refer
refer - مراجعه کنید
verb - فعل
UK :
US :
صحبت کردن یا نوشتن در مورد کسی یا چیزی، به خصوص فقط در چند کلمه
اگر نوشته یا اطلاعات به شخصی یا چیزی اشاره دارد، به آن شخص یا چیز مربوط می شود
to direct someone or something to a different place or person for information help or action often to a person or group with more knowledge or power
هدایت کسی یا چیزی به مکان یا شخص دیگری برای اطلاعات، کمک یا اقدام، اغلب به شخص یا گروهی با دانش یا قدرت بیشتر
to look at or tell someone else to look at a book or similar record in order to find information and help
برای یافتن اطلاعات و کمک به یک کتاب یا سابقه مشابه نگاه کند یا به دیگری بگوید
فرستادن کسی یا چیزی به مکان یا شخص دیگری برای کمک
ذکر کردن یا صحبت کردن در مورد کسی یا چیزی
با کسی یا چیزی ارتباط برقرار کردن یا درگیر کردن
نگاه کردن به چیزی برای اطلاعات یا کمک
صحبت کردن یا نوشتن در مورد کسی یا چیزی
ارتباط با شخص یا چیز خاصی
برای یافتن اطلاعات و کمک به یک کتاب یا سابقه مشابه نگاه کنید
هدایت کردن کسی یا چیزی به مکان یا شخص دیگری برای اطلاعات، کمک یا اقدام
words written on a cheque that a bank has refused to pay usually because the bank account does not contain enough money
کلماتی که روی چک نوشته شده است که بانک از پرداخت آن خودداری کرده است، معمولاً به این دلیل که حساب بانکی حاوی پول کافی نیست
معافیتی که شما به آن اشاره می کنید قطعا نیاز به توضیح دارد.
همه اینها در جمله سوم به چه چیزی اشاره دارد؟
بنابراین از آن به عنوان قضیه اساسی برنامه ریزی برداری یاد می کنیم.
آیا او به استانداردهای بالای حمایت اجتماعی در این کشور اشاره کرد؟
فرماندهان واقعا نمی توانند ببینند که لرد راگلان قصد دارد به آن اشاره کند.
Only ten refer - usually more briefly - to their elderly parents, and only eight to their own ageing.
فقط ده مورد - معمولاً به طور خلاصه - به والدین مسن خود اشاره می کنند و فقط هشت نفر به پیری خود اشاره می کنند.
دکترم مرا به متخصص ارجاع داد.
این شرکت می گوید این موضوع را به وکلای خود ارجاع داده است.
پرونده به دادگاه تجدید نظر ارجاع شد.
آیا می توانم شما را به نامه 14 مه ارجاع دهم؟
بیماران باید به کلینیک تخصصی درد ارجاع داده شوند.
اگر توسط پزشک عمومی خود به صورت اورژانسی به شما ارجاع داده شوید، یک متخصص باید ظرف دو هفته شما را ملاقات کند.
She was referred for evaluation and treatment.
او برای ارزیابی و درمان ارجاع شد.
او در زندگی نامه خود گهگاه به روزهای ناخوش مدرسه اش اشاره می کند.
او همیشه از خانه به عنوان پناهگاه خود یاد می کند.
مقیاس جدید حقوق فقط به مدیران و مدیران شرکت اشاره دارد.
دکترم مرا به متخصص بیمارستان معرفی کرد.
دیوان عالی پرونده را به دادگاه تجدیدنظر ارجاع داده است.
او یک ساعت بدون اشاره به یادداشت هایش صحبت کرد.
او برای اطلاع از تاریخ انقلاب فرانسه به یک کتاب تاریخی مراجعه کرد.
خواننده دائماً به مقدمه ارجاع داده می شود.
ابتدا به متخصص اطفال خود مراجعه کنید، که ممکن است شما را به یک متخصص آلرژی اطفال ارجاع دهد.
نمی دانم منظورش کدام یک از خواهرانش بود.
نام این شهر ممکن است به چشمه زیرزمینی نزدیک آن اشاره داشته باشد.
برای املای صحیح کلمه به فرهنگ لغت مراجعه کرد.
من به نامه 13 مارس 2011 شما اشاره می کنم.
The fixed price includes an amount of compensation, which is generally referred to as a concession or discount.
قیمت ثابت شامل مقداری غرامت است که به طور کلی به عنوان امتیاز یا تخفیف شناخته می شود.
او به جای استفاده از نام تجاری، به محصول با نام عمومی آن اشاره می کرد.
این ارقام فقط مربوط به زمین برای مسکن است.
مودیان مالیاتی باید به نمودار کسورات در کنار درآمدها مراجعه کنند.
هنگامی که ارائه خود را ارائه می کنم، احتمالاً باید به یادداشت های خود مراجعه کنم.
The decision to refer the bid to the commission will open the way for a foreign company to launch an offer.
تصمیم به ارجاع پیشنهاد به کمیسیون راه را برای یک شرکت خارجی برای ارائه پیشنهاد باز می کند.
اکثر لینک های سایت به سادگی شما را به خط پشتیبانی رایگان شرکت ارجاع می دهند.
اشاره
نقل قول
بحث و گفتگو
بالا بردن
broach
برس
نام
حالت
allude
اشاره کن
معرفی کنید
توجه داشته باشید
مشخص كردن
specify
پیشنهاد می دهد
استناد کردن
invoke
نقطه
استناد کنند
adduce
آگهی
advert
نمونه، مثال
درون یابی
interpolate
مورد بحث
moot
درج کنید
insert
صحبت از
درمان شود
اشاره به
allude to
مطرح کردن
نظر دادن در مورد
سر و کار دارد با
رفتن به
اشاره کند
صحبت در مورد