communication

base info - اطلاعات اولیه

communication - ارتباط

noun - اسم

/kəˌmjuːnɪˈkeɪʃn/

UK :

/kəˌmjuːnɪˈkeɪʃn/

US :

family - خانواده
communicator
ارتباط دهنده
communicative
ارتباطی
communicate
برقراری ارتباط
google image
نتیجه جستجوی لغت [communication] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف
  • correspondence


    مکاتبات

  • dialogueUK


    دیالوگ انگلستان


  • مخاطب


  • صحبت


  • اتحادیه


  • گفتگو

  • dealings


    معاملات


  • بحث

  • relations


    روابط

  • communion


    اشتراک

  • socialisingUK


    socialisingUK

  • socializingUS


    اجتماعی شدن ایالات متحده

  • chat


    چت کردن

  • dialogUS


    دیالوگ ایالات متحده


  • گفتمان

  • social relations


    روابط اجتماعی

  • speaking


    صحبت كردن

  • talking


    صحبت کردن

  • chatting


    چت

  • interchange


    تبادل

  • communicating


    برقراری ارتباط


  • مناظره

  • getting in touch


    تماس گرفتن


  • سخن، گفتار

  • intercourse


    ارتباط جنسی

  • social intercourse


    رابطه اجتماعی

  • articulation


    مفصل بندی

  • banter


    دست انداختن

  • chinwag


    chinwag

  • consultation


    مشاوره

  • corresponding


    متناظر

antonyms - متضاد

  • سکوت

  • secrecy


    رازداری

  • hush


    ساکت کردن

  • discretion


    اختیار


  • ساکت

  • reticence


    خاموشی

  • blackout


    لال بودن

  • muteness


    سکون

  • quiescence


    لب تنگی

  • tight-lippedness


    هوای مرده


  • بی بیانی

  • hush-hush


    بی زبانی

  • inarticulateness


    کم حرفی

  • quietness


    عدم ارتباط

  • quietude


    توطئه سکوت

  • secretiveness


    حجاب رازداری

  • speechlessness


    استاندارد

  • taciturnity


    هنوز

  • uncommunicativeness


    سخن، گفتار

  • conspiracy of silence


    بی صدا بودن

  • veil of secrecy


    بی صدا


  • عدم پاسخگویی


  • گنگ بودن


  • بی کلامی

  • soundlessness


  • noiselessness


  • unresponsiveness


  • dumbness


  • voicelessness


  • wordlessness


لغت پیشنهادی

theirs

لغت پیشنهادی

grove

لغت پیشنهادی

dodge