

  • hand-picked


    خط اول

  • cherry-picked


    نخبه

  • carefully chosen


    خاص

  • first-line


    انحصاری


  • محبوب


  • تعیین شده است


  • ممتاز

  • exclusive


    مورد علاقه


  • ایده آل

  • designated


  • privileged


  • fave



antonyms - متضاد
  • nonpreferred


    غیر ارجح

  • unpreferred


    ترجیح داده نمی شود

  • unfavored


    نامطلوب


  • حداقل مورد علاقه

  • least liked


    کمترین دوست داشتنی

  • least preferred


    کمترین ترجیح

  • least favored


    کمتر مورد علاقه

  • undesirable


    ناخواسته

  • undesired


    رد شد

  • rejected


    بدخواه ایالات متحده

  • ill-favoredUS


    بدمورد انگلستان

  • ill-favouredUK


    ضعیف مورد علاقه

  • poorly favored


    مورد تایید بیشتر

  • most disapproved of


    ناراضی ترین

  • most disfavored


    ناپسندترین

  • most disliked


لغت پیشنهادی

relenting

لغت پیشنهادی

evergreen

لغت پیشنهادی

inequalities