health
health - سلامتی
noun - اسم
UK :
US :
وضعیت کلی بدن و میزان سلامتی شما
کار ارائه خدمات پزشکی برای حفظ سلامت مردم
وقتی هیچ بیماری یا بیماری ندارید
چیزی مانند یک تجارت، یک سازمان یا اقتصاد یک کشور چقدر موفق است
کسب و کار ارائه خدمات پزشکی برای حفظ سلامت مردم
used to talk about how successful an organization system or economy is
برای صحبت در مورد میزان موفقیت یک سازمان، سیستم یا اقتصاد استفاده می شود
if a system or an organization gets a clean bill of health it is said to be in a good financial position after a detailed examination of it has been made
اگر سیستم یا سازمانی یک صورت حساب بهداشتی تمیز دریافت کند، پس از بررسی دقیق آن، گفته می شود که وضعیت مالی خوبی دارد.
اعلام رسمی مبنی بر اینکه یک محصول مضر یا خطرناک نیست
the condition of the body and the degree to which it is free from illness or the state of being well
وضعیت بدن و میزان عاری بودن از بیماری یا حالت خوب بودن
خدمات و مشاغلی که برای مراقبت از سلامت مردم وجود دارد
شرایط چیزی که تغییر می کند یا توسعه می یابد، مانند یک سازمان یا سیستم
the condition of the body or mind and the degree to which it is free from illness or the state of being well
وضعیت جسم یا روان و میزان عاری بودن از بیماری یا حالت خوب بودن
اگر از نظر سلامتی خوب/ ضعیف هستید، وضعیت جسمانی شما سالم است یا سالم نیست
فعالیت یا کسب و کار ارائه خدمات پزشکی
وضعیت جسم یا روان کسی، یا وضعیت خوب بودن
the condition of a company organization or economy and the degree to which it is successful or makes a profit
شرایط یک شرکت، سازمان یا اقتصاد و میزان موفقیت یا کسب سود
to say that an organization or system is in a good financial position or has been operating honestly and legally, after having examined it
گفتن اینکه یک سازمان یا سیستم پس از بررسی وضعیت مالی خوبی دارد یا صادقانه و قانونی عمل کرده است.
برای بیان یا اعلام این که یک محصول، مکان و غیره پس از آزمایش یا بررسی آن، قابل استفاده است
مجموعه تفریحی کنار دریاچه با استخر و امکانات وسیع سلامتی و تناسب اندام.
There's no reason why you shouldn't continue working until you're 70 or over if you're in good health.
اگر از سلامتی خوبی برخوردار هستید، دلیلی وجود ندارد که تا سن 70 سالگی یا بیشتر به کار خود ادامه ندهید.
سکته مغزی در سال 1976 باعث مشکلات سلامتی او شد و پنج سال پیش به ساسکس نقل مکان کرد.
A consensus has long existed to make health insurance portable and to assure some coverage for people with existing health problems.
مدتهاست که برای قابل حمل بودن بیمه درمانی و تضمین پوشش برای افرادی که مشکلات سلامتی موجود دارند، اتفاق نظر وجود داشته است.
برای اکثر حیوانات، کت براق نشانه سلامتی است.
No one asks male thriller readers questions about their reading and extrapolates from that to their political state of health.
هیچ کس از خوانندگان تریلرهای مرد سؤالی در مورد خواندن آنها نمی پرسد و از آن به وضعیت سلامت سیاسی آنها تعمیم نمی دهد.
استرس بیش از حد بر سلامت روحی و جسمی شما تأثیر می گذارد.
بتی نگران سلامت شوهرش است.
آلودگی جو باعث مشکلات جدی سلامتی برای بسیاری از مردم می شود.
سهام نزدک در میان نگرانی ها در مورد سلامت شرکت های دات کام سقوط کرد.
لیندا یکی از آن افرادی است که به نظر می رسد همیشه نگران سلامتی خود هستند.
The group nurses the animals back to health at Rossett, near Chester, before finding a good home for them.
این گروه قبل از یافتن یک خانه خوب برای حیوانات در Rossett، در نزدیکی Chester، از آنها پرستاری می کند.
اکثر آمریکایی ها بیکاری، بهداشت و آموزش را به عنوان مهمترین مسائل ذکر کردند.
برای سلامتی خوب/بد بودن
دود اگزوز برای سلامتی مضر است.
وضعیت نامناسب/خوب بودن
ما هر دو در سلامت کامل هستیم.
مادربزرگ در سلامت کامل نیست.
در اینجا چند راه ساده برای بهبود سلامت و تناسب اندام آورده شده است.
سیگار می تواند به سلامت شما آسیب جدی وارد کند.
سلامت روانی او شروع به وخامت کرد.
physical/sexual/reproductive health
سلامت جسمی/جنسی/باروری
هیچ تهدیدی برای سلامت عمومی از این رنگ وجود ندارد.
دغدغه ما حفظ سلامت انسان و محیط زیست است.
شانس ابتلا به مشکلات سلامتی برای افرادی که خیلی چاق یا خیلی لاغر هستند بیشتر است.
Air pollution causes significant health risks.
آلودگی هوا خطرات قابل توجهی برای سلامتی ایجاد می کند.
این درمان به طور بالقوه مزایای سلامتی را برای بیماران در معرض خطر دو برابر می کند.
آهسته آهسته او را به سلامتی برگرداندند.
استراحت و ورزش سلامتی را به او بازگرداند.
نقش رژیم غذایی در دستیابی و حفظ سلامتی
همه طرفها قول میدهند که هزینههای بهداشتی را افزایش دهند.
وزیر بهداشت
وزارت بهداشت
health professionals/workers
متخصصین/کارگران بهداشت
بیمه سلامت
مقررات ایمنی و بهداشت (= قوانینی که از سلامت افراد در محل کار محافظت می کند)
سلامت اقتصاد
سلامت ازدواج/مالی شما
پزشکان پس از یک سری آزمایشات و معاینات، یک صورت حساب سلامت به او دادند.
این ساختمان توسط نقشه بردار یک صورتحساب بهداشتی تمیز داده شد.
من می خواهم یک نان تست به عروس و داماد پیشنهاد کنم.
او احساس سلامتی بسیار بهتری داشت.
او به دلیل بیماری مجبور به بازنشستگی شد.
او به دلیل وضعیت سلامتی خود قادر به سفرهای دور نیست.
تناسب اندام
healthiness
سلامتی
robustness
نیرومندی
soundness
سالم بودن
wellbeing
تندرستی
wellness
استحکام - قدرت
پریشان بودن
haleness
vigourUK
vigourUK
انرژی
well-being
استقامت
wholesomeness
تمامیت
salubrity
شکوفه
رنگ چهره
healthfulness
سرسختی
salubriousness
دلسوزی
stamina
شهوت
wholeness
فیزیکی
bloom
حالت
complexion
لحن
hardihood
سرسبزی
hardiness
vigorUS
heartiness
شیره
lustiness
تونیک
verdure
vigorUS
sap
tonicity
بیماری
ailment
ناراحتی
sickness
ناسالم بودن
unhealthiness
حشره
bug
اختلال
تب
آنفولانزا
fever
عفونت
flu
ویروس
مصیبت
malady
بیمار
بی اختیاری
affliction
نامناسب بودن
ailing
عوارض
indisposition
وضعیت
unsoundness
ناتوانی
complication
کاهش دما
بی حالی
debility
مشکل
distemperature
ناسلامتی
lethargy
ضعف
malaise
لورگی
سلامت ضعیف
unhealth
ail
frailty
lurgy
weakness
infirmity
feebleness