performance
performance - کارایی
noun - اسم
UK :
US :
بازیگر
وقتی کسی یک نمایشنامه یا یک قطعه موسیقی اجرا می کند
یک شخص، شرکت و غیره چقدر خوب یا بد یک کار یا فعالیت خاص را انجام می دهد
انجام یک کار، وظیفه و غیره
یک ماشین یا ماشین دیگر چقدر خوب کار می کند
میزان سودآوری یک شرکت، سرمایه گذاری، بازار مالی و غیره
یک ماشین، وسیله نقلیه و غیره چقدر خوب کار می کند
روشی که یک نفر کار خود را انجام می دهد و چقدر خوب آن را انجام می دهد
عمل به انجام امور مذکور در عقد به نحوی که باید انجام شود
یک فرد، ماشین و غیره چقدر خوب یک کار یا یک فعالیت را انجام می دهد
عمل سرگرم کردن افراد دیگر با رقص، آواز، بازیگری یا پخش موسیقی
an action or type of behaviour that involves a lot of attention to detail or to small matters that are not important
عمل یا نوع رفتاری که مستلزم توجه زیاد به جزئیات یا مسائل کوچک غیر مهم است
موقعیتی که یک رویداد یا موقعیت دوباره اتفاق می افتد
عمل انجام کاری، مانند شغل شما
عملکرد همچنین به چگونگی انجام یک فعالیت یا کار اشاره دارد
how successful an investment company etc. is and how much profit it makes
یک سرمایه گذاری، شرکت و غیره چقدر موفق است و چقدر سود دارد
یک کامپیوتر، ماشین و غیره چقدر خوب کار می کند
یک نفر چقدر خوب کار یا وظایفش را انجام می دهد
عمل انجام آنچه در یک توافقنامه قانونی ذکر شده است
اجرای «ژیزل» در تئاتر روباز ایالتی سن دیگو اجرا شد.
The school has tried to use technology and writing across subjects to improve students' academic performance.
این مدرسه سعی کرده است از فناوری و نوشتن در سراسر موضوعات برای بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان استفاده کند.
Targets may be set for any parameter that can be measured as the project proceeds, such as cost time and performance.
اهداف ممکن است برای هر پارامتری که می تواند در طول پروژه اندازه گیری شود، مانند هزینه، زمان و عملکرد، تنظیم شود.
Three criteria have been chosen, attempting to measure the most important attributes of company performance over the year.
سه معیار انتخاب شده است که سعی شده است مهم ترین ویژگی های عملکرد شرکت در طول سال اندازه گیری شود.
عملکرد ناامید کننده بازار اوراق قرضه
اجرای شب از ساعت 20 آغاز می شود.
این اولین اجرای مرثیه برلیوز در این شهر پس از 20 سال است.
Its performance on mountain roads was impressive.
عملکرد آن در جاده های کوهستانی چشمگیر بود.
آیا تا به حال اجرای زنده سمفونی هفتم بتهوون را شنیده اید؟
سریع، کسی یک اجرای محلی رزرو کند.
Only time will tell if this is a serious effort at improving both public sector accountability and overall performance.
فقط زمان نشان خواهد داد که آیا این یک تلاش جدی برای بهبود پاسخگویی بخش عمومی و عملکرد کلی است.
اما لیکرز علیرغم یکی از عملکردهای بهتر اخیر کلیپرز، به وظیفه خود عمل کرد.
هیچ بلیتی برای اجرای این شب باقی نمانده است.
The performance starts at seven.
اجرا از ساعت هفت شروع می شود.
یک اجرای شبانه
آنها برای گردشگران نمایش اجرا می کنند.
این یکی از اجرای زنده نادر گروه بود.
They gave a performance of Ravel’s String Quartet
آنها اجرای کوارتت زهی راول را اجرا کردند
مجموعه ای از اجراهای باله کیروف
او بهترین عملکرد دوران حرفه ای خود را ارائه داد.
هر دو بازیگر بازی های فوق العاده ای ارائه می دهند.
an excellent/a fine/an impressive performance
یک عملکرد عالی / خوب / یک عملکرد چشمگیر
عملکرد قوی اقتصادی کشور در دو سال گذشته
It was an impressive performance by the French team.
عملکرد چشمگیر تیم فرانسه بود.
وی از عملکرد ضعیف اخیر شرکت انتقاد کرد.
Her academic performance has been inconsistent.
عملکرد تحصیلی او ناسازگار بوده است.
با عملکرد قوی در آمریکای جنوبی و خاور دور، سود همچنان به رشد خود ادامه می دهد.
این تیم به بهبود عملکرد خود ادامه داده است.
This machine delivers excellent performance at a very competitive price.
این دستگاه عملکرد عالی را با قیمت بسیار رقابتی ارائه می دهد.
to measure/evaluate the performance of somebody/something
سنجش/ارزیابی عملکرد کسی/چیزی
high-performance (= very powerful) cars
ماشین های با کارایی بالا (= بسیار قدرتمند).
شاخصهای عملکرد (= چیزهایی که نشان میدهند کاری چقدر خوب یا بد کار میکند)
او در انجام وظایف خود اشتیاق نشان داده است.
او نمی خواست شکست تحقیر آمیزی که متحمل شده بود، تکرار شود.
این حزب از تکرار شکست خود در انتخابات گذشته بیم دارد.
این چنین نمایشی است که بچه ها را صبح به مدرسه می برد.
He always goes through the whole performance of checking the oil and water even if we’re in a hurry.
او همیشه تمام عملکرد بررسی روغن و آب را انجام می دهد، حتی اگر ما عجله داشته باشیم.
این شرکت در حال اجرای موزیکال محبوب گربه ها است.
هدف این دوره تقویت درک کودکان از موسیقی در اجرا است.
این موزیکال این هفته پس از رکوردگیری تعداد اجرا به پایان می رسد.
این خواننده به خاطر اجرای کنسرت های زنده اش شهرت دارد.
لطفا در حین اجرا از صحبت کردن خودداری کنید.
Finney gives a virtuoso performance as a psychopath.
فینی به عنوان یک روانپزشک یک اجرای عالی ارائه می دهد.
نقش اصلی مل گیبسون در فیلم در نقش هملت
نشان می دهد
تولید
showing
نشان دادن
ارائه
سرگرمی
staging
صحنه سازی
عمل کنید
کمیسیون
کنسرت
نمایش
enactment
تصویب
matinee
ماتین
بازی
prosecution
پیگرد قانونی
pursuance
پیگیری
روال
spectacle
تماشایی
ظاهر
recital
رسیتال
خانه
gig
ارائه عمومی
قطعه مجموعه
نمایش صحنه
کاباره
cabaret
اپرا
opera
موزیکال
نمایشنامه ایالات متحده
dramatizationUS
نمایشنامه نویسی انگلستان
dramatisationUK
قطعه
تئاتری
theatrical
شکست
failing
شکست خوردن
underperformance
عملکرد ضعیف
underachievement
کم کاری
ineffectualness
بی اثر بودن
ناموفق
nonsuccess
عدم تحقق
nonfulfillment
عدم عملکرد
nonperformance
بی توجهی
neglect
جهل
disregard
کل
ignorance
واقعیت
زندان
نگه دارید
imprisonment
فراموش کردن
رها کردن
forgetting
ترک
abandoning
حفظ
leaving
retention