option
option - گزینه
noun - اسم
UK :
US :
اختیاری
انتخاب کردن
قفس
انتخابی که می توانید در یک موقعیت خاص انجام دهید
یکی از گزینه های احتمالی که می توانید هنگام استفاده از نرم افزار کامپیوتری انجام دهید
حق خرید یا فروش چیزی در آینده
one of the subjects that you can choose to study at school for an examination or as part of a course at a college or university
یکی از موضوعاتی که می توانید برای امتحان در مدرسه یا به عنوان بخشی از یک دوره در کالج یا دانشگاه انتخاب کنید.
something that is offered in addition to the standard equipment when you buy something new especially a car
چیزی که علاوه بر تجهیزات استاندارد هنگام خرید چیز جدید، به خصوص خودرو، ارائه می شود
انتخاب بین دو یا چند مورد ممکن، برای مثال محصولات
something that is offered in addition to the standard equipment when you buy something especially a car
چیزی که علاوه بر تجهیزات استاندارد هنگام خرید چیزی، به خصوص خودرو، ارائه می شود
یکی از گزینه های احتمالی که می توانید هنگام استفاده از یک برنامه کامپیوتری انجام دهید
هنگامی که یک سازمان چیزی را خریداری می کند، این احتمال وجود دارد که بعداً بیشتر خریداری کند
the right to buy or sell shares, bonds, currencies, or COMMODITIES (=oil, metals, farm products etc) at a particular price within a particular period of time or on a particular date in the future
حق خرید یا فروش سهام، اوراق قرضه، ارز، یا کالاها (=نفت، فلزات، محصولات کشاورزی و غیره) به قیمتی خاص در یک دوره زمانی خاص یا در تاریخ خاصی در آینده
چیزی که می تواند از میان مجموعه ای از امکانات انتخاب شود، یا آزادی انتخاب
حق خرید چیزی در آینده
مجبور به انجام یک کار خاص باشید زیرا امکان انجام کار دیگری وجود ندارد
اختیار نیز بخشی از قرارداد است که اجازه می دهد اتفاقی در آینده بیفتد
one of a number of choices or decisions you can make or the ability or freedom to choose what you do
یکی از تعدادی از انتخاب ها یا تصمیماتی که می توانید بگیرید، یا توانایی یا آزادی انتخاب کاری که انجام می دهید
an agreement that can be bought and sold, that gives the owner the right to decide whether to buy or sell shares, bonds, etc. for a fixed price within an agreed time period or on a particular date
قراردادی که قابل خرید و فروش باشد، که به مالک این حق را می دهد که تصمیم بگیرد سهام، اوراق قرضه و غیره را به قیمت ثابت در یک بازه زمانی توافق شده یا در یک تاریخ خاص بخرد یا بفروشد.
an agreement in which a company buys a product from another company and has the right to buy more of that product later but does not have to do so
قراردادی که در آن یک شرکت محصولی را از شرکت دیگری خریداری می کند و حق دارد بعداً مقدار بیشتری از آن محصول را خریداری کند، اما مجبور نیست این کار را انجام دهد.
something that is added, at extra cost to a basic product or service to make it more attractive efficient etc.
چیزی که با هزینه اضافی به یک محصول یا خدمات اصلی اضافه می شود تا آن را جذاب تر، کارآمدتر و غیره کند.
یکی از لیستی از اقدامات احتمالی که با کلیک بر روی یک دکمه روی صفحه رایانه ظاهر می شود
one of a set of numbered choices that you are given on the phone when you call a company or organization that allow you to choose which person department etc. you want to speak to
یکی از مجموعهای از گزینههای شمارهدار که هنگام تماس با یک شرکت یا سازمان از طریق تلفن به شما داده میشود، که به شما امکان میدهد انتخاب کنید با کدام شخص، بخش و غیره میخواهید صحبت کنید.
to wait before making a decision to make sure that you know all the choices that are available to you
قبل از تصمیم گیری صبر کنید تا مطمئن شوید که همه انتخاب هایی که در دسترس شما هستند را می دانید
صندلیهای چرمی یکی از گزینههای تویوتا کمری هستند.
پیوستن به ارتش در آن زمان بهترین گزینه به نظر می رسید.
کار تمام وقت ممکن است بهترین گزینه شما نباشد.
Where these materials have to be cleaned methylene chloride is the only chemical option once items are soiled.
زمانی که این مواد باید تمیز شوند، متیلن کلرید تنها گزینه شیمیایی پس از کثیف شدن اقلام است.
The Corrado also has a multi-function computer while the Calibra has a no-cost option of metallic paint.
Corrado همچنین دارای یک کامپیوتر چند منظوره است، در حالی که Calibra دارای یک گزینه رنگ متالیک بدون هزینه است.
موری 2971 دلار به همراه آپشن به جیب زد و کندی برنده کالا و 200 دلار پول آپشن شد.
من هنوز هیچ قراردادی امضا نکرده ام - می خواهم گزینه هایم را باز نگه دارم.
این افراد چاره ای ندارند جز اینکه کار غیرجذاب با حقوق کم را انجام دهند.
در مورد سوخت های جایگزین، بسیاری از مردم دوست ندارند به گزینه هسته ای فکر کنند.
وی خاطرنشان کرد: می توان طرحی را با استفاده از یک گزینه کشید و با استفاده از گزینه دیگر بافت.
همانطور که می بینم ما دو راه داریم…
گزینه های مختلفی برای شما باز است.
برای کاوش / در نظر گرفتن / نگاه کردن به همه گزینه های خود
ما در حال حاضر در حال مطالعه همه گزینه های موجود هستیم.
رفتن به دانشگاه برای من گزینه ای نبود.
فروش خانه تنها گزینه ما بود.
یک سال انتظار ممکن است بهترین گزینه شما باشد.
ما احساس کردیم که این عملی ترین گزینه است.
چاره ای نداشتم جز اینکه (= مجبور بودم) از او بخواهم که برود.
دانشجویان این امکان را دارند که در سال دوم خود در خارج از کشور تحصیل کنند.
او به یک ماه حبس بدون امکان جریمه محکوم شد.
یک طرح پس انداز که به شما این امکان را می دهد که پرداخت های ماهانه خود را تغییر دهید.
This particular model comes with a wide range of options (= things you can choose to have when buying something but which you will have to pay extra for).
این مدل خاص با طیف گستردهای از گزینهها (= چیزهایی که میتوانید هنگام خرید چیزی انتخاب کنید اما باید برای آنها هزینه اضافی بپردازید) ارائه میشود.
در بیشتر موارد، من به سراغ گزینه ارزانتر میروم.
کشاورزی برای بسیاری از جوانان گزینه شغلی جذابی نیست.
روستاییان فقیر چاره ای جز به خطر انداختن جان خود ندارند.
پزشک گزینه های درمانی را با شما در میان می گذارد.
شکست یک گزینه نیست.
این دوره گزینه هایی را در زمینه طراحی و محاسبات ارائه می دهد.
اختیارات سهام (= حق خرید سهام در یک شرکت)
ما یک گزینه در خانه داریم.
او به من قول داده است که اولین گزینه روی ماشینش (= فرصت خرید آن قبل از هر کس دیگری).
ملک برای اجاره با امکان خرید در هر زمان است.
آنها در اجاره نامه خود از اختیار خرید ساختمان استفاده کردند.
او در قراردادش گزینه خرید سه میلیون سهم را انتخاب کرد.
از منوی Edit گزینه “Cut” را انتخاب کنید.
به منوی روی صفحه نگاه کنید و گزینه File را انتخاب کنید.
در حال حاضر گزینه هایم را باز نگه می دارم و برای مشاغل مختلف تا حد امکان درخواست می دهم.
آنها نگرانند که دوره جدید نباید به عنوان یک گزینه نرم تلقی شود.
او تصمیم گرفت گزینه آسان را انتخاب کند و آنچه را که می خواستند به آنها بدهد.
او می توانست گزینه آسان را انتخاب کند و برود.
انتخاب
جایگزین
امکان پذیری
recourse
توسل
مسیر
فرصت
راه حل
راه خروج
دوره عمل ممکن
رفت و آمد مکرر
مصلحت
منبع
توقفگاه
expedient
پناه
expediency
دوره عمل
اندازه گرفتن
stopgap
موقت
refuge
دوره
substitute
دستگاه
گام
ترجیح
makeshift
امید
درمان
حالت
کمک
جایگزینی
remedy
substitution