better
better - بهتر
adjective - صفت
UK :
US :
more useful interesting satisfactory, effective suitable etc
مفیدتر، جالب تر، رضایت بخش تر، موثرتر، مناسب تر و غیره
سالم تر یا کمتر بیمار یا دردناک تر از قبل
پس از یک بیماری دوباره کاملاً خوب شد
مقایسه خوب
بهتره مخصوصا کیفیت
مناسب تر یا مفیدتر - هنگام گفتن اینکه کدام یک را ترجیح می دهید استفاده می شود
بهتر بودن از چیزی که قبلا وجود داشت
to be slightly better than another person or thing – used especially when saying which one will win in a game or competition
کمی بهتر از شخص یا چیز دیگری باشد - مخصوصاً هنگام گفتن اینکه کدام یک در یک بازی یا مسابقه برنده می شود استفاده می شود
بسیار بهتر از کسی یا چیزی که با آن رقابت می کنید
برای تأکید بر اینکه یک شخص یا چیز به وضوح بسیار بهتر از شخص یا چیز دیگری است استفاده می شود
به یک استاندارد یا کیفیت بالاتر
به درجه بالاتر
از نظر کیفیت، مقدار و غیره بالاتر از شخص یا چیز دیگری باشد
برای بهبود چیزی
comparative of good of a higher standard or more suitable, pleasing, or effective than other things or people
مقایسه ای از کالایی با استاندارد بالاتر، یا مناسب تر، خوشایندتر یا مؤثرتر از چیزها یا افراد دیگر
اگر پس از یک بیماری یا جراحت خوب شده اید یا بهتر می شوید، دوباره سالم هستید
برای بهبود
به شیوه ای مناسب تر، خوشایندتر، یا رضایت بخش تر، یا به میزان بیشتری
به میزان بیشتری، زمانی که به عنوان مقایسه صفت هایی که با خوب یا خوب شروع می شوند، استفاده می شود.
قبلاً می گفت که یک انتخاب خاص رضایت بخش تر است
برای مشاوره یا تهدید استفاده می شود
عاقلانه تر خواهد بود
چیزی که از استاندارد بالاتری نسبت به چیزهای دیگر برخوردار است
رفتار، کار یا رفتاری که مناسبتر، خوشایندتر یا رضایتبخشتر است
افرادی که دارای رتبه یا موقعیت اجتماعی بالاتر از شما هستند
برای بهبود یک وضعیت
برای بهبود موقعیت اجتماعی خود، اغلب با به دست آوردن شغل یا تحصیلات بهتر
of a higher standard or more suitable, pleasing, or effective than other things or people; comparative ofgood
استاندارد بالاتر، یا مناسبتر، خوشایندتر یا مؤثرتر از چیزها یا افراد دیگر؛ مقایسه خوب
بهتر است همچنین می تواند به عنوان مقایسه برای تشکیل صفت هایی که با خوب شروع می شوند استفاده شود
به درجه ای بیشتر یا به شیوه ای مناسب تر، خوشایندتر یا رضایت بخش تر؛ خوب مقایسه ای
اگر پس از یک بیماری یا جراحت خوب شده اید یا بهتر می شوید، سالم هستید و دیگر بیمار نیستید.
امیدواریم فردا هوای بهتری داشته باشیم.
کار او بهتر و بهتر می شود.
حال او بسیار بهتر از حد معمول است.
غذا نمی توانست بهتر باشد.
هیچ چیز بهتر از خیساندن طولانی مدت در حمام آب گرم نیست.
If you can only exercise once a week that's better than nothing (= better than taking no exercise at all).
اگر می توانید فقط یک بار در هفته ورزش کنید، این بهتر از هیچ است (= بهتر از اینکه اصلاً ورزش نکنید).
آیا می توانید کلمه ای بهتر از خوب فکر کنید؟
بهتر است در مورد مشکلاتش با والدینش صحبت کند.
بهتره با اتوبوس بری
او در علم به مراتب بهتر از برادرش است.
او امروز خیلی بهتر است.
پایش بهتر می شد.
برای یک خواب راحت، احساس بهتری خواهید داشت.
تا زمانی که بهتر نشدید به سر کار خود برنگردید.
او بهترین قسمت یک بطری اسکاچ را نوشید تا او به خانه برسد.
سفر قسمت بهتری از یک ساعت او را گرفت.
من عاشق مهمانی دادن هستم، هر چه بزرگتر بهتر.
مسیر بهتر از مسیر گوسفندی نبود.
چارلز هفتم پادشاه بدی بود و چارلز هشتم بهتر از این نبود.
پیشگیری بهتر از درمان است، پس از همین حالا مراقب قلب خود باشید.
پیشگیری بهتر از درمان است، پس مراقبت از خود را آغاز کنید.
حالا چشماتو خشک کن این بهتر است.
این خیلی بهتر است—این بار نت های درست را نواختید.
من ممکن است آشپز ماهری نباشم، اما آن غذا از هر کاری که میتوانید انجام دهید، منظرهای تلخ است.
فکر می کنم او به عنوان یک معلم صد برابر بهتر از آقای وایت است.
فکر کردم بهتر است خارج از ساعات کاری با او برخورد کنم.
ما باید شهرهای داخلی خود را برای زندگی و کار بهتر کنیم.
نگران نباشید. دکتر به زودی حال شما را بهتر می کند.
امیدوارم به زودی بهتر شوید.
نزدیک جلو ایستاد تا دید بهتری داشته باشد.
روابط دو کشور هرگز بهتر نبوده است.
superior
برتر
finer
ظریف تر
higher quality
کیفیت بالاتر
یک برش در بالا
جلوتر از میدان
جلوتر از بسته
better-quality
کیفیت بهتر
سر و شانه در بالا
در یک کلاس متفاوت
با کیفیت بالاتر
یک قدم جلوتر
preferable
ارجح است
fitter
مناسب تر
streets ahead
خیابان های پیش رو
bigger
بزرگتر
worthier
شایسته تر
greater
توصیه شده
larger
ترجیحی
recommended
عالی تر
preferential
قابل توجه تر
excellenter
فوق العاده تر
noteworthier
خیلی بهتر
wonderfuller
درجه بالاتر
کالیبر بالاتر
higher-grade
بهبود یافته
higher-calibre
افزایش یافته است
improved
خیلی بهتره
grander
بسیار برتر
enhanced
vastly superior
inferior
پست تر
worse
بدتر
lesser
کمتر
poorer
فقیرتر
shoddier
ضعیف تر
poorer-quality
با کیفیت پایین تر
lousier
کمتر پیشرفته
badder
کمتر درخشان
کمتر استثنایی
کمتر قابل توجه است
less exceptional
کمتر برجسته
less notable
کمتر قابل توجه
less noteworthy
کمتر پیچیده
کمتر خاص
کوچکتر
نه به خوبی
کمبود بیشتر
smaller
ناکافی تر
tinier
لیمو بیشتر
درجه پایین تر
درجه دوم تر
غیر استاندارد تر
more deficient
معیوب تر
more inadequate
ناامید تر
ناقص تر
more low-grade
more second-rate
more substandard
more defective
more hopeless
more imperfect