submit
submit - ارسال
verb - فعل
UK :
US :
ارسال
تسلیم بودن
مطیع
مطیعانه
دادن یک طرح، نوشته و غیره به کسی که صاحب اختیار است تا در نظر بگیرد یا تایید کند
موافقت کردن با اطاعت از کسی یا چیزی یا طی کردن یک فرآیند، به خصوص زمانی که چاره ای ندارید
پیشنهاد یا گفتن چیزی
موافقت با اطاعت از یک شخص، گروه یا مجموعه ای از قوانین
دادن یا ارائه چیزی برای تصمیمی که باید توسط دیگران گرفته شود
حدس زدن
اجازه دهید فرد یا گروه دیگری بر شما قدرت یا اقتدار داشته باشد یا ناخواسته چیزی را بپذیرد
to allow another person or group to have power or authority over you or to accept something unwillingly
دادن قدرت یا اختیار بر شخص یا گروهی به کسی یا پذیرفتن ناخواسته چیزی
به طور رسمی یک سند، طرح و غیره را برای شخص یا گروهی که در اختیار دارند ارسال کنند تا در مورد آن تصمیم بگیرند
to formally send a document plan etc. to a person or group in authority so that they can make a decision about it
به کارفرمای خود بگویید که شغل یا موقعیت خود را ترک می کنید
اجازه دهید فرد یا گروه دیگری بر شما اقتدار یا کنترل داشته باشد یا ناخواسته چیزی را بپذیرد
آژانس باید هر ماه جولای بودجه سالانه ای را به هیئت مدیره ارائه کند.
to allow another person or group to have authority or control over you or to accept something unwillingly
درخواست مجوز برنامه ریزی باید قبل از ظهر فردا ارسال شود.
آنها عموماً بودجه ها و انتصابات رؤساي بخش ها و اعضاي كميسيون را كه توسط رئيس اجرايي ارائه مي شود تصويب مي كنند.
اگرچه امپراطور لحظهای تسلیم شد، اما اختلافات درون اشراف به او امکان داد تا شرایط شوراها را پاره کند.
They generally approve budgets and the appointments of department heads and commission members submitted by the chief executive.
ما پیشنهاداتی را برای ساختار جدید پرداخت به هیئت مدیره ارائه کرده ایم.
Although the Empress submitted momentarily, divisions within the nobility enabled her to tear up the councillors' terms.
خالی و تخلیه شده، به همه تسلیم شد.
با این حال، انباشته شدن شواهد بالینی نشان میدهد که بدترین اقدامی که یک قربانی میتواند انجام دهد، تسلیم شدن به شریک بدسرپرست است.
گزارش این مذاکرات سپس به تیم هماهنگی ارائه می شود.
However accumulating clinical evidence suggests that the single worst action a victim can take is to submit to an abusive partner.
پس از نیم دوجین جلسه استماع، استانداردها در اول اکتبر به شورای آموزش ایالتی ارائه خواهند شد.
ما حتی از شما می خواهیم که مقالات یا نظرات خود را ارسال کنید.
After a half- dozen hearings, the standards will be submitted to the state Board of Education on Oct. 1.
برای ارائه یک درخواست / یک ادعا / یک پیشنهاد
پروژه های تکمیل شده باید تا 10 مارس ارسال شوند.
او گزارش خود را به کمیته ارائه کرد.
مقالات باید به صورت الکترونیکی به عنوان پیوست ایمیل ارسال شوند.
او حاضر به تسلیم شدن در برابر تهدیدها نشد.
او خود را به جستجوی نگهبانان رساند.
وکیل مدافع اظهار داشت که شواهد غیرقابل قبول است.
داوطلبان برای دریافت مدرک باید یک پایان نامه 30000 کلمه ای ارسال کنند.
او به طور رسمی استعفای خود را ارائه کرد.
از شش گروه برای ارائه پیشنهادات برای تحقیق دعوت شد.
آنها طرح هایی را برای تایید ما ارائه کرده اند.
They have submitted an application for planning permission to build an extension.
آنها یک درخواست برای مجوز برنامه ریزی برای ساخت یک پسوند ارائه کرده اند.
او داوطلبانه تسلیم بازداشت شد.
آنها به جای تسلیم شدن در برابر ایرانیان، شهر خود را رها کردند.
آنها مجبور شدند تسلیم حکومت بلغارستان شوند.
آیا می توانم با احترام عرض کنم که این کار درستی نیست؟
او اظهار داشت که مقامات محلی باید این هزینه را تقبل کنند.
شما باید درخواست خود را قبل از 1 ژانویه ارسال کنید.
توسعه دهندگان نقشه های ساختمانی را برای تصویب به شورا ارائه کردند.
در پایان، من ارائه می کنم که این پیشنهاد بدون برخی تغییرات عمده کار نخواهد کرد.
ما مدت ها به تغییرات اعتراض کردیم، اما در نهایت مجبور شدیم تسلیم شویم.
او تصمیم گرفت به جای تسلیم شدن به قوانین جدید، از حزب استعفا دهد.
شرکت ها موظفند صورت های مالی ماهانه را به هیئت مدیره ارائه کنند.
او هرگز نتوانسته بود خود را تسلیم آن نوع رشته کند.
همه کارکنان تازه استخدام شده باید به یک بررسی سوابق ارسال کنند.
کنسرسیوم هنوز پیشنهادی ارائه نکرده است.
They submitted the report after the retailer said that it might choose a replacement ad agency last year.
آنها گزارش را پس از اینکه خرده فروش گفت ممکن است سال گذشته یک آژانس تبلیغاتی جایگزین را انتخاب کند، ارائه کردند.
درخواست ها باید تا 5 دسامبر ارسال شوند.
روز چهارشنبه به او این انتخاب داده شد که یا استعفا دهد یا برکنار شود.
آنها باید موافقت کنند که اختلافات صنعتی آینده به داوری ارائه شود.
surrender
تسلیم شدن
بازده
capitulate
سر سپردن
موافق
succumb
رضایت دادن
acquiesce
تعظیم
relent
به تعویق انداختن
bow
خم شدن
defer
واگذار کردن
سقوط
cede
دست و پنجه نرم کردن
غار
buckle
قبول کردن
cave
تا کردن
concede
ترک کردن
fold
چشمک زدن
تکان دادن
blink
رها کردن
budge
تسلیم شدن به
kowtow
حوله بینداز
relinquish
پرچم سفید را تکان دهید
زیر بند انگشت
surrender to
عقب نشینی
دست برداشتن از
برو پایین
knuckle under
برو زیر
غار در
cave in
مقاومت کردن
endure
تحمل کن
defy
سرپیچی کردن
مبارزه کردن
متوقف کردن
آب و هوا
withstand
مقاومت کند
انکار
دفاع
outlast
بیش از حد
غلبه بر
زنده ماندن
brave
شجاع
brook
نهر
ایستادن
خرس
نگه داشتن
tolerate
تحمل كردن
مقاومت کن
بایستید تا
withhold
خودداری کنید
رد کردن
مخالفت کنند
گرفتن
حفظ کنند
combat
مبارزه کن
thwart
خنثی کردن
repel
دفع کردن
اعتراض
مقابله با
تحمل کردن