set
set - تنظیم
verb - فعل
UK :
US :
با دقت چیزی را در جایی قرار دادن
گذاشتن چیزی در سطح
if a film play story etc is set in a particular place or period the action takes place there or then
اگر فیلم، نمایشنامه، داستان و غیره در یک مکان یا دوره خاص اتفاق میافتد، اکشن در آنجا یا آن زمان اتفاق میافتد
در نظر گرفتن چیزی در رابطه با چیزهای دیگر
ایجاد راهی برای انجام کاری که سپس کپی می شود یا خوب تلقی می شود
کاری کردن که چیزی شروع شود یا کسی را وادار به انجام کاری کنیم
to decide and state when something will happen how much something should cost what should be done etc
تصمیم گیری و بیان اینکه چه زمانی اتفاقی خواهد افتاد، هزینه کاری چقدر باید انجام شود، چه کاری باید انجام شود و غیره
شروع کردن به انجام کاری به روشی مصمم، یا به کسی گفتن شروع به انجام کاری
to move a switch on a machine clock etc so that it will start or stop working at the time you want or in the way you want
برای حرکت دادن سوئیچ روی ماشین، ساعت و غیره به طوری که در زمان مورد نظر شما یا به روشی که شما می خواهید شروع به کار کند یا متوقف شود.
سخت و محکم شدن
هنگامی که خورشید غروب می کند، در آسمان حرکت می کند و ناپدید می شود
if your face or mouth sets into a particular expression you start to have an angry sad unfriendly etc expression
اگر صورت یا دهان شما حالت خاصی به خود بگیرد، حالتی عصبانی، غمگین، غیر دوستانه و غیره پیدا می کنید.
if a doctor sets a broken bone he or she moves it into position so that the bone can grow together again
اگر پزشک استخوان شکستهای را تنظیم کند، آن را در موقعیتی قرار میدهد تا استخوان بتواند دوباره با هم رشد کند
اگر یک استخوان شکسته ببندد، دوباره به هم می پیوندد
به یک دانش آموز در کلاس خود بخشی از کار بدهید
to write the questions for an examination
برای نوشتن سوالات امتحان
برای مرتب کردن کلمات و حروف یک کتاب، روزنامه و غیره تا آماده چاپ شود
موی کسی را در حالی که خیس است مرتب کنیم تا هنگام خشک شدن حالت خاصی داشته باشد
گروهی از چیزهای مشابه که به یکدیگر تعلق دارند یا به نوعی به هم مرتبط هستند
یک تلویزیون یا یک قطعه تجهیزات برای دریافت سیگنال های رادیویی
مکانی که در آن فیلم یا برنامه تلویزیونی فیلمبرداری می شود
the scenery, furniture etc used on a stage in a play or in the place where a film or television show is being made
مناظر، مبلمان و غیره که در یک صحنه نمایش یا در مکانی که یک فیلم یا نمایش تلویزیونی در آن ساخته می شود استفاده می شود
بخشی از یک بازی مانند تنیس یا والیبال
گروهی از افرادی که به نوعی شبیه هم هستند و از نظر اجتماعی با هم وقت می گذرانند
اجرای یک خواننده، گروه یا دیسک جوکی
گروهی از اعداد، اشکال و غیره در ریاضیات
a group of children who are taught a particular school subject together because they have the same level of ability in that subject
گروهی از کودکان که یک موضوع مدرسه خاص را با هم تدریس می کنند، زیرا توانایی یکسانی در آن درس دارند
یک پیاز کوچک که می کارید تا بزرگتر شود
قرار گرفتن در جایگاهی که ذکر شد
used to say that something is in front of a particular background especially in a way that is attractive
معمولاً میگفتند چیزی در مقابل یک پسزمینه خاص قرار دارد، مخصوصاً به شکلی که جذاب باشد
مقدار تعیین شده، زمان و غیره ثابت است و هرگز تغییر نمی کند
آیا ساعت زنگ دار را تنظیم کرده اید؟
او دوربین را روی خودکار تنظیم کرد.
من ساعتم را با (= آن را همزمان با نمایش تلویزیون) تنظیم می کنم.
زنگ ساعت را برای ساعت 7 تنظیم کنید.
آیا می توانید به من کمک کنید تا میز را بچینم؟
می توانید میز شام را بچینید؟
میز برای شش مهمان چیده شده بود.
این می تواند یک مد جدید ایجاد کند.
آنها استانداردهای بالایی را برای خدمات مشتری تعیین می کنند.
من تمایلی به ایجاد سابقه ندارم.
او یک رکورد جهانی جدید برای پرش ارتفاع ثبت کرد.
من به شما تکیه می کنم تا الگوی خوبی باشید.
صحنه آغازین لحن را برای بقیه فیلم تعیین می کند.
چه کسی امتحان فرانسوی را تنظیم خواهد کرد (= نوشتن سوالات)؟
دولت هدف رشد 6 درصدی را در نظر گرفته است.
چه کتاب هایی برای دوره زبان انگلیسی تنظیم شده است (= باید مطالعه شود)؟
او کار سختی را برای خودش تعیین کرده است.
او دوست دارد اهداف چالش برانگیزی برای خود تعیین کند.
او برای خودش کار سختی گذاشته است.
تصمیم گرفته ام تا پایان ماه کار را تمام کنم.
آنها هنوز تاریخی برای عروسی خود تعیین نکرده اند.
دولت در سال جاری محدودیت های سختی را برای هزینه های عمومی در نظر گرفته است.
ما نمی توانیم فقط به شرکت های جهانی اجازه دهیم هر بار دستور کار را تعیین کنند (= تصمیم بگیرند که چه چیزی مهم است).
هر شب برای مطالعه خود محدودیت زمانی تعیین کنید.
تک تک کشورها واقعاً قیمت نفت را تعیین نمی کنند.
داستان این رمان در لندن در دهه 1960 می گذرد.
داستان فیلم در سال 2019 در لس آنجلس می گذرد.
این درام قدرتمند در پس زمینه جنگ داخلی می گذرد.
این خانه در پنجاه هکتار زمین پارک قرار دارد.
سینی روی میز گذاشت.
هر چه جلوی چشمشان گذاشته بودند خوردند.
قرار دادن
محل
موقعیت
سپرده
deposit
چوب
ترک کردن
پارک
ایستگاه
گیاه
در معرض قرار دادن
dispose
حل کن
پلانک
plonk
پشتیبانی
prop
باقی مانده
ایستادن
situate
انبار کردن
زباله
stow
ترکیدن
dump
ژست
بنشین
عطا کردن
بانگ
posit
خلع کردن
محصور کردن
bestow
معرفی کنید
bung
لاغر
depose
emplace
ensconce
برداشتن
displace
جابجا کند
حرکت
گرفتن
روشن
تغییر مکان
reposition
تغییر موقعیت
کنار کشیدن
extract
استخراج کردن
جمع آوری
relocate
نقل مکان
budge
تکان دادن
dislocate
دررفتگی
انتقال
unload
تخلیه
بیرون بردن
unsettle
بی قرار
misplace
نابجا
تعویض
rearrange
تنظیم مجدد
دور انداختن
سوار کردن
بردن